۰ نفر
۱۸ مرداد ۱۳۹۱ - ۰۷:۳۳
 علیرضا اکرم زاده - عقربه‌هاي ساعت به سرعت و البته به زيان واحدهاي صنايع لبني مي‌چرخد تا چه بسا پيش از آن كه چك‌هاي صادره مديران بابت اقلام مصرفي در كارخانه برگشت بخورد، مطالبات آن‌ها از محل فروش فرآورده‌هاي شيري كه اين روزها بد اقبال‌ترين خوراكي در فهرست اقلام ويترين فروشگاه‌هاي كوچك و بزرگ سطح شهرهاست، وصول شود. مطالباتي كه ظاهراً حساسيت دولت روي نظام قيمت‌گذاري و در عين حال تداوم فرهنگ ناصحيح مصرف كه اولويت نخست را به شير و فرآورده‌هاي آن نمي‌دهد، به موقع منجي دخل و خرج واحدهاي صنعتي نمي‌شود.
دامداران هم كه به محض برخورد با بن‌بست فروخته نشدن شيرهاي خام با اقبال رسانه‌‌هاي سطح‌نگر و هوچي‌گر در انعكاس احساسی معضل گراني- بدون تحلیل و تعمق در چرایی واقعی آن- مواجه مي‌شوند، با هزار و يك فيس و افاده وجوه شير را دريافت مي‌كنند و بعضاً از واردات شير خشك هم گلايه دارند!
اين چكيده رابطه دوسويه دامداران و صنايع لبني از بدو شكل‌گيري حلقه معامله اين دو طيف بخش دامپروري و صنايع غذايي است كه كاهش مصرف سرانه لبنيات مانع اين شده تا بنيه مالي واحدهاي لبني در قياس با صنايع روغن خوراكي، شيريني و شكلات و... قدرتي براي عرض اندام داشته باشند!

در به در دنبال راه نجات!
برخلاف آنچه طي ماه‌هاي اخير در مورد مشكلات قيمت و كيفيت شيرخام و فرآورده‌هاي شيري در رسانه‌ها مشهود است، مسائل پيراموني صنايع لبني ايران منحصر به امسال نبوده و سال‌هاست با شدت وحدت متفاوت بر بازار فرآورده‌هاي شيري كشور حاكم است! لذا واحدهاي صنايع لبني به صورت جسته و گريخته كوشيده‌اند تا با توجه به سود ناچيز و بسيار پايين‌تر از متوسط سود مشروع و مقبول 15 درصدي سایرواحدهاي صنعتي، به صورت سر به سر هم كه شده به حيات واحد خود ادامه دهند.
اما به واقع، وقتي شيرفروشي جوابگوي هزينه‌هاي سنگين توليد ـ به ويژه پس از اجراي طرح هدفمندي يارانه‌ها ـ نيست؛ راه ديگري در دستور كار برخي واحدهاي لبني قرار مي‌گيرد و آن عرضه محصولات غيرلبني تحت لواي گروه صنايع غذايي است.
ترفندي كه اخیرا برخي شركت‌هاي لبني، به رغم وجهه مثبت توليد لبنيات، بیش از پیش دست به دامن آن شده‌اند و تابلوي فروش انواع نوشيدني‌هاي آبميوه‌اي را در كنار لبنيات علم كرده‌اند تا به ويژه در گرماي طاقت‌فرساي تابستان ، سود بيش‌تري به حساب‌هاي بانكي آن‌ها واريز شود!
يكي از مديران داخلي شركت لبنياتي ]...[ كه نخواست نامش فاش شود و شركت محل خدمت او، از واحدهاي شناخته شده لبني است كه به عرضه آبميوه و انواع نوشيدني‌هاي غيرلبني مي‌پردازد، در گفت و گو با خبرنگار ما، با بيان اين كه شركت‌هاي لبني در وضعيت قيمت‌گذاري بيشتر از سايرين تحت فشار هستند و نمي‌توانند در مورد شير پاستوريزه يا استريل خارج از چارچوب مصوب سازمان حمايت به توليد و عرضه در بازار اهتمام ورزند گفت: لذا براي ادامه حيات در بازار، گريزي از توليد و توزيع ساير نوشيدني‌ها ندارند.
وي با استناد به اين كه آبميوه مشمول نرخ مصوب دولتي نيست و براي آن جايگزين خود محصول به صورت تازه‌خوري در ميوه فروشي‌ها هست، مي‌گويد: اين در حالي است كه به دليل نداشتن جايگزين براي شير در بازار، دولت به دلايل آن چه مصلحت عمومي ياد مي‌شود، در قيمت‌گذاري دست واحدهاي لبني را مي‌بندد.
وي با بيان اين كه براساس شرايط حاكم بر بازار لبنيات، واحدهاي لبني مثل شركت محل خدمت او، كمپين تبليغاتي آبميوه‌ها را بين 5-2 درصد از سود فروش مي‌بندد و لبنيات را بين 5/1-1 درصد، مي‌افزايد: اين در حالي است كه واحدهاي فرآوري و توليدكننده شير خام بايد وجه شيرخام را به صورت نقدي به دامداران بپردازند و در خوشبينانه‌ترين حالت به 5 درصد سود رضايت‌دهند، اما براي توليد آبميوه مي‌توانند از موقعیت چك‌هاي با مهلت 5 ماهه و سود 40 درصدي فروش برخوردار شوند.
وي در پاسخ به اين پرسش خبرنگار ما كه اگر اين امر تا حد مدعاي وي صحيح است، پس چرا برخي واحدها نظير "چوپان" وارد حيطه توليد آبميوه نشده‌اند، مي‌گويد:براي داوري در اين زمينه بايد اين نكته را بسنجيد كه شركتي نظير چوپان بيش از فروش شير كه تحت مصوبات نظارتي است، فرآورده‌هاي خارج از شمول مقررات قيمت‌گذاري دولتي را توليد مي‌كند و دست مديران آن براي تعيين سود دلخواه بازتر است. اين واحدها براي تجهيز به ماشين‌آلات و تكنولوژي فرايندسازي، انواع پنير يا ماست را كه مشمول مقررات تعزيراتي نيست، عرضه مي‌كنند و به همين دليل نيازي ندارند تا خطوط توليد را به ساير اقلام غذايي اختصاص دهند. كما اين كه برخي واحدهاي لبني مثل ميهن يا دومينو نيز با سرمايه‌گذاري در صنعت بستني‌سازي، تنگناهاي مالي ناشي از به رسميت شناخته نشدن سود مشروع براي واحدهاي لبني را تا حدودي جبران مي‌كنند.

تولیدات آبمیوه ای برای استفاده از ظرفیت خالی
حسين چمني مشاور انجمن صنايع لبني ايران و مشاور مديرعامل شركت صنايع شير ايران (پگاه) نيز در گفت و گو با خبرنگار ما پيرامون انگيزه برخي از واحدهاي لبني در توليد و توزيع آبميوه، مي‌گويد: «ما خودمان در مجموعه «پگاه» اصلي را پايه‌گذاري كرديم در مورد توزيع مواد غذايي سالم كه هر چقدر كالاهاي توليدي و توزيعي يك واحد صنايع لبني در سبد مصرف کننده منسجم و به اصطلاح جور باشد، تاثير بيش‌تري در فروش فرآورده‌هاي لبني نیزمي‌گذارد؛ كما اين كه از سوي ديگر، به دليل ظرفيت خالي صنايع لبني و هزينه‌هاي سربار توليد، براي كاهش هزينه‌ها، اين شركت‌ها به صورت جبري، در توليد آبميوه نيز فعاليت مي‌كنند.
به ويژه آن كه سيستم و تجهيزات شيري نظير چيلرها و پركننده‌هاي خطوط توليد شيري با آبميوه يكسان است.
وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا روزي خواهد رسيد تا واحدهاي لبني متاثر از فشار اقتصادي و كاهش مصرف سرانه لبنيات طي چند ماه اخير، حتا متوسل به توليد برخي نوشيدني‌ها نظير نوشابه‌هاي بدون الكل نيز بشوند؛ مي‌گويد: «اين امر بعيد است. ما هيچ وقت به سمت توليد نوشابه نخواهيم رفت.» وي در تبيين بيش‌تر اين باورش به مخاطبان ماهنامه اظهار مي‌دارد: هدف مجموعه‌اي نظير پگاه از توليد آبميوه يا حتي عسل و آب معدني (كه البته در مقطع ورود دوره ای از مدیران دیگر به پگاه از توليد آن انصراف حاصل شد)، توليد سبد صبحانه سالم و كامل در دستور كار قرار گرفته بود. تا آنجا كه رواج مصرف دوغ و كاهش رشد فزاينده مصرف نوشابه‌ها، منجر به اين شد كه امروز نوشابه‌سازان بزرگي مثل زمزم نيز به توليد دوغ مبادرت مي‌كنند.
وي در عين حال اطمينان خاطر داد كه در صورت تكميل شدن ظرفيت شير استريل، مجموعه‌اي نظير پگاه و چه بسا سايرين به دليل تفاوت فضا، آبميوه توليد و توزيع نخواهند كرد.

صنایع لبنی پا در کفش آبمیوه ای ها نکنند!
باكري دبير خوش روی انجمن صنايع لبني پاستوريزه ايران نيز در گفت و گو با خبرنگار"اقتصاد سبز " گرايش‌ واحدهاي لبني به توليد و فروش آبمیوه، توليد آبميوه يا ساير محصولات توسط سهامداران يا مديران يك شركت صنايع غذايي را امري في‌نفسه ناپسند نمي‌داند، اما مي‌گويد: «فقط اي كاش برخي همكاران زحمتكش صنف لبنيات، برند آبميوه را با برندي كه با لبنيات شناخته شده است، مختلط نمی كردند.»
وي با تایید  اين كه هر كس مي‌تواند در حوزه‌اي كه احساس مي‌كند، سود بهتري دارد، ـ حتي اگر غيرمرتبط با صنعت غذا باشد ـ سرمايه‌گذاري كند، مي‌افزايد: اما اين پذيرفتني نيست كه يك واحد صنايع لبني با همان برند شير، ماست و پنير، كفش هم توليد و در سطح شهر توزيع كند.
وي در عين حال با بيان اين كه مديران هر شركت بايد نام تجاري متناسب با محتواي توليد آن صنعت را انتخاب كنند، مي‌افزايد: كما اين كه وقتي يك سرمايه‌گذار در صنعت لبنيات به حوزه ديگر توليد رفته باشد و به ويژه از همان برند، استفاده كند؛ در عمل گوياي اين است كه پا در كفش صاحبان كسب و كارهاي ديگر كرده است.
باكري در مورد ناگزير شدن برخي از واحدهاي لبني به توليد آبميوه، متاثر از كاهش مصرف سرانه شير و ظرفيت خالي موجود، مي‌گويد: «همانطور كه در ابتداي عرايضم گفتم، اين حق واحدهاي لبني است كه آبميوه يا ساير اقلام غذايي را مشروط به تفكيك برند آن‌ها از يكديگر توليد كنند، اگرچه به طور قطع ملاحظات ناشي از تنگناهاي مالي نيز بي‌تاثير نبوده است.»

تفكيك برندهاي لبنيات از آبميوه، در دستور كار انجمن صنایع لبنی
باكري در واپسين بخش گفت و گو با خبرنگار ما نشان داد كه قدر پيشنهادهاي سازنده را مي‌داند و حتي از سوژه موردنظر يك نشريه تخصصي هوشمندانه براي اصلاح يك معضل صنفي استفاده مي‌كند. آنجا كه وي جريان گفت و گو را از پشت گوشي تلفن برای دقیقه ای متوقف مي‌كند تا در سررسيدش براي نخستين جلسه هيات مديره انجمن -پس از اين گفت و گو با ماهنامه- بنويسد: « «بررسي تفكيك برندهاي لبنيات از برند آبميوه در جلسه هیات مدیره انجمن»!
 اتفاقي که اگر تصویب شود، ورود «تكدانه» و «سن ايچ» به بازار فرآورده‌هاي لبني در روزي كه شير استريل هم پرفروش شود، توجيهي خوشایند برای واحدهای لبنی پيدا نخواهد كرد. مگر آن كه واحدهايي نظير «پاكبان»، همچون «پگاه» كه آبميوه‌اش را با برندهاي متفاوت «پديده» و «عطيه» به بازار عرضه كرد، براي تفكيك اين برندها تمايز قائل شود.

مردم کوچه وبازار چه می گویند!؟
رضا پورقرایی ازمشتریان یک سوپرمارکت کوچک در کوچه های حوالی خیابان ستارخان است که هر روز فراورده های شیری مایحتاج خانواده را خریداری می کند. او وقتی با پرسش خبرنگار ماهنامه "اقتصاد سبز " مبنی برتمایل بیشتر واحدهای لبنی به تولید آبمیوه به جای شیر مواجه می شود، می گوید: شاید یکی از دلایل نایاب شدن شیر یارانه ای هم همین باشد که این واحدها به جای تولید فراورده شیری به دنبال کسب و روزی غیر مرتبط با کار خود رفته اند! به گفته رضا که خودش دفتر فنی دارد، دولت باید با نظارت برعملکرد این واحدها، مانع تغییر رویکرد آنها در تولید آبمیوه یا سایر اقلام به جای شیر شود. البته وقتی رضا با این پرسش مواجه می شود که ارزیابی او به عنوان یک مصرف کننده ثابت فراورده های لبنی از تاثیر توجیه نداشتن فروش لبنیات وبه ویژه شیر استریل چیست، می گوید: من در جایگاه کارشناسی این موضوع نیستم، اما این هم وظیفه دولت است که با حمایت از شرکت های لبنی، هم به حفظ مصرف سرانه شیر وفرآورده های آن اقدام کند و هم آنکه مانع خروج احتمالی واحدهای صنایع لبنی از چرخه تولید سالم شیر شود.
در این لحظه فروشنده سوپرمارکت هم وارد مباحثه میان خبرنگار ما و این مشتری هرروزه اش شد وگفت: اگرچه برای من فروش شیر وآبمیوه فرق چندانی ندارد، اما از اینکه مشتریان من کمتر از قبل شیر می خرند بسیار متاسف ونگران می شوم! نکته ای که نه فقط این کاسب سالخورده به آن اذعان دارد، بلکه بانوی میان سالی هم که در حال گزینش چند قلم محصول غذایی برای خانواده است نیز به آن اشاره می کند و بدش نمی آید تا وارد مباحثه داغ میان خبرنگار ما با این دو نفر شود! او هم درد وگلایه های بسیار دارد که گل سرسبد آنها گرانی بی سابقه گوشت مرغ است! نکته ای که ناگزیر می شویم به دلیل خارج نشدن از اصل موضوع، به وی متذکر شویم تا خارج از موضوع صحبت نکند! او هم در اشاره به سوژه گزارش ماهنامه اقتصاد سبز مبنی بر چرایی آبمیوه فروش شدن برخی از لبنیاتی ها می گوید:" من چه می دانم!؟ من فقط می دانم مصرف شیر برخی از اقوامم آنقدر کاهش یافته که سوژه اول وآخر ما در یکی از میهمانی های اخیرخانوادگی بود...آنجا که فهمیدم خواهر شوهر باردارم در 37 سالگی باید هم دوران سخت بارداری را متحمل بشه وهم آنکه با درد پوکی استخوان دست وپنجه نرم کنه!"
 ظاهرا قصه پرغصه مصرف سرانه پایین شیر در ایران نه تنها پایانی ندارد و کلاغ قصه شیر هیچگاه "به خونه نمیرسه"، بلکه با کاهش بیشتر مصرف در سال جاری، تولید نوشیدنی های غیر لبنی هم بیشتر وارد بازار می شود! اما تا امروز هیچ مصرف کننده ای جوابی برای پرسش خبرنگار ماهنامه به این پرسش را نداد که اگر شیر گران است، سهم مصرف کننده در مدیریت سبد خرید خانوار چیست!؟ آیا در کنار برخی اشکال های مدیریتی مسوولان متولی امور، مصرف کنندگان هم در حذف سایر اقلام غیر ضروری وحتا ناسالم مثل قلیان وسیگار ونوشابه های قند داربه جای لبنیات، پیش قدم شده اند!؟

منبع: اقتصاد سبز
کد خبر 20316

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 4 =