منصور انصاری - مدیر و دبیر هیات تحریریه مجله دامپروران
بالاخره مهندس محمود حجتی وزیر پیشین وزارت جهاد کشاورزی در سالهای 79 تا 84 و دوره اصلاحات، و شناخته شده به وزیری که ادغام پرمناقشه دو وزارت جهاد سازندگی و کشاورزی آن زمان را با کمترین حاشیه و تنش مدیریت کرد، در سومین روز از چهار روزی که مجلس به بحث و گفتگو برای اخذ رای اعتماد اعضای کابینه دولت یازدهم اختصاص داده بود در صحن علنی از خود دفاع کرد و سپس در پایان روز چهارم موفق به کسب رای اعتماد از مجلس برای قبول مسئولیت سنگین و پر از مخاطره وزارت جهاد کشاورزی شد، وزارتخانهای که در این شرایط دشوار ارتباطی نزدیک و بلاواسطه به بخش عمدهای از بهبود معیشت مردم که اینک در خطر جدی قرار گرفته است دارد. مهندس محمود حجتی گرچه به دلایل سیاسی مخالفانی جدی در میان نمایندگان اصولگرای مجلس داشت اما در مراحل کسب رای اعتماد و در گفتمان مخالفان خود با سخنان و دیدگاههایی جدی و قابل تامل در مورد برنامه و سیاستهایی که اعلام کرده بود روبهرو نشد، درواقع مخالفان وی حرفی در عرصه کشاورزی، بهبود وضعیف کشاورزان و چگونگی اداره اقتصاد و بازرگانی کشاورزی کشور نداشتند.
آنچه از سوی مخالفان بیان شد موضوعات سطحی و پیش پا افتادهای بودند که جای درنگ و اندیشه نداشت مثلا مخالفی میگفت که حجتی روستازاده نیست بلکه متولد نجف است و یا دیگری که خود اهل کشاورزی بود اظهار میکرد که ایشان مهندس معدن است و نمیتواند مسائل کشاورز و کشاورزی را درک و چاره کند. موافقان نیز با دست خالی و بدون اطلاع کافی از کشاورزی کشور از خصوصیات فردی مهندس حجتی سخن به میان آوردند و به دفاع از وی پرداختند، حضورمستقیم و غیر مستقیم کمیسیون کشاورزی و اعضای آن در مراحل رای اعتماد به حجتی نیز محسوس نبود.
در واقع طی مراحل رای اعتماد حرفی جدی در مورد سرنوشت کشاورزی کشور و مصائب بی شمار آن یا راههای برون رفت از مخمصههای کشاورزی به میان نیامد،اگرهم «علی نعمت چهاردولی» نماینده محترم ملایر به عنوان مخالف صحبتی از برنامه تدوین شده مهندس حجتی پیش آورد یا آمار و ارقامی ذکر کرد تا حدودی توصیف وضعیت دشوار و تنگناهای کشاورزی کشور بود والا در تمامی گفتارش پیشنهاد، برنامه یا راهکاری درحوزه اجرا و سیاستگذاری ارائه نداد مگر اینکه بدون توجه به تنگناها و غفلتهای تاریخی نسبت به کشاورزی کشور پرسید: «مهندس حجتی چگونه میتواند تولید را از 109 میلیون تن به 143 میلیون تن اهداف مشخص شده در اسناد برنامهای بالا دست برساند». مهندس حجتی نیز بی آنکه قصد پاسخ مستقیم به مخالفان را داشته باشد در جایگاه یک منتقد جدی تنگناهای کشاورزی کشور را برشمرد و برای توجیه ودفاع از سیاستهای اجراییاش به مفاد سندی اشاره کرد که پیش از حضور در مجلس به عنوان برنامه وی برای اداره امور کشاورزی مملکت در رسانهها و البته صحن مجلس در اختیار افکار عمومی بخش، مردم و نمایندگان قرار گرفته بود. به هر حال، به رغم تمامی مزایای شخصیتی و سوابق قابل اتکا و تواناییهای تخصصی گروهی که مهندس حجتی را همراهی میکنند باید گفت آنچه وی به عنوان برنامه برای برون رفت از معضلات کشاورزی کشور ارائه داده است گرچه تماماً نصایحی ارزشمند و درست و ضروری برای کشاورزی است، کلی گویی، مملو از تناقض در مفاهیم، ناکارآمد و غیر اجرایی و گویی به گونهای اجتنابناپذیر، شتاب زده تدوین شده است زیرا بسیاری تصور نمیکردند دکتر حسن روحانی با رای بالا از سوی مردم به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود و همچنین تا شاید دو هفته قبل از انتخابات و بعد از آن تایید انتخابات در 26 خرداد ماه مراسم تنفیذ تحلیف در 12 و 13 مرداد که توامان کاندیداهای کابینه به مجلس معرفی گردید، سخنی از تعیین حجتی به عنوان وزیر در میان نبود، یعنی، به فاصله 10 روز تا23 مرداد ایشان در مقابل نمایندگان مجلس قرار گفت و طبعا برنامهای شتابزده که کمتر از دو هفته جمع و جور شده بود در دست داشت.
* تناقضات و نارساییهای برنامه
در ابتدای آنچه مهندس حجتی به عنوان برنامه اعلام میکند آمده است: «باتوجه به وضعیت موجود و چالشهای فرآروی بخش کشاورزی، تامین و ارتقا و امنیت غذایی و نیل به خودکفایی در تولید محصولات اساسی و حذف واردات، حفاظت و صیانت پایدار از منابع پایه با تأکید بر مهار بحران آب در دشتها، توسعه پایدار است.»
پرسش این است آیا باتوجه به چالشهای فرآوری بخش که همگی از ابعاد و مصادیق آن از جمله کمبود شدید آب و راندمان منفی 10 میلیارد متر مکعب آب سفرههای زیرزمینی اطلاع داریم با همین میزان سرمایهگذاری انجام شده در بخش کشاورزی و رشد آن که حتی درصد استهلاک سرمایهگذاری نیز نیست میتوان «بحران آب را مهار، واردات را حذف و مهمتر از آن منابع پایه را حفظ و امنیت غذایی را نیز در چارچوب متعارف در جامعه مصرفکننده تامین کرد؟»
در پاراگراف دوم مقدمه آمده است: «اصلاح الگوی کشت و ارتقا بهرهوری عوامل تولید، توسعه صادرات با هدف برقراری تراز مثبت بازرگانی دربخش، و....» و البته دهها آرزو و آرمان دیگر که کسی نمیتواند بگوید اینها توصیههای بدی هستند، همه آنچه گفته شده خوب است ولی در شرایط کنونی و با وضعیت سرمایهگذاری موجود و بودجه و اعتباراتی که طی سنوات گذشته برای بخش منظور گردیده و پیشبینی معضلات و مشکلات دولتی که با 70 هزار میلیاردتومان کسری بودجه دولت قبلی را تحویل میگیرد در دوره 4 ساله یا 8 ساله مهندس حجتی قابل اجرا نیستند.
* راهبردها
در بخش راهبردها نیز لیست بلندبالایی از موضوعات و مفاهیمی تهیه گردیده که سالها مطرح بوده و سالها نیز مطرح خواهد بود اما اشارهای به اینکه چگونه میتوان حداقلی از این راهبردها را در سیاست اجرایی و دریک زمانبندی 4 تا 8 ساله متحقق کرد در میان نیست، حتی تعیین نمیکند کدام موضوع راهبردی قابل دسترستر و در اولویت قرار دارد.
حال که مردم، از جمله بخش عمده و قابل توجهی از کشاورزان به ویژه روستائیان به رئیس جمهوری رای دادهاند که گفته و میگوید قصد ندارد فقط با شعار و «هیجان» ممکلت را اداره کند و هرکدام از وزرایش از جمله وزیر جهاد کشاورزی الزاماً باید برنامههایی ارائه دهند که واقع بینانه، در چارچوب امکانات و قابل تحقق باشند، وقتی این همه آرزو و اهداف توامان و یکجا بدون تقاضای اعتباری فراتر از بودجههای متعارف در یک برنامه میآید نشانه «سنگ بزرگی برای نزدن» و نوعی شعار دادن به شیوه مدرن و با ظاهری منطقی است. نه آقای مهندس حجتی و نه هیچکدام از همراهان ایشان بدون سرمایهگذاری حداقل 40 میلیارد دلاری در یک مقطع زمانی 8 ساله قادر نخواهند بود 32 بند بالا بلند مندرج در سرفصل راهبردها را متحقق سازند. قرار بر این است شعار ندهیم و راستش را به مردم بگوییم؛ مثلاً اگر بخواهیم به طورواقعی «ضریب خودکفایی در محصولات اساسی را آن هم از طریق افزایش بهرهوری و عوامل و منابع تولید با استفاده از فناوریهای نوین و به کارگیری روشهای جدید تولید» (بند اول راهبردها) عملی و اجرایی سازیم با بودجههای متعارف در وزارتخانهای که بالغ بر 100 هزار نفر حقوق بگیر دارد غیر ممکن است زیرا برای شروع، حداقل به 10 میلیارد دلار اعتبار خاص، خارج از سامانههای متداول بودجه، برای حفظ و تقویت منابع آب و خاک که مبدا و منشا تولید هستند نیاز داریم. بندهایی که در سرفصل راهبردهای برنامه مهندس محمود حجتی آمدهاند موضوعاتی تازه و بدیع وکشف خلاق نیستند پیش از این نیز همه این سرفصلها به عنوان سرفصلهای اساسی در کشاورزی به طرق مختلف و بعضاً پراکنده حتی توسط بخشی از مجلات تخصصی جدی مطرح میشدند، اما بحث اصلی بر سر این بوده و هست که اعتبارات مورد نظر از جانب دولت و در چارچوب تعهدات بانک ها برای تحقق آنها طی 33 سال گذشته به درستی تخصیص داده نشده است و در هیچ یک از اجزای برنامه مهندس محمود حجتی برای اداره کشاورزی کشور و «نه وزارتخانه»، ارزیابی از اعتبارات مورد نیاز برای تحقق اهداف و راهبردها دیده نمیشود فلذا برنامه مهندس حجتی از این نکته مهم که نوعی غفلت تاریخی در کشاورزی به شمار میرود، عاری است.
برنامه در سرفصل 13 باعنوان «ناهماهنگیهای فرابخشی و سیاستهای اقتصادی» خود نیز به روشنی نشان میدهد که وضعیت کشاورزی کشور ویران شده، با شیوههای متعارف درمانپذیر نیست و از کمبودهای بنیادی و تاریخی و بی توجهی سایر بخشهای اقتصاد به شدت رنج میبرد، به واقع این سرفصل بند را آب داده است.
* رویکردهای برنامه
در بخش رویکردهای اصلی برنامه نیز موضوع عبور از چالشها با طرح موضوعات کلی و آرمانی به بحث کشیده شده است و توسعه تحقیقات کاربردی و انتقال دانش فنی و فناوری نوین برای بهرهبرداری پایه مورد مداقه قرار گرفته اما مشخص نیست با چه سیاست اجرایی و یا چه امکان عملی این رویکردها دنبال میشوند، در بخش «مهمترین چالشهای بخش کشاورزی و منابع طبیعی» آشکار میشود که بحران در ساختار کشاورزی تاچه حدی است و در سرفصل «ناهماهنگیهای فرابخشی و سیاستهای اقتصادی» کلا شیرازه برنامههای تدوینی به دلایل تاریخی در هم میریزد. در نهایت، آنچه در برنامه آمده است میتوانند توصیههایی همیشگی و نوعی شیوه نگرش مثبت به کشاورزی برای بهبود شرایط آن باشند ولی جنبه اجرایی و عملی ندارند و لاغیر.
کد خبر 25069
نظر شما