اهمیت اقناع عمومی در اقتصاد

برخی از تصمیم‌سازان اعلام می‌کنند که حذف دلار 4200 تومانی و افزایش قیمت بنزین تغییری در قیمت‌ها ایجاد نمی‌کند.باید دید این گزاره تا چه اندازه درست است و مبتنی بر آن می‌توان دورنمایی از احتمالات را ارایه کرد؟ این پرسشی است که این روزها به صورت گسترده در محافل مختلف اقتصادی، علمی و فرهنگی طرح می‌شود و پاسخ‌های متفاوتی به آن داده می‌شود.

پیمان مولوی

 برخی از تصمیم‌سازان اعلام می‌کنند که حذف دلار 4200 تومانی و افزایش قیمت بنزین تغییری در قیمت‌ها ایجاد نمی‌کند.باید دید این گزاره تا چه اندازه درست است و مبتنی بر آن می‌توان دورنمایی از احتمالات را ارایه کرد؟ این پرسشی است که این روزها به صورت گسترده در محافل مختلف اقتصادی، علمی و فرهنگی طرح می‌شود و پاسخ‌های متفاوتی به آن داده می‌شود. واقع آن است که در حال حاضر هیچگونه داده قابل استنادی در خصوص حذف ارز 4200 تومانی در اقتصاد ایران در دوره‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت وجود ندارد. این در حالی است که دامنه وسیعی از اندیشکده‌ها، موسسات تحقیقاتی و پژوهشکده‌ها در ایران وجود دارند که برخی از آنها از بیت‌المال نیز بودجه می‌گیرند، اما در بزنگاه‌ها هیچ تحرک تحقیقاتی قابل استنادی از سوی آنها مشاهده نمی‌شود. باید توجه کرد اقتصاد جهانی در حال یک بازآفرینی و ریست در سطح گسترده است. ایران هم تافته جدا بافته نیست و از تحرکات بین‌المللی اثر می‌پذیرد. قبل از بروز کرونا، تنش‌هایی در برخی کشورها رخ داد، تنش‌هایی که مانند اعتراضات جلیقه‌زردها در فرانسه و سایر اعتراضات در شیلی، امریکا و... تلاش می‌کرد تا تصویری از مشکلات اقتصادی بین‌المللی ارایه کند. ریشه این حوادث مبتنی بر این واقعیت است که اقتصاد جهانی نیازمند تغییرات است. این ضرورت‌ها در اقتصاد ایران بسیار اثرگذارتر است، به هر حال ایران طی دهه 90 با رشد متوسط صفر درصدی مواجه شده است و معضل تحریم‌ها و نارکارآمدی نیز بر حجم مشکلات اقتصادی افزوده است. اتفاقی که در کشورهایی مانند ایران، ترکیه و... در حال وقوع است آن است که دولت‌ها هیچگونه چشم‌انداز روشنی از تصمیمات اقتصادی خود و بازخورد این تصمیمات در معیشت مردم ندارند. در کشوری مانند قزاقستان که کشوری باثبات است، درآمدهای نفتی دارد و علی‌رغم فسادی که وجود دارد جایگاه مناسبی را در سطح منطقه دارد، به گونه‌ای تصمیم‌سازی می‌شود که مردم اقناع نمی‌شوند. این در حالی است که بسیاری از کشورها مانند نروژ، آلمان، دانمارک، سوئد و... به گونه‌ای برنامه‌ریزی اقتصادی می‌کنند که همراهی مردم را کسب می‌کند. در واقع تصمیم‌سازی‌های اقتصادی نیازمند پیوست‌های اجتماعی، فرهنگی و عمومی است. هر تصمیم اقتصادی می‌تواند تبعات پیرامونی مهمی داشته باشد.در دوران کرونا برخی کشورهای معدود بوده‌اند که توانسته‌اند از دل بحران‌ها به سلامت عبور کنند و مردم خود را برای توجیه تصمیماتشان اقناع کنند. این روند در اقتصاد کشورهایی مانند ایران هرگز جدی گرفته نمی‌شود. در واقع مسوولان تصمیماتی اخذ می‌کنند، اما به پیوست‌های اجتماعی، فرهنگی و...ندارند.

مسوولان ایرانی هنوز قبول نکرده‌اند که برای اتخاذ تصمیماتی مانند حذف ارز 4200 تومانی، گران کردن بنزین و... باید پیوست‌های اجتماعی، فرهنگی و امنیتی داشته باشند. باید برنامه‌ریزی کنند که آیا این تصمیم چه تاثیری بر دهک‌های مختلف جامعه دارد. زمانی که به این بایدها توجه نشود، مشکلات دامنه‌داری که تا به امروز شاهد بروز آنها بوده‌ایم شکل می‌گیرند. این نظر را شخصی مطرح می‌کند که همواره از اقتصاد بازار آزاد دفاع و حمایت کرده است. در یک کلام باید گفت هر نوع تصمیم اقتصادی اگر با اقناع عمومی همراه شود، می‌تواند درصدی از توفیق را همراه خود داشته باشد، اما اگر این تصمیمات پشت درهای بسته، بدون مشورت با کارشناسان و... اتخاذ شود، باعث بروز مشکلات جدی اجتماعی، فرهنگی و امنیتی فراوانی می‌شود.

منبع : روزنامه تعادل

کد خبر 51737

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =