بیماریهای مشترک انسان و دام (زئونوزها) به عفونتهایی اطلاق میشود که از طریق تماس مستقیم یا غیرمستقیم میان انسان و حیوانات منتقل میشوند. این بیماریها شامل عفونتهای باکتریایی، ویروسی و انگلی هستند و از راههایی مانند مصرف لبنیات یا گوشت ناپاستوریزه، تماس با ترشحات حیوانات و یا محیطهای آلوده انتقال مییابند. پیشگیری از این بیماریها شامل پاستوریزهسازی شیر، پخت کامل گوشت، رعایت بهداشت فردی، واکسیناسیون دامها و مدیریت بهداشتی مزارع است.
بیماری های مشترک انسان و دام
در جدول زیر انواع بیماری های مشترک انسان و دام و راه انتقال آن ها آورده شده است که عبارتند از:
عاملزا | نام بیماری | دام معمول | مسیر اصلی انتقال |
---|---|---|---|
Brucella abortus, B. melitensis | بروسلوز (تب مالت) | گاو (B. abortus)، گوسفند/بز (B. melitensis) | مصرف لبنیات ناپاستوریزه؛ تماس با ترشحات و جفت آلوده |
Coxiella burnetii | تب کیو | گاو، گوسفند، بز | استنشاق آئروسلهای ناشی از شیر یا فضولات خام |
Bacillus anthracis | سیاهزخم | گاو، گوسفند، بز | تماس با پوست آلوده یا استنشاق اسپور |
Mycobacterium bovis | سل گاوی | گاو | مصرف لبنیات ناپاستوریزه؛ استنشاق قطرات تنفسی |
Leptospira interrogans | لپتوسپیروز | گاو | تماس پوستی/غشایی با آب یا خاک آلوده به ادرار |
Cryptosporidium parvum | کریپتوسپوریدیوز | گوسالهها (گاوی) | مصرف آب/غذا آلوده؛ تماس با مدفوع دام |
Escherichia coli O157:H7 | اسهال خونی E. coli O157:H7 | گاو | مصرف گوشت یا شیر خام آلوده؛ تماس با سطوح آلوده |
Campylobacter spp. | کمپیلوباکتریوز | گاو، گوسفند | مصرف گوشت/لبنیات خام؛ آب آلوده |
Parapoxvirus ovis | اورف (شیاق) | گوسفند، بز | تماس مستقیم با زخمهای پوستی |
چه عواملی باعث بروز بیماری مشترک دام و انسان می باشد؟
عوامل متعددی در بروز و گسترش بیماریهای مشترک انسان و دام نقش دارند که میتوان آنها را در سه دسته کلی خلاصه کرد:
ویژگیهای میزبان و پاتوژن
- وجود عوامل بیماریزا با قابلیت عبور از مانع گونهای (مثلاً باکتریهای Brucella یا ویروسهای آنفلوآنزا)
- جمعیت متراکم دامها (افزایش احتمال انتقال)
- کاهش ایمنی (در انسان یا دام) در اثر سوءتغذیه یا بیماریهای زمینهای
رفتارها و رویههای مدیریتی
- مصرف محصولات دامی خام یا ناپاستوریزه (شیر، پنیر، گوشت)
- تماس مستقیم کارگران کشاورزی یا دامپرور با حیوانات، ترشحات و فضولات
- عدم رعایت بهداشت فردی (شستشوی ناکافی دست، استفاده نکردن از دستکش و ماسک)
- عدم واکسیناسیون یا پوشش ناکافی دامها در برابر بیماریهای قابل پیشگیری
عوامل محیطی و اکولوژیک
- مدیریت نامناسب کود و فضولات (آلودگی آب و خاک)
- تغییرات آب و هوایی که روی بقای ناقلها (کنه، حشرات) تأثیر میگذارد
- تراکم بیش از حد واحدهای دامداری در یک منطقه و فقدان قرنطینه مناسب
- جابهجایی و تجارت بینالمللی دام و محصولات دامی بدون کنترلهای لازم
با کنترل این عوامل—از طریق تقویت نظارت دامپزشکی، آموزش کشاورزان و مصرفکنندگان، رعایت اصول بهداشت و درمان عفونت گوسفندان—میتوان به طور مؤثری از وقوع و گسترش زئونوزها پیشگیری کرد.
راه های انتقال بیماری دام ها به انسان
بیماریهای زئونوزی (مشترک انسان و دام) از راههای متعددی منتقل میشوند. مهمترین مسیرهای انتقال عبارتاند از:
- تماس مستقیم با حیوان آلوده: لمس یا گرفتن حیوان بیمار _ نیش، خراش یا گاز گرفتن _تماس با ترشحات بدنی (خون، چرک، بزاق، ادرار، مدفوع)
- تماس غیرمستقیم (فومیتها): تماس با اشیاء یا سطوح آلوده (بشکههای آب، دستگیرهها، ابزار دامپزشکی) _ قرار گرفتن در محیطی که حیوان بیمار در آن حضور داشته (طویله، آغل)
- انتقال غذایی: مصرف شیر یا لبنیات غیرپاستوریزه _ خوردن گوشت نپخته یا نیمپز _ مصرف فرآوردههای تخمیری که بهداشتی تهیه نشدهاند (پنیر روستایی، کشک خانگی)
- انتقال آبزاد: آشامیدن آب آلوده به مدفوع یا ادرار دام _ استحمام یا شنا در آبهای آلوده
- انتقال هوازی (تنفسی): استنشاق آئروسلهای معلق در هوا (ذرات ریز شیر خشک، غبار کود و فضولات) _ استنشاق قطرات تنفسی حیوان (در مواردی مثل سل گاوی)
- انتقال از طریق ناقلین بیمهره: کنهها (مانند تب کیو یا برخی باکتریهای ریکتزیا) _ پشهها و مگسها (انتقال برخی ویروسها و انگلها)_ پشه خاکی (لیشمانیوز)
- انتقال عمودی (از مادر به نوزاد): عبور عامل بیماریزا از جفت به جنین (مثلاً برخی موارد تب مالت) _ شیردهی با شیر آلوده
- انتقال توسط خون یا فرآوردههای گوشتی حاوی ارگانیسم: جراحی یا اهدای خون در انسانهایی که سابقه تماس با دامهای آلوده دارند. کار با لاشه و کشتارگاه (قرارگیری در معرض خون و بافتهای آلوده)
نکته: در اغلب موارد، ترکیبی از این مسیرها با هم در ایجاد بیماری نقش دارند؛ برای مثال در بروسلوز هم مصرف شیر خام و هم تماس مستقیم با جفت آلوده میتواند عامل عفونت باشد. رعایت اصول بهداشتی (شستوشوی دست، پخت کامل، پاستوریزه کردن شیر)، استفاده از تجهیزات حفاظتی در محیطهای دامی و مدیریت صحیح محیط میتواند خطر انتقال را بهطور چشمگیری کاهش دهد.
راه های جلوگیری از سرایت بیماری دام به انسان
- بهداشت مواد غذایی: پاستوریزهسازی شیر و پخت کامل گوشت
- بهداشت فردی: شستوشوی دست، استفاده از دستکش و ماسک در تماس با دام
- مراقبت مزرعهای: قرنطینه دامهای جدید، دفع اصولی فضولات و تهویه مناسب
- ایمنی دامها: واکسیناسیون منظم و معاینه دورهای توسط دامپزشک
- کنترل ناقلین: مبارزه با کنه و حشرات در محل نگهداری دام
- آموزش و هماهنگی بینبخشی: آگاهیرسانی به کشاورزان
مهم ترین وظیفه دامداری برای جلوگیری از انتقال بیماری چیست؟
مهمترین وظیفه هر دامداری برای جلوگیری از انتقال زئونوزها، اجرای دقیق و مستمر پروتکلهای ایمنی زیستی (Biosecurity) است. این پروتکلها شامل:
- قرنطینه دامهای جدید یا مشکوک برای حداقل ۲–۳ هفته قبل از ورود به جمع اصلی،
- محدود کردن و کنترل دسترسی افراد و وسایل نقلیه به محوطه دامداری،
- ضدعفونی و پاکسازی منظم جایگاهها، وسایل و آبشخورها،
- تجهیز کارگران به لباس، دستکش و چکمهای که فقط داخل دامداری استفاده میشود،
- مدیریت مؤثر جفت و فضولات (دفن یا کمپوست ایمن) تا از آلودگی محیط جلوگیری شود،
- واکسیناسیون منظم و معاینات دورهای زیر نظر دامپزشک.
رعایت یکپارچه و دقیق این اقدامات—از ورود یک دام جدید تا دفع فضولات—بیشترین اثر را در قطع چرخهٔ انتقال عاملهای بیماریزا بین دام و انسان دارد.
روش های پیشگیری از بیماری های مشترک انسان و دام
برای پیشگیری از بیماری های مشترک بین انسان و دام ها باید اقداماتی انجام داد تا از این مشکل جلوگیری شود که عبارتند از :
رعایت بهداشت شخصی
شستوشوی مکرر دستها با آب و صابون پس از تماس با دام یا محیط آنها، یکی از مؤثرترین روشها برای جلوگیری از انتقال بیماریها است. استفاده از دستکشهای یکبارمصرف و ماسک در مواقعی که احتمال پاشیده شدن ترشحات وجود دارد، ریسک آلودگی را کاهش میدهد. همچنین، خودداری از لمس صورت با دستهای آلوده و تعویض لباس و کفشهای کاری قبل از ورود به محیطهای مسکونی یا عمومی، از گسترش بیماری جلوگیری میکند.
حفظ بهداشت محیطی
ضدعفونی منظم سطوح، آغلها، تجهیزات دوشی و آبشخور با محلولهای مجاز و کنترل غبار و آئروسلهای مزرعه از طریق تهویه مناسب، از تجمع و ماندگاری میکروارگانیسمهای خطرناک جلوگیری میکند. جمعآوری روزانه فضولات، جفت و لاشهها و دفن یا کمپوست اصولی آنها در محلهای تعیینشده، از آلودگی خاک و منابع آب زیرسطحی جلوگیری میکند. ایجاد مناطق جداگانه برای ورود و خروج وسایل نقلیه و زونبندی مزرعه (مناطق تمیز، نیمهتمیز و کثیف) کمک میکند تا انتقال عوامل بیماریزا بین بخشهای مختلف کاهش یابد.
واکسیناسیون
برنامه واکسیناسیون منظم دامها در برابر بیماریهای قابل پیشگیری مانند بروسلوز، سیاهزخم و تب کیو، باعث افزایش ایمنی جمعی گله شده و احتمال شیوع را به حداقل میرساند. اجرای واکسیناسیون طبق دستورالعملهای سازمان دامپزشکی و در فواصل زمانی مشخص، به همراه ثبت دقیق تاریخها و نوع واکسنها در پرونده دامداری، اساس نظارت موثر بر وضعیت ایمنی دامهاست. همچنین، آموزش کارگران مزرعه برای شناخت واکسنهای جدید و عوارض جانبی احتمالی، به بهبود عملکرد برنامه واکسیناسیون کمک میکند.
مراقبت مناسب از دامها
تغذیه متعادل و مناسب با نیازهای گونه و دوره تولید، و استفاده از کنسانتره گوسفندی و نگهداری در جایگاههای خشک و تهویهدار، و کنترل دورهای وضعیت جسمانی دامها به کاهش استرس و افزایش مقاومت آنها در برابر بیماری کمک میکند. قرنطینه دامهای تازهوارد یا مشکوک به بیماری به مدت ۲–۳ هفته و انجام معاینات دامپزشکی دورهای برای تشخیص زودهنگام و درمان بهموقع، نقش مهمی در پیشگیری از انتشار آلودگی دارد.
آموزش و آگاهی
برگزاری دورههای آموزشی منظم برای دامداران و کارکنان مزرعه در زمینه زئونوزها، راههای انتقال و روشهای پیشگیری، به تقویت رفتارهای ایمن کمک میکند. توزیع بروشورها و پوسترهای تصویری، ایجاد کانالهای ارتباطی از راه دور برای اطلاعرسانی سریع، و تشویق به گزارشدهی بهموقع موارد مشکوک، از جمله اقدامات مهم برای افزایش آگاهی و واکنش سریع در مواقع اضطراری هستند.
سیاه زخم از بیماری های مشترک دام و انسان
سیاهزخم (Anthrax) یک بیماری باکتریایی حاد و خطرناک است که در انسان و دامهای اهلی، بهویژه گاو و گاو تلیسه که حساس است به وجود می آید و برای دانستن تلیسه چیست به مقاله آن مراجعه کنید و گوسفند و بز رخ میدهد. عامل مولد این بیماری باسیلوس آنتراسیس (Bacillus anthracis) است که در خاک بهصورت اسپور پایدار میماند و سالها میتواند زنده بماند.
مسیر انتقال و میزبانها: دامها هنگام چرا در مراتع آلوده، اسپورها را با دهان یا بینی وارد دستگاه گوارش یا تنفسی خود میکنند و بیماری در آنها بروز مییابد. لاشه یا فضولات دام مبتلا نیز حاوی اسپورهای فراوان است. انسان معمولاً از سه راه گرفتار میشود:
- تماس جلدی: هنگام دستزدن به پوست یا اجزای بدن دام آلوده (پوست، پشم، لاشه) اسپور وارد خراشهای سطحی پوست شده و به صورت زخم سیاهرنگ (eschar) بروز میکند.
- استنشاقی: در مزارع یا کشتارگاهها با تنفس آئروسلهای حاوی اسپور، فرم تنفسی با علائم شبیه آنفلوآنزا آغاز و به سرعت به شوک و نارسایی تنفسی منتهی میشود.
- گوارشی: با خوردن گوشت آلوده و نپخته، فرد به درد شدید شکم، استفراغ خونآلود و اسهال دچار شده و ممکن است سپتیکمیا (عفونت خون) رخ دهد.
شکلهای بالینی
- جلدی: بیش از ۹۰٪ موارد انسانی را تشکیل میدهد؛ دور ضایعه پوستی تورم، وزیکول و نهایتاً زخم سیاهرنگ دیده میشود.
- تنفسی: مرگومیر بالا (تا ۸۰٪ بدون درمان)؛ بعد از دوره کمون ۱–۶ روز، بیمار دچار تنگی نفس، سرفه و شوک میگردد.
- گوارشی: مرگومیر ۲۰–۶۰٪؛ همراه با درد شکم شدید، تهوع و اسهال خونی.
تشخیص و درمان: تشخیص بر پایه کشت باکتری، رنگآمیزی گرم و روشهای مولکولی (PCR) است.
درمان سریع با آنتیبیوتیکهایی مانند سیپروفلوکساسین یا داکسیسایکلین (فرمهای جلدی ۷–۱۰ روز؛ فرمهای تنفسی/گوارشی ترکیبی و طولانیمدت تا ۶۰ روز) همراه با مراقبتهای حمایتی انجام میشود.
پیشگیری و کنترل:
- واکسیناسیون دامها با واکسنهای کشتهشده یا تضعیفشده در مناطق اندمیک.
- بیوسکیوریتی مزرعه: دفن عمیق و یا سوزاندن لاشههای مشکوک تحت نظارت دامپزشکی، ضدعفونی منظم جایگاه و تجهیزات، و جداسازی دامهای آلوده.
- واکسن انسانی برای گروههای پرخطر (کارگران کشتارگاه، سربازان).
- آموزش دامداران و کارگران درباره تشخیص سریع ضایعات پوستی و رعایت اصول ایمنی زیستی.
با اجرای دقیق این اقدامات و آگاهیرسانی مناسب، میتوان از بروز و شیوع سیاهزخم در انسان و دام جلوگیری کرد.
انتقال بیماری سالک به انسان
سالک (Leishmaniasis) یک بیماری انگلی است که توسط تکیاختههای Leishmania ایجاد میشود و بهصورت یک زئونوز واقعی بین انسان و حیوانات—بهویژه سگهای اهلی و جوندگان—منتقل میشود. پشههای خاکی (Phlebotomus spp.) ناقل اصلی هستند: هنگامی که پشه آلوده انسان یا سگ مبتلا را میمکد، انگل وارد دستگاه گوارش پشه شده و پس از تکامل، در نیش پشه تجمع یافته و به میزبانی جدید منتقل میشود. در ایران و بسیاری از مناطق، دو فرم بالینی داریم:
- سالک پوستی (Cutaneous leishmaniasis): موجب ضایعات زخمی با لبههای برجسته و گاهی آبسهمانند بر پوست میشود و معمولاً خودبهخود طی ماهها تا سالها بهبود مییابد اما میتواند جای زخم دائمی بر جا گذارد. گونههای L. major (چرخه سگ–پشه) و L. tropica (چرخه انسان–پشه) شایعاند.
- سالک احشایی یا کالاآزار (Visceral leishmaniasis): با تب مداوم، بزرگی کبد و طحال، کاهش وزن و کمخونی همراه است و اگر درمان نشود، کشنده است. L. infantum (یا L. donovani) در چرخه سگ–پشه—بهخصوص سگهای خیابانی و روستایی—نگهداری میشود.
تشخیص سالک پوستی معمولاً با بررسی میکروسکوپی خراش ضایعه یا کشت نمونه صورت میگیرد و در سالک احشایی از آزمونهای سرولوژیک (مانند rK39) و PCR بهره میبرند. درمان با داروهای تزریقی آنتیموان (مانند meglumine antimoniate) یا آمفوتریسین B صورت میگیرد.
پیشگیری بر دو پایه استوار است:
- کنترل ناقل (استفاده از حشرهکشهای محیطی، نصب توری و پرده، اسپری کردن آغلها)
- مدیریت مخزن حیوانی (شناسایی و درمان سگهای مبتلا، استفاده از قلادههای آغشته به محیطکش روی سگ، و کاهش تماس انسان با سگهای خیابانی).
با اجرای این اقدامات در قالب رویکرد One Health میتوان چرخه انتقال بین سگ و انسان را شکست و بروز سالک را به حداقل رساند.
تب مالت بیماری واگیردار در دام و انسان
تب مالت (بروسلوز) یک بیماری باکتریایی واگیردار است که در هر دو میزبان دام و انسان بروز میکند. عامل مولد آن باکتریهای جنس Brucella هستند که گونههای مهم آن عبارتاند از B. abortus (گاو)، B. melitensis (گوسفند و بز) و B. suis
عنوان | جزئیات |
---|---|
عامل بیماری | باکتریهای Brucella abortus (گاو) و B. melitensis (گوسفند و بز) |
مسیرهای انتقال به انسان |
|
علائم در انسان | تب متناوب (تب مارپیچی)، تعریق شبانه، درد عضلانی و مفصلی، خستگی، بزرگشدگی کبد و طحال |
تشخیص و درمان | تشخیص: تستهای سرولوژیک (RBT، SAT، ELISA) و کشت خون درمان: داکسیسایکلین + ریفامپین به مدت حداقل ۶ هفته |
پیشگیری |
|
هاری از بیماری های مشترک دام و انسان
هاری (Rabies) یک بیماری ویروسی حاد و تقریباً همیشه کشنده است که توسط ویروس Lyssavirus (خانواده Rhabdoviridae) ایجاد میشود و میان انسان و دامهای پستاندار—بهویژه سگهای ولگرد و برخی حیوانات وحشی—منتقل میگردد. پس از ورود ویروس از طریق نیش یا خراش حاصل از بزاق حیوان آلوده، ویروس بهسرعت درون اعصاب محیطی تکثیر یافته و با حرکت آکسونی بهسمت مغز و نخاع میرود. دوره کمون غالباً بین ۲۰ تا ۶۰ روز (گاهی چند روز تا یک سال) و به فاصله محل گزیدگی از دستگاه مرکزی عصبی بستگی دارد.
علائم بالینی در انسان
- مرحله اولیه: تب، سردرد، ضعف عمومی و احساس سوزش یا خارش در محل گزیدگی.
- مرحله ثانویه (ایدهآل): اضطراب، بیقراری، هذیان، هیدروفوبیا (ترس از نوشیدن آب) یا هیدروفوبیای واقعی (اسپاسم حنجره هنگام تلاش برای نوشیدن)، هیدروفوبیای برگشتی، هیدروفوبیای آینده، هیدروفوبیای مورّخه
- مرحله نهایی: فلج پیشرونده، کما و مرگ معمولاً در عرض چند روز پس از بروز علائم نورولژیک.
هاری یک بیماری ویروسی است که پس از بروز علائم بالینی، درمان قطعی ندارد و معمولاً منجر به مرگ میشود. تشخیص در حیوان از طریق مشاهده ویروس در مغز و در انسان با استفاده از نمونهبرداری از بزاق یا مایع مغزی نخاعی و انجام آزمایشهای PCR یا فلورسانس ایمیونولوژیک است. در صورت تماس با حیوان مشکوک، باید زخمها با آب و صابون شسته شده و محلولهای ضدعفونی استفاده شود، سپس ایمونوگلوبولین ضد هاری تزریق گردد و واکسیناسیون پسادرمانی انجام شود. پیشگیری شامل واکسیناسیون دامها، کنترل جمعیت سگهای ولگرد، آموزش عمومی و پایش منظم موارد مشکوک است. با رعایت این اقدامات، وقوع هاری در انسان میتواند به حداقل برسد.
ابتلای دام و انسان به تب خونریزی کریمه کنگو
عامل و میزبانها: ویروس Nairovirus؛ دامهای اهلی (گاو، گوسفند، بز) بهصورت بیعلامت حامل ویروس و کنههای Hyalomma ناقل اصلی هستند.
مسیرهای انتقال به انسان: گزش کنهٔ آلوده _ تماس مستقیم با خون یا بافت دام در ذبح/کشتارگاه _ انتقال فرد-به-فرد از طریق مایعات بدن بیماران
نشانهها در انسان:
- دوره کمون: ۱–۳ روز (گزش کنه) یا تا ۹ روز (تماس با خون)
- مرحله اولیه: تب ناگهانی، سردرد، درد عضلانی، تهوع
- مرحله خونریزیدهنده: خونریزی زیرجلدی و مخاطی، اسهال یا استفراغ خونی
- مرگومیر: تا ۳۰–۵۰٪ در صورت عدم درمان
تشخیص: ELISA (IgM/IgG)، PCR ویروسی و کشت در آزمایشگاه BSL-4
درمان: مراقبت حمایتی (مایعات، انتقال خون) و ریباویرین در برخی موارد
پیشگیری و کنترل: کنترل کنهها با آکاریسید _ استفاده از تجهیزات حفاظتی (دستکش، ماسک، لباس کار) _ قرنطینه و معاینه سریع دامهای جدید _ آموزش دامداران و کادر درمان
با رعایت کنترل ناقل (کنه) و ایمنی فردی میتوان خطر بروز و انتقال CCHF را بهطور چشمگیر کاهش داد.
اقدامات لازم در زمان شیوع بیماری های مشترک دام و انسان
در جدول زیر تمام اقدامات لازم در زمان شیوع بیماری های مشترک انسان و دام را آوردیم که عبارتند از:
اقدام | جزئیات |
---|---|
شناسایی و گزارش سریع | فعالسازی سیستمهای پایش دامپزشکی و بهداشت انسانی، نمونهبرداری، تشخیص آزمایشگاهی و گزارش فوری موارد مشکوک و تأییدشده. |
قرنطینه و ایزولاسیون | جداسازی فوری دامهای آلوده در محل قرنطینه و ایزولاسیون بیماران انسانی در بخشهای اختصاصی، محدودسازی جابهجایی دام و محصولات. |
مراقبت و درمان حمایتی | تأمین داروها و تجهیزات (آنتیبیوتیک، آنتیپارازیت، داروهای ضدویروسی)، استفاده از پروتکلهای درمان استاندارد و پایش مداوم بیماران. |
بیوسکیوریتی و ضدعفونی | ضدعفونی منظم جایگاهها، تجهیزات و وسایل نقلیه؛ دفع اصولی لاشه و فضولات (دفن عمیق یا سوزاندن)؛ استقرار ایستگاههای شستوشوی دست. |
حفاظت فردی کارکنان | تأمین و آموزش استفاده صحیح از PPE (دستکش، ماسک، لباس یکبارمصرف، چکمه)، کنترل و محدودسازی دسترسی افراد غیرضروری. |
کنترل ناقلین و مخازن طبیعی | سمپاشی دام و محیط علیه کنهها/حشرات ناقل، حذف آبهای راکد و پناهگاههای حشرات، پایش مخازن طبیعی ویروس. |
واکسیناسیون اضطراری | اجرای کمپین واکسیناسیون هدفمند دامها (و انسانهای پرخطر در صورت وجود واکسن)، ثبت دقیق واکسیناسیون و پیگیری دُزهای تقویتی. |
اطلاعرسانی و آموزش عمومی | ارائه اطلاعات شفاف به دامداران و عموم با بروشور، پوستر و کارگاههای آموزشی، راهاندازی سامانه پاسخگویی (تلفن/پیامک). |
حمایت اجتماعی و اقتصادی | جبران خسارات مالی دامداران بابت قرنطینه، معدومسازی یا واکسیناسیون؛ تأمین منابع مالی و لجستیکی برای اجرای سریع کنترل بیماری. |
ارزیابی و بازنگری مداوم | نظارت بر اثربخشی اقدامات، بازنگری پروتکلها بر اساس دادههای میدانی و گزارش درسآموختهها جهت بهبود آمادگی آینده. |
جمع بندی
بیماریهای مشترک انسان و دام (زئونوزها) در گلههای گاو، گوسفند و بز شامل عفونتهای باکتریایی، ویروسی و انگلی است که میتوانند از طریق مصرف محصولات خام دامی، تماس با ترشحات یا بافتهای آلوده، استنشاق آئروسلهای حاوی پاتوژن یا ناقلین منتقل شوند. این بیماریها شامل بروسلوز، تب کیو، سیاهزخم، سل گاوی، لپتوسپیروز، کریپتوسپوریدیوز، E. coli O157:H7، کمپیلوباکتر و اورف هستند. پیشگیری از این بیماریها شامل اجرای پروتکلهای ایمنی زیستی در مزرعه، بهداشت فردی، پاستوریزهسازی شیر، پخت کامل گوشت، واکسیناسیون دامها و کنترل ناقلین است. همچنین آموزش دامداران و همکاری بینبخشی از اهمیت بالایی برخوردار است.
نظر شما