افشین اسماعیلی فر – عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی
بانک جهانی امنیت غذایی ( Food Security ) را «دسترسی همه مردم در تمام اوقات به غذای کافی برای داشتن یک زندگی سالم» تعریف کرد که در کنفرانس رم مورد تاکید قرار گرفت. این تعریف به سه عنصر «موجود بودن غذا»، «دسترسی به غذا» و «پایداری در دریافت غذا» استوار است. عنصر موجود بودن غذا تنها به میزان مواد غذایی در مرزهای ملی که درگذشته عنصر اصلی امنیت غذایی بود، تکیه ندارد و امروزه شامل تولید (عرضه داخلی) و واردات مواد غذایی می‌باشد.مفهوم «دسترسی به غذا» نیز دسترسی فیزیکی و اقتصادی به منابع جهت تامین اقلام غذایی مورد نیاز جامعه است و به معنای «پایداری در دریافت غذا»، ثبات و پایداری دریافت ارزش های غذایی مورد نیاز جامعه می‌باشد.
دویچه بانک آلمان در تحقیقی که انجام داده به این نتیجه رسیده است که "توسعه پایدار" در بخش کشاورزی نقش موثری در حفظ امنیت غذایی جهان خواهد داشت .بر اساس پیش بینیهای صورت گرفته، افزایش جمعیت و همچنین افزایش رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه در دهههای آتی به رشد تقاضای غذا منجر خواهد شد. علاوه بر این، تقاضای جهانی غذا نه تنها افزایش مییابد، بلکه از لحاظ ماهیتی نیز دچار تغییرات عمده خواهد شد. گسترش شهری سازی و تغییر ترجیحات غذایی موجب شده است تقاضا برای تولیدات گران قیمت غذایی در کشورهای در حال توسعه افزایش یابد.تخریب محیط زیست از دو جنبه با غذا در ارتباط است. این مساله با محدود کردن محصولات غذایی، تولید مواد غذایی را کاهش میدهد. از سوی دیگر، این مساله حاصل فعالیتهای ناصحیح کشاورزی است.
از طرفی عرضه غذا تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد. فائو اعلام کرده است که برای تامین غذای مورد نیاز جمعیت 9 میلیارد نفری جهان در سال 2050، باید تولید کنونی را دو برابر کرد. تحقق این هدف مستلزم رفع موانعی از قبیل محدودیت زمینهای کشاورزی، کمبود آب، قیمت بالای انرژی، افت سرمایه گذاری در زمینه تحقیقات کشاورزی و افزایش ضایعات غذایی میباشد.این گزارش همچنین با پرداختن به چشم انداز امنیت غذایی در قرن 21 اعلام کرده است که مسائل مربوط به کمبود مواد غذایی، تولید را در این قرن با مشکل اساسی مواجه خواهد کرد. رقابت بر سر زمینهای کشاورزی و منابع آب، قیمت بالای انرژی و تغییرات آب و هوایی همگی بدان معنا است که جهان باید با منابع کمتر، غذای بیشتری تولید کند. توسعهپایدار در بخش کشاورزی، عاملی حیاتی برای تغذیه جهان در دهههای آتی است.
دویچه بانک همچنین گفته است که جهان در حال حاضر سه چالش غذایی عمده در پیش رو دارد:
چالش اول این است که گرسنگی در سطح جهان در حال افزایش است. اوایل دهه 1990، افزایش تعداد افراد گرسنه در سطح جهان بعد از طی دو دهه سیر نزولی دچار تغییر فاحشی شد و از آن پس به دلیل افزایش قیمت غذا در اثر بحران مالی، رو به افزایش گذاشت. بحران مالی نیز به نوبه خود موجب شد قیمت محصولات کشاورزی تا حدودی افت کند و تجارت محصولات کشاورزی و مبادلات مرتبط با آن کاهش یابد. امروزه اقشار کثیری از مردم گرسنه جهان به طور مستقیم یا غیر مستقیم برای بقای خود به کشاورزی وابستهاند. بر اساس آخرین ارزیابی به عمل آمده از سوی سازمان فائو (FAO)، امروزه بالغ بر 969 میلیون نفر در جهان با هزینه‌ای کمتر از یک دلار در روز زندگی میکنند و حدود سه چهارم از آنها برای بقا خود به کشاورزی وابسته هستند. در واقع، فقر و تنگدستی شدید این افراد خروج از این وضعیت را برای آنها غیر ممکن ساخته است.
چالش دوم، عدم وجود تعادل در رژیم غذایی روزانه افراد است. اگرچه سوء تغذیه ناشی از فقر همچنان یکی از دلایل عمده مرگ در سراسر جهان است، سایر بیماریهای مرتبط با رژیم غذایی از جمله چاقی، بیماریهای قلبی، انفراکتوس و دیابت نیز در حال گسترش است. اتحادیه اروپا اخیرا هشدار داده است که پرخوری و عدم تحرک ناشی از زندگی مدرن باعث شده چاقی به چالش اول بهداشت عمومی انسانها در قرن 21 تبدیل شود و این مساله نگرانی جهانیان در خصوص رشد روزافزون چاقی میان کودکان را به شدت افزایش داده است.
چالش سوم تولید غذا، نابودی محیط زیست و طبیعت میباشد. تخریب محیط زیست از دو جنبه با غذا در ارتباط است. این مساله با محدود کردن محصولات غذایی، تولید مواد غذایی را کاهش میدهد. از سوی دیگر، این مساله حاصل فعالیتهای نادرست کشاورزی است. مشکلاتی مانند فرسایش خاک، آلودگی آب، انتشار گازهای گلخانهای و از بین رفتن تنوع زیست محیطی، تهدیدی جدی علیه تولید جهانی غذا به شمار میرود.
نیل به امنیت غذایی بیش از هر چیز دیگری توجه ما را به اصلاح الگوی مصرف جلب می کند، حجم زیاد ضایعات نان، اتلاف زیاد منابع آبی به دلیل استفاده روش های نادرست آبیاری کشاورزی و از جهت دیگر عدم توجه به نگهداری مناسب از محصولات زراعی و باغی از مصادیق نگران کننده در این زمینه است.
باید پذیرفت که گذر از بحران غذا و نیل به توسعه منابع طبیعی و انسانی تنها از مسیر توجه شایسته به کشاورزی ، به عنوان موتور توسعه پایدار امکان پذیر است.برای این منظور، باید توانمندی ها و قابلیت های بخش کشاورزی را شناخت و برای برطرف کردن موانع و عوامل بازدارنده توسعه تلاش کرد. بخش کشاورزی از چنان قابلیت هایی برخوردار است که می باید در مراکز تصمیم گیری کلان کشور به عنوان موتور به حرکت در آورنده توسعه اقتصادی - اجتماعی کشور مد نظر قرار گیرد.

کد خبر 21228

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 9 =