محمدرضا جمشیدی
کشاورزی ایران ماههاست قدر فضای بینالمللی ایجاد شده در بازار روسیه و روابط دیپلماتیک خاص دو کشور را نمیداند، فضایی که با خروج ترکیه از بازار صادراتی کشاورزی روسیه فرصت مغتنمی را پدید آورده است که اگر بازهم درگیر بوروکراسیهای اداری و موانع زمانبر بوروکراتیک تصویب قوانین در مجلس شویم، بهراحتی این فضای تاریخی ایجاد شده برای بخش کشاورزی ایران از کف خواهد رفت.
فرصتی که بیش از آنکه طرفهای ایرانی را سرذوق آورد، الکساندر نیکولایوویچ تکاچف وزیر کشاورزی روسیه و هیأت همراه بلند پایهاش را به صرافت حضور در ایران و یادآوری این فرصت تاریخی به سیاستگزاران بخش کشاورزی انداخته است.
در اینکه مشکلات زیرساختی بسیاری در روابط تجاری میان ایران و روسیه وجود دارد شبههای نیست، اما وقتی در همین دیدار از زبان محمود حجتی میشنویم که موافقتنامه حفاظت از منابع زنده دریای خزر ماهها پیش در دولت تصویب شده و پس از تصویب در کمیسیون تخصصی داخل مجلس مدتهاست در نوبت تصویب در صحن علنی قرار دارد، بیش از پیش نیاز به عزمی ملی در این خصوص برای ممانعت از فرصتسوزی از دست رفتن بازار روسیه را گوشزد میکند.
وقتی طرف روسی بهدلیل علاقهمندی رهبران کشورش به توسعه روابط اقتصادی با ایران برای جایگزینی ترکیه با دست پر به تهران میآید و از لغو قریبالوقوع تعرفه برخی اقلام وارداتی از ایران نظیر پسته، خرما و انگور در دولت روسیه خبر میدهد، باید قبول کرد که در داخل کشور اهمالکنندگان برای تسریع در ارتقای داد و ستد تجاری میان ایران و روسیه بهخصوص در زمینه کشاورزی و صنایع غذایی تاوان بزرگی را برای اقتصاد کشور خواهند داشت.
ترکیه تنها در صادرات سه محصول انگور خشک و تازه، مرکبات و گوجهفرنگی به روسیه در سال گذشته میلادی 5/1 میلیارد دلار ارزآوری داشته است، این در حالی است که بهرغم برقراری تمام مناسبات عالی بین مقامات دو کشور ایران و روسیه صادرات موادغذایی و کشاورزی ایران به این کشور تنها 171 میلیون دلار بوده، از اینرو بیشتر به از دست رفتن این روزها و ماهها غبطه میخوریم، چرا که صادرات ایران به روسیه به نسبت کل صادرات موادغذایی و کشاورزی ایران که حدود 4/6 میلیارد دلار میباشد هم سهم ناچیزی است که نیاز به ترمیم هرچه سریعتر دارد.
روسیه سالانه نیاز به واردات حدود 11 میلیارد دلار گوشت، انواع میوه و آجیل، 8/3 میلیارد دلار انواع محصولات لبنی، تخممرغ و عسل و حدود 6 میلیارد دلار انواع نوشیدنیها، سبزیجات و صیفیجات دارد.
بهراستی آیا با خود فکر کردهایم، ایران اگر تنها بتواند 5 درصد این نیاز را تأمین کند و به جایگاه ترکیه برسد چه تحولی در بخش کشاورزی و صنایع غذایی پدید خواهد آمد؟
نیاز روسیه، قوت کشاورزی ایران
نکته مهم دیگر اینکه بیش از نیمی از واردات محصولات کشاورزی و صنایعغذایی روسیه از ترکیه میوههای خوراکی، آجیل، مرکبات پوست کنده و پوست مرکبات میباشد که خوشبختانه ایران در همه این محصولات دارای مازاد تولید و مزیتهای صادراتی بکر است.
نگاهی به آمارها و واقعیتهای بازار روسیه نشان میدهد که تا چه میزان اقتصاد ایران اینبار میتواند از مناقشات منطقه به نفع خود استفاده کند.
از واردات حدود 3 میلیارد دلاری گوجهفرنگی، انگور و مرکبات روسیه در سال 2014 میلادی سهم ترکیه 34 درصد و ایران کمتر از 5/1 درصد بوده است و این در حالی است که ایران سالانه از حدود 5/4 میلیون تن تولید مرکبات تنها 11 هزار تن، از تولید 8/2 میلیون تنی انگور تنها 12 هزار تن و 2/6 میلیون تنی گوجهفرنگی تنها 580 هزار تن (بههمراه رب) صادرات دارد و این آمار بهخوبی گواهی میدهد که جایگزینی کشاورزی ایران در بازار روسیه با توجه به شرایط خاص امروز دشواری چندانی ندارد.
بازهم آمارها بهخوبی بیانگر فرصتسوزی بزرگ کشاورزی و صنایع غذایی از بازار روسیه است، چرا که از 159 میلیون دلار گوجهفرنگی و رب صادر شده ایران در سال 1393 حدود 90 درصد به مقصد عراق، 5 درصد افغانستان، حدود 4 درصد امارات، آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان و کمتر از یک درصد سهم بازار روسیه بوده است.
در مرکبات هم وضع بههمین منوال است و از کل صادرات 5/5 میلیون دلاری ایران بازار روسیه با 381 هزار دلار کمتر از 7 درصد صادرات ایران را شامل شده و در انگور هم همین میزان وجود دارد.
ارزآوری لبنیات 7 برابر نفت
در زمینه لبنیات هم اوضاع ناگوارتر است، چرا که از یکسو ظرفیتهای خالی بسیاری در کشور وجود دارد که بازار روسیه میتواند مقصد مطلوب و در دسترس برای تولیدکنندگان لبنی کشور باشد، از سوی دیگر نباید از نظر دور داشت که صادرات هر کیلو لبنیات 58/1 دلار برای کشور ارزآور است، این در حالی است که هر کیلو نفت کمتر از 22 سنت ارزآوری دارد، یعنی به عبارتی صادرات لبنیات 7 برابر و صادرات پنیر بیش از 5 برابر نفت برای کشور ارزآوری دارد.
حال چرا در چنین فضایی قوانین به سرعت مصوب نمیشود و بوروکراسیهای پیچیده و دستوپاگیر برچیده نمیشود، پرسشی است که تاکنون پاسخی برای آن نیافتهایم.
معضلات زیرساختی
نکته مهم دیگر معضلات زیرساختی جاری برای توسعه داد و ستد میان دو کشور است که باید هرچه سریعتر راهکاری برای آن اندیشید.
امروز قیمت تمام شده بالای محصولات کشاورزی و صنایع غذایی، بالا بودن تعرفهها و عوارض گمرکی، صادرات بیکیفیت سالهای گذشته و بیاعتمادی مشتریان روس، معضلات بانکی و انتقال ارز، طولانی بودن زمان صدور روادید و... از موانع ساختاری توسعه این بازار بهشمار میرود.
وقتی هنوز هم از هرکانتینر صادراتی محصولات کشاورزی و صنایع غذایی ایران روسها 5/7 هزار دلار تعرفه اخذ میکنند، بیشتر به ضرورت تسریع در ساختارسازی و اهمیت پیشنهادهای وزیر کشاورزی روس در تهران پی میبریم.
فرصتی که سوزاندنش بهطور قطع بیشتر از زایل شدن سهم صادراتی محصولات کشاورزی و صنایع غذایی ایران در آسیای میانه برای اقتصاد ما گران تمام خواهد شد، چرا که اینبار ترکیه، رقیب قدر ایران دودستی فضا را به تولیدکنندگان و صادرکنندگان ایرانی تقدیم کرده است، فرصتی که شاید دیگر در تاریخ تکرار نشود.
کشاورزی ایران ماههاست قدر فضای بینالمللی ایجاد شده در بازار روسیه و روابط دیپلماتیک خاص دو کشور را نمیداند، فضایی که با خروج ترکیه از بازار صادراتی کشاورزی روسیه فرصت مغتنمی را پدید آورده است که اگر بازهم درگیر بوروکراسیهای اداری و موانع زمانبر بوروکراتیک تصویب قوانین در مجلس شویم، بهراحتی این فضای تاریخی ایجاد شده برای بخش کشاورزی ایران از کف خواهد رفت.
فرصتی که بیش از آنکه طرفهای ایرانی را سرذوق آورد، الکساندر نیکولایوویچ تکاچف وزیر کشاورزی روسیه و هیأت همراه بلند پایهاش را به صرافت حضور در ایران و یادآوری این فرصت تاریخی به سیاستگزاران بخش کشاورزی انداخته است.
در اینکه مشکلات زیرساختی بسیاری در روابط تجاری میان ایران و روسیه وجود دارد شبههای نیست، اما وقتی در همین دیدار از زبان محمود حجتی میشنویم که موافقتنامه حفاظت از منابع زنده دریای خزر ماهها پیش در دولت تصویب شده و پس از تصویب در کمیسیون تخصصی داخل مجلس مدتهاست در نوبت تصویب در صحن علنی قرار دارد، بیش از پیش نیاز به عزمی ملی در این خصوص برای ممانعت از فرصتسوزی از دست رفتن بازار روسیه را گوشزد میکند.
وقتی طرف روسی بهدلیل علاقهمندی رهبران کشورش به توسعه روابط اقتصادی با ایران برای جایگزینی ترکیه با دست پر به تهران میآید و از لغو قریبالوقوع تعرفه برخی اقلام وارداتی از ایران نظیر پسته، خرما و انگور در دولت روسیه خبر میدهد، باید قبول کرد که در داخل کشور اهمالکنندگان برای تسریع در ارتقای داد و ستد تجاری میان ایران و روسیه بهخصوص در زمینه کشاورزی و صنایع غذایی تاوان بزرگی را برای اقتصاد کشور خواهند داشت.
ترکیه تنها در صادرات سه محصول انگور خشک و تازه، مرکبات و گوجهفرنگی به روسیه در سال گذشته میلادی 5/1 میلیارد دلار ارزآوری داشته است، این در حالی است که بهرغم برقراری تمام مناسبات عالی بین مقامات دو کشور ایران و روسیه صادرات موادغذایی و کشاورزی ایران به این کشور تنها 171 میلیون دلار بوده، از اینرو بیشتر به از دست رفتن این روزها و ماهها غبطه میخوریم، چرا که صادرات ایران به روسیه به نسبت کل صادرات موادغذایی و کشاورزی ایران که حدود 4/6 میلیارد دلار میباشد هم سهم ناچیزی است که نیاز به ترمیم هرچه سریعتر دارد.
روسیه سالانه نیاز به واردات حدود 11 میلیارد دلار گوشت، انواع میوه و آجیل، 8/3 میلیارد دلار انواع محصولات لبنی، تخممرغ و عسل و حدود 6 میلیارد دلار انواع نوشیدنیها، سبزیجات و صیفیجات دارد.
بهراستی آیا با خود فکر کردهایم، ایران اگر تنها بتواند 5 درصد این نیاز را تأمین کند و به جایگاه ترکیه برسد چه تحولی در بخش کشاورزی و صنایع غذایی پدید خواهد آمد؟
نیاز روسیه، قوت کشاورزی ایران
نکته مهم دیگر اینکه بیش از نیمی از واردات محصولات کشاورزی و صنایعغذایی روسیه از ترکیه میوههای خوراکی، آجیل، مرکبات پوست کنده و پوست مرکبات میباشد که خوشبختانه ایران در همه این محصولات دارای مازاد تولید و مزیتهای صادراتی بکر است.
نگاهی به آمارها و واقعیتهای بازار روسیه نشان میدهد که تا چه میزان اقتصاد ایران اینبار میتواند از مناقشات منطقه به نفع خود استفاده کند.
از واردات حدود 3 میلیارد دلاری گوجهفرنگی، انگور و مرکبات روسیه در سال 2014 میلادی سهم ترکیه 34 درصد و ایران کمتر از 5/1 درصد بوده است و این در حالی است که ایران سالانه از حدود 5/4 میلیون تن تولید مرکبات تنها 11 هزار تن، از تولید 8/2 میلیون تنی انگور تنها 12 هزار تن و 2/6 میلیون تنی گوجهفرنگی تنها 580 هزار تن (بههمراه رب) صادرات دارد و این آمار بهخوبی گواهی میدهد که جایگزینی کشاورزی ایران در بازار روسیه با توجه به شرایط خاص امروز دشواری چندانی ندارد.
بازهم آمارها بهخوبی بیانگر فرصتسوزی بزرگ کشاورزی و صنایع غذایی از بازار روسیه است، چرا که از 159 میلیون دلار گوجهفرنگی و رب صادر شده ایران در سال 1393 حدود 90 درصد به مقصد عراق، 5 درصد افغانستان، حدود 4 درصد امارات، آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان و کمتر از یک درصد سهم بازار روسیه بوده است.
در مرکبات هم وضع بههمین منوال است و از کل صادرات 5/5 میلیون دلاری ایران بازار روسیه با 381 هزار دلار کمتر از 7 درصد صادرات ایران را شامل شده و در انگور هم همین میزان وجود دارد.
ارزآوری لبنیات 7 برابر نفت
در زمینه لبنیات هم اوضاع ناگوارتر است، چرا که از یکسو ظرفیتهای خالی بسیاری در کشور وجود دارد که بازار روسیه میتواند مقصد مطلوب و در دسترس برای تولیدکنندگان لبنی کشور باشد، از سوی دیگر نباید از نظر دور داشت که صادرات هر کیلو لبنیات 58/1 دلار برای کشور ارزآور است، این در حالی است که هر کیلو نفت کمتر از 22 سنت ارزآوری دارد، یعنی به عبارتی صادرات لبنیات 7 برابر و صادرات پنیر بیش از 5 برابر نفت برای کشور ارزآوری دارد.
حال چرا در چنین فضایی قوانین به سرعت مصوب نمیشود و بوروکراسیهای پیچیده و دستوپاگیر برچیده نمیشود، پرسشی است که تاکنون پاسخی برای آن نیافتهایم.
معضلات زیرساختی
نکته مهم دیگر معضلات زیرساختی جاری برای توسعه داد و ستد میان دو کشور است که باید هرچه سریعتر راهکاری برای آن اندیشید.
امروز قیمت تمام شده بالای محصولات کشاورزی و صنایع غذایی، بالا بودن تعرفهها و عوارض گمرکی، صادرات بیکیفیت سالهای گذشته و بیاعتمادی مشتریان روس، معضلات بانکی و انتقال ارز، طولانی بودن زمان صدور روادید و... از موانع ساختاری توسعه این بازار بهشمار میرود.
وقتی هنوز هم از هرکانتینر صادراتی محصولات کشاورزی و صنایع غذایی ایران روسها 5/7 هزار دلار تعرفه اخذ میکنند، بیشتر به ضرورت تسریع در ساختارسازی و اهمیت پیشنهادهای وزیر کشاورزی روس در تهران پی میبریم.
فرصتی که سوزاندنش بهطور قطع بیشتر از زایل شدن سهم صادراتی محصولات کشاورزی و صنایع غذایی ایران در آسیای میانه برای اقتصاد ما گران تمام خواهد شد، چرا که اینبار ترکیه، رقیب قدر ایران دودستی فضا را به تولیدکنندگان و صادرکنندگان ایرانی تقدیم کرده است، فرصتی که شاید دیگر در تاریخ تکرار نشود.
نظر شما