منصور انصاری
وقتي گفته ميشود مجلس و كشاورزي، در وجه غالب كميسيون كشاورزي، آب و منابع طبيعي به ذهن متبادر ميشود، اما واقع اين است كه طي سالهاي اخير موضوع كشاورزي فراتر از اين كميسيون توسط رئيس اين نهاد نيز با عمق قابل توجهي مورد مداقه قرار گرفته است. در سال 1392 شاهد بوديم كه دكتر علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي در چند مقطع حساس و سرنوشتساز به طور مشروح و با طرح مباحثي جامع و مانع بر بحرانهاي كشاورزي و دامپروري انگشت گذاشت و حتي راههاي برون رفت از بحرانهاي آن مقطع را نيز برشمرد كه ميتوان به موضوع زيان واردات بيرويه محصولات كشاورزي، بحران شير در صنعت دامپروري، استفاده نادرست از سموم در مراحل توليد و فراتر از آن دفاع از بودجه كافي براي اين بخش از اقتصاد كلان كشور و جايگاه كشاورزي در فرآيند مرحله دوم هدفمندي و حساسيت آن اشاره كرد، اما كميسيون كشاورزي به رغم اين كه طي دهه گذشته با درايت مهندس عباس رجائي نماينده مردم اراك و كميجان توانسته است با طرح قوانين جامع و پيگيري براي تصويب آنها از جمله طرح بحث جلوگيري از معطل ماندن قوانين در همين دولت يازدهم نقشي تاريخي براي خود در اين حوزه رقم زند و همچنين با حضور مؤثر در محافل و رخدادهاي كشاورزي، نمايشگاهها و سمينارهاي مرتبط با كشاورزي و ايراد سخنرانيهاي انتقادي عَلَم اين كميسيون را برافراشته نگه دارد، به دليل اينكه بخشي از نمايندگان و اعضاي كميسيون كشاورزي مجلس رأي محور هستند و غالباً منافع كشاورزي يا بعضي از كشاورزان حوزه انتخابيه خود را به منافع ملي و سياستهاي كلان كشاورزي ترجيح مي دهند، در كوتاه مدت و خواهي نخواهي تاثير خود را در عرصه اداره امور كشاورزي به جاي گذاشته و ميگذارد و قوه مجريه و وزارتخانه مرتبط به آن را درگير اموري كردهاند كه چندان براي كشاورزي كشور مفيد و كارساز به نظر نميرسد. اين دست نمايندگان بر اين گمان اشتباه هستند كه اگر در مجلس و گفتمانهاي خود با رسانههاي همگاني يا پرسش و احضار و استيضاحها، بدون توجه به محدوديتهاي اجتنابناپذير در سطح كشور فقط بر مسائل خاص حوزه نمايندگي خود تاكيد كنند در دروه بعدي انتخابات رأي بيشتري ميآورند. حال آنكه نتايج به دست آمده در انتخابات در طول چند دهه گذشته و در وضعيتي كه موضوع دولت، ملت و منافع ملي برآمد قابل توجه در افكار عمومي داشته است آحاد مردم چه در منطقه و يا حوزه نمايندگي يا جز آن در يك فرآيند تعريف نشده خود به خود به سوي آن دسته از نمايندگاني سوق مييابند كه به وجه ملي موضوعات و مباحث كشور عنايت بيشتري دارند و منافع منطقهاي خود را در كلان منافع كشور تعريف و ملحوظ ميدارند.
شايد راه پيگيري اين موضوعات تعاملهاي منطقهاي با رؤساي سازمانهاي جهادكشاورزي باشد، كشانيدن مسائل منطقهاي به سطح ملي و حوزه وزارت جهادكشاورزي نوعي برخورد سياسي است كه مقبوليت عام ندارد و دامنه خلاقيت و اختيارات سازمانهاي جهادكشاورزي استانها را به نحو مؤثري كاهش ميدهد، اگر وزيري هر روز به يكي از رؤساي سازمان جهادكشاورزي اين يا آن استان براي رعايت اين يا آن مورد به حق يا ناحق تذكر دهد، ابتكار عمل مديريتي ايشان سلب و جهت و سمت انجام وظايف نيز سياسي ميشود، كما اينكه شنيده ميشود چون نمايندگان يا نمايندهاي از فلان استان با فلان معاونت اداره كل به دلايل غير توليدي چندان موافق نبوده است، رئيس سازمان به رغم ميل باطني خود يا ضرورتهاي كارشناسي به تعويض آن معاونت تن داده است و شخص پيشنهادي آن نماينده در شرايطي كه توان و آمادگي لازم نيز نداشته است منصوب و مشغول به كار شده است. اين شيوه، اعمال نفوذ و دخالت قوه مقننه در قوه مجريه به شمار ميرود، در صورتي كه در اين موارد، طرح مفاهيم و مثلاً اينكه فلان معاونت امور دام فلان استان ميبايست بحث اصلاح نژادي و استفاده از نژادهاي برتر را در الويت قرار دهد و نداده است بسيار متينتر و متوازنتر است تا تعويض مديران مياني به دلايل سياسي يا بي توجهي به اعطاي اين يا آن امتياز و عدم انجام توقعات نمايندگان و...
اين مباحث بايد طرح شود تا كشاورزي كشور مسير توليد را طي كند نه در هياهوهاي اين يا آن جناح سياسي گرفتار شود، با اينكه هيچ موضوع اقتصادي و توليدي نيست كه متأثر از اقتصاد سياسي نباشد ولي اصولاً كشاورزي در حوزه اجرا و توليد بايد عاري از سياسي كاري و سياسي بازي باشد. سياستگذاري در امر كشاورزي و ساير امور بحثي متفاوت است كه البته بايد رعايت و اعمال شود.

 

کد خبر 28368

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 4 =