۰ نفر
۲۲ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۶:۴۸

محمد اسماعیل قدس، شوالیه صنعت پخش

از روزی که تمدن های اولیه ایجاد شده، پخش هم در کنار آنها بوده و به عناوین مختلف و شکل های متعددی حضور داشته است. اگر بخواهیم 100 سال گذشته کشورمان را نگاه و ارزیابی کنیم، پخش وجود داشته است. به این صورت که افرادی با حیواناتی که در اختیار داشتند، از چشمه آب می آوردند و در شهر می گشتند و به مردم می فروختند. یا طوافی ها میوه ها را روی چرخ دستی قرار می دادند و در یک محله یا منطقه ای می گشتند و یا در نقطه ای می ایستادند و شروع به فروش میوه می کردند. یا به همین ترتیب محصولات دیگری مانند بستنی، آلاسکا یا بستنی یخی را به مصرف کنندگان می فروختند. یا برخی افراد یخ را از یخچال های قدیم حمل می کردند و به مغازه داران می فروختند و مغازه دارها به مردم می فروختند. بنابراین به عناوین مختلف پخش از مبدا یا تولید به مغازه یا از تولید به مصرف کننده وجود داشته است و به مرور زمان این موارد تغییر شکل پیدا کرده است. به طور نمونه اولین باری که موتورهای سه چرخه توسط گروه صنعتی بهمن قدیم تولید می شد، این موتورها وارد میدان شد و جابه جایی کالا را انجام می داد. بعدها این موتورها تبدیل به وانت و ماشین های استیشن و سپس خاور تبدیل شد که خود اینها نیز دو نوع بودند؛ یعنی یا از تولیدکننده به مغازه دار عرضه می شد و یا از تولیدکننده به مصرف کننده می رسید. 
همه این مراحل وجود داشته و به مرور زمان با تغییراتی همراه بوده است. تا اینکه در این بین با توجه به قوانین وضع شده در کشور، مواردی از قبیل ارائه فاکتور، دریافت چک، پرداخت پول نقد و... اجباری شده و با گذشت زمان روش هایی در رابطه با پخش ایجاد شده است. تا اینکه کامپیوتر وارد سیستم پخش شد و پس از ورود کامپیوتر، اولین مرحله صدور فاکتور کامپیوتری بود که جای خود را به فاکتورهای دستی داده است. این گامی بوده که تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در کشور وجود نداشته و بعد از سال 1357 شرکت های بزرگ تولیدکننده اگر اقدام به پخش محصولات خود می کردند، مانند گروه صنعتی مینو، با استفاده از ماشین های کامپیوتری فاکتور صادر می کردند و امور حسابداری خود را انجام می دادند.


تغییر روش های سنتی با روی کار آمدن PC و اینترنت 
در سال 1985 وقتی PC در دنیا وارد عمل شد و با ازائه اینترنت، دگرگونی دیگری به عنوان انقلاب صنعتی سوم در دنیا ایجاد شد و همه امور را با تغییرات چشمگیری همراه کرد. عملکرد PC ها به این صورت نبود که فاکتور صادر کنند؛ بلکه آنها شروع به اقدامات دیگری از جمله حسابداری، پخش یعنی تحویل دادن کالا به مشتری و... را انجام دادند. درواقع PC ها  کار آنچنانی انجام ندادند و همان روش های قدیم را با توجه به نرم افزار مکانیزه کردند و دو مورد در این قسمت اتفاق افتاد؛ اول اینکه دقت بالا رفت و دوم اینکه سرعت عمل بالا رفت. به این ترتیب تغییرات به تدریج اضافه شد تا اینکه استارتاپ ها روی کار آمدند و در دگرگونی استارتاپ ها، پخش تغییر شکل پیدا کرد.
بر این اساس آمازون، اولین شرکت پخش کتاب را ایجاد و کتاب را در سراسر جهان توزیع کرد که می توانست به اینترنت دسترسی داشته باشد. البته ناگفته نماند که PC و اینترنت در کنار هم روش را در مورد همه امور تغییر دادند. بنابراین یک روش پخشی ایجاد شد که انبارها در اختیار تولیدکننده های مختلف بود و هر کسی که کتاب منتشر می کرد، به آمازون معرفی می کرد و آمازون با اطلاع از اینکه آن کتاب در کجا قرار دارد، اجازه داشت که به انبار آن کتاب انتشاراتی دسترسی پیدا کند و مشتری را در مقابل آن کتاب قرار می داد و مشتری وقتی کتاب را با کارت های اعتباری که از قبل ایجاد شده بود، خریداری می کرد؛ به انتشاراتی و آن انبار سفارش می داد و از آن انبار کالا را برای مشتری می فرستادند.

راه اندازی انبارهای متمرکز
بعدها این مراحل تا جایی توسعه پیدا کرد تا اینکه انبارهای متمرکز را نیز ایجاد کردند. چون آن انبار قبلی نمی توانست به همه مشتری ها خدمات ارائه بدهد، بنابراین یک چاردیواری تعریف کردند که آن انتشاراتی تا چه محدوده ای را می تواند پاسخگو باشد و خارج از آن محدوده یکسری از کتاب ها را در جاهایی دپو و از طریق این انبارها پخش می کردند. همینطور آمازون که در این حرفه بسیار موفق بود؛ وارد توزیع وسایل الکترونیک مانند تلویویزن و موبایل شد که ساده بود. به همان ترتیب که این کار را که انجام می داد، به طور مستمر به حیطه خدمات خود اضافه کرد که از جمله آن می توان به مواد غذایی و کل کالاهای FMGC اشاره کرد و عملا در تعریف بیزینس با بیزینس (B2B) بود؛ یعنی یک شرکتی به شرکت دیگر می فروخت، به (B2C) یعنی از یک شرکت به مصرف کننده تبدیل شد. EBay کار دیگری انجام داد که در آن شروع به فروش کالاهای دست دوم یعنی (C2C) یا مصرف کننده به مصرف کننده شد. یعنی یک مصرف کننده در سایت EBay کالای خود را معرفی می کرد و یک مصرف کننده دیگر آن را می دید و در صورت تمایل خریداری می کرد که اکنون در ایران برنامه «دیوار» آن کار را انجام می دهد و یا «دیجی کالا» کار آمازون را انجام می دهد. بنابراین امروز پخش متحول شده، اما ما هنوز اندر خم یک کوچه هستیم و هنوز تصور می کنیم که پخش به معنای افزایش تعداد خودروها و متراژ انبارها است. 


نقش سخت افزار و نرم افزار در پخش
حدود 40 سال قبل، پخش را به معنی سخت افزار و نرم افزار می دانستم و برای نرم افزار بیشتر از سخت افزار ارزش قائل بودم. سخت افزار به معنی خودرو و انبار است و نرم افزار یعنی سیستمی که با نیروی انسانی بسیار خوب بتواند از آن سخت افزار استفاده کند. در آن زمان من به خاطر این عقیده مورد تمسخر واقع می شدم، چون همه بر تعداد خودروها تمرکز می کردند. در حالی که وقتی پخش پگاه را در سال 1362 ایجاد کردیم و شیر توزیع می کردیم که حجم سنگینی از ظرف، شیشه و سبد بود؛ حتی یک خودرو و انبار هم نداشتیم. برای انبار از سردخانه صنایع شیر استفاده می کردیم و همه خودروها را هم کرایه کردیم. اما در همان زمان اولین PC که آمد، ما روش های توزیع خود را برمبنای آن نوشتیم که کنترل های لازم را انجام دهد؛ اشتباه و جابه جایی صورت نگیرد؛ سهمیه مغازه ها رعایت شود و هرکسی براساس نیاز خود دریافت کند. چون نمی شد این موارد را به صورت دستی انجام داد. بنابراین ما در آن زمان هم اعتقاد داشتیم که پخش، سخت افزار نیست. بلکه پخش، نرم افزار است. مدتی که گذشت در یک مقاله ای قید کردم که در کنار سخت افزار و نرم افزار، گزینه سومی به نام مغزافزار یا هوش مصنوعی روی کار آمده است. یعنی با استفاده از هوش مصنوعی می توان کارهای بسیار متعددی درجهت کاهش هزینه ها، اجرای کیفیت بهتر وسرعت عمل بیشتر استفاده کرد. بین فاصه این نرم افزار و مغزافزار، گزینه ای به نام Business Intelligent وجود دارد. یعنی ابتدا شما باید یک سیستم نرم افزاری پیوسته داشته باشید و سپس در گزارش هایی که به شما می دهد، همه مدیران شما بتوانند Business Intelligent را به صورت حرفه ای تحلیل کنند و با روش های Business Intelligent به طرف هوش مصنوعی بروند و دستورالعمل ها و روش های جدید را درجهت رفاه مردم پیدا کنند. اکنون در دنیا به این نقطه رسیده اند و در حال انجام آن هستند. یعنی عملا سخت افزار از پخش جدا شده و به یک انبار جداگانه تبدیل شده است. در حالی که ما در کشورمان هنوز تصور می کنیم آن شرکت پخشی که تعداد خودروهای بیشتری و انبارهای وسیعتری دارد، شرکت قویتری است؛ در حالی که امروز شرکتی قوی است که نه تنها بتواند از سیستم ها و Business Intelligent استفاده کند، بلکه به تدریج به طرف هوش مصنوعی برود و آن را درجهت توسعه پخش خود به کار بگیرد.


دلایل عقب ماندگی ایران در صنعت پخش
ما به چند دلیل فاصله بسیار زیادی با این کشورها داریم. اولین دلیل این است که زیرساخت ها در همه جای دنیا فراهم شده اند، اما ما به آنها دسترسی نداریم. ما یک اینترنت قوی با فیبر نوری قوی و وصل به ماهواره و بدون قطعی نداریم. ما یک زیرساخت جاده ای کامل و شبکه ای که به همه روستاها وصل و قابل استفاده باشد، نداریم. ما شبکه سرد را نداریم؛ یعنی مانند همه جای دنیا انبارداری های سرد چه بالای صفر درجه و چه زیر صفر درجه که بتوان کالاها را در آنها نگه داشت و بتوان به صورت جمعی استفاده کرد، نداریم. آنچه که قبل از انقلاب به عنوان انبارهای عمومی قابل استفاده بوده است. ما از انبارهای مکانیزه استفاده نمی کنیم و همه انبارهای ما امروز دستی است. در حالی که در دنیا زمانی که کالا تولید می شود، از خط تولید مستقیما و بدون دخالت دست به انبار مکانیزه می رود و با برنامه نرم افزاری ERP  کهBI  برای آنها طراحی کرده، به صورت اتوماتیک از انبار بیرون می آید و در کامیون بارگیری و پخش می شود. 
ما نیروی انسانی منسجم و بافکری که این موارد را با جزئیات در کنار هم قرار دهد، نداریم. ما حتی کامیون های مجهز به ساندویچ پانل با یخچال های سرد زیرصفر و بالای صفر درجه به اندازه کافی در کشور نداریم. قوانین و مقررات صحیح استفاده از این سخت افزار را هم نداریم. در یک شهری کامیون اجازه ورود ندارد و در شهر دیگری کامیون اجازه ورود دارد. در یک منطقه ساعت حمل بار را شب و در یک جای دیگر ساعت آن را روز اعلام می کنند. اینها همه مسائلی است که با آنها مواجهیم. ما یک پست خصوصی فعالی که بتواند بسته ها را از یک انبار حمل کند و تحویل دهد و هزینه ها را پایین بیاورد، نداریم. در حالی که در کشورهای دنیا فدکس، UPS، USP، TNT و شرکت های متعددی وجود دارد که به صورت سراسری در همه دنیا وجود دارد و در همه شهرها و روستاها شعبه و وسایل حمل دارند و با نرم افزارهای تهیه شده به حمل کالا می پردازند. حتی مشتریان مطلع هستند که کالای سفارش داده شده کجاست و امکان رهگیری و تعقیب کالا و زمان تحویل آن وجود دارد. فاصله ما هنوز بسیار زیاد است، اما اگر اراده شود، می توانیم به همه اینها دست پیدا کنیم.


دولت زیرساخت ها را تامین کند
دولت نباید اقدام خاصی در این زمینه انجام دهد و یا دخالت کند. کافی است که دولت زیرساخت ها را تامین کند. دولت ها در دنیا یک اقدامی را انجام می دهند و بخش خصوصی نیز اقدام دیگری انجام می دهند. دولت باید برای ساخت جاده، اتوبان، گسترش فیبر نوری و مواردی از این دست برنامه ریزی کند. دست بخش خصوصی باید برای سرمایه گذاری آزاد باشد و برمبنای عرضه و تقاضا قیمت گذاری کند و سود ببرد. در این صورت پخش راه اندازی می کند که نمونه نسبتاً موفق آن دیجی کالا و دیوار است. ما کارت بانکی داریم، اما این کارت بانکی با اعداد محدودی درحدود چند میلیون تومان در روز جابجا می شود. حواله از یک حساب به حساب دیگر، 50 میلیون تومان در روز است. در حالی که امروزه با قیمت های گزاف کالایی مانند یخچال که بیش از این مبلغ است و در یک روز امکان پرداخت قیمت این یخچال وجود ندارد، بسیار مشکل ساز می شود. بنابراین وظیفه دولت تامین زیرساخت ها است که متاسفانه آن را رها کرده و به حساب های ناچیز مالی حوزه پخش و تولید ورود می کند؛ در حالی که دولت اصلا نباید در این زمینه ها ورود کند. مردم پول سرمایه گذاری دارند و با جمع کردن سرمایه ها می توانند بهترین تکنولوژی ها را تولید و یا وارد کشور کنند. در مقابل اگر دولت هم زیرساخت ها را فراهم کند، امور به خوبی پیش می رود. 


صنعت پخش نیازمند روش های جدید
امروزه حتی سبک تغذیه و آشپزی مردم تغییر کرده است و باید یک روش آشپزی جدید آموزش داده شود. بنابراین نه فقط در حوزه پخش و تولید، بلکه در هر حوزه ای باید آموزش ارائه شود. ما سالانه یک میلیون فارغ التحصیل دانشگاهی داریم که نشان می دهد، مملکت ما به لحاظ داشتن نیروهای تحصیل کرده غنی است؛ منتهی این نیروها به هدر می روند. اگر بخش خصوصی فعال باشند، این نیروها را جذب می کند و آموزش می دهد. همانطور که در سال های پیش از انقلاب صفر تا صد اصول این حرفه را به ما آموزش دادند. البته امروزه دیگر استفاده از تجارب و روش های افراد باتجربه در صنعت پخش کارساز و موثر نیست و افراد جدید باید روش های جدید را به کار بگیرند و افراد قدیمی نیز که به روش های نوین توزیع علاقه مند هستند و در این زمینه برنامه و ایده دارند، به آنها آموزش بدهند. جوانان مسلط به زبان هستند و امکان مطالعه دارند. در عین حال سایت های مختلفی وجود دارند که در این رابطه اطلاعات رایگان در اختیار همه قرار می دهند و با جستجوی این روش ها و برنامه ها و مقایسه آنها با هم، می توانند به پیشرفت و رشد دست پیدا کنند؛ همانطور که در دیگر کشورهای دنیا از این طریق به پیشرفت و رشد دست یافته اند. 


رشد هوش اجتماعی، رسالت اصلی دانشگاه ها
طی سال های اخیر همواره این انتقاد به شیوه های آموزشی دانشگاه ها وارد شده که فارغ التحصیلان به مباحث تئوری مسلط هستند؛ اما از جنبه های عملیاتی آن مباحث آگاهی ندارند. بنابراین وزارت علوم درصدد راه اندازی بخش هایی به نام دانشگاه های جامع علمی کاربردی برآمد که ابتدا مدرک فوق دیپلم ارائه می کردند و در صورتی که سطح دانش دانشجویان مورد قبول واقع می شد، لیسانس دریافت می کردند و در مرحله بعدی اجازه دریافت فوق لیسانس هم داشتند. هدف این بود که در هر زمینه ای از فعالیت ها دانشگاه ایجاد شود. به طور نمونه در حوزه پخش، دانشگاه جامع علمی کاربردی پخش ایجاد شود و به دانشجویان کار یاد بدهند. متاسفانه به قدری در این زمینه افراط شد و دانشگاه های متعددی تنها به واسطه کسب درآمد راه اندازی شد که درنهایت فارغ التحصیلان از سواد و دانش کافی در این رشته برخوردار نبودند. به یقین دانشگاه ها در آموزش نیروهای انسانی نقش دارند و مهمترین وظیفه ای که دانشگاه ها باید انجام دهند، رشد هوش اجتماعی افراد است.
به عبارتی، مهم این نیست که دانشجویان هر رشته تحصیلی، چقدر آن رشته تخصصی را فرامی گیرند. هرچند پایه و اساس فراگیری آن رشته خاص است؛ اما اصولا پایه و اساس دانشگاه باید گسترش فکر دانشجویان در جامعه باشد و هوش اجتماعی یا EQ آنها را افزایش دهد. اگر هر فارغ التحصیل دانشگاهی از هوش اجتماعی بالایی برخوردار باشد، وقتی وارد جامعه می شود، راه خود را پیدا می کند. اینکه امروز دانشگاه های کشور تا چه اندازه روی این موضوع کار می کنند، نامشخص است. روابط عمومی و ارتباطات است که امروزه همه بخش ها را به هم متصل می کند. بنابراین رسالت دانشگاه ها، سازندگی ارتباطات در کنار آموزش هر رشته تخصصی است و هر دانشگاهی که این رویکرد را در پیش بگیرد، موفق است و سپس فارغ التحصیلان هستند که باید خود را پیدا کنند و نقش و جایگاه خود را در جامعه ارتقا دهند. اما متاسفانه والدین بدون توجه به علایق فرزندان، آنها را مجبور به تحصیل در رشته های مدنظر خود می کنند که این هم یک معضل است. چون در تمام دنیا شرط اصلی موفقیت، اشتغال افراد در شغلی است که در آن موفق هستند و تفاوتی ندارد که در چه شغل و رشته ای مشغول به کار باشند.


تحقق اقتصاد خصوصی لازمه رشد صنعت پخش
صنعت پخش جدا از بخش های تولید، اقتصاد و زیرساخت های داخلی نیست و همه با هم در یک زنجیره قرار دارند. از این رو پیشرفت و رشد صنعت پخش در کشور ما احتیاج به سیاست گذاری دولت و رهاشدن دولت از اقتصاد دولتی به اقتصاد خصوصی دارد. تا زمانی که اقتصاد دولتی 80 درصد سهم را در اختیار دارد، نمی توان در این عرصه کاری از پیش برد. دولت باید خود را از اقتصاد دولتی کنار بکشد؛ ارز را تک نرخی کند و صرفا به سیاست گذاری و نظارت صحیح بپردازد و هیچ گونه اقدام اجرایی انجام ندهد.


 

کد خبر 53152

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علی IR ۲۱:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۲
    1 0
    خیلی خوب نوشته شده بود