گروه اقتصادی خبرگزاری فارس - بهروز نورری: ماجرای قیمت لبنیات در ایران شبیه کلاف سردرگمی شده که هر سر آن را میکشید، گرهای کورتر در سمت دیگر ایجاد میشود. هفته گذشته ستاد تنظیم بازار در اقدامی ضربتی و دستوری، نرخ جدید شیر خام را ۲۹ هزار و ۵۰۰ تومان اعلام کرد. پیوست این مصوبه، دستوری صریح به کارخانههای لبنی بود: «قیمتها را به عقب برگردانید و ۴ قلم کالای اساسی لبنی را با نرخ مصوب توزیع کنید.» اما واقعیت کف بازار چیز دیگری میگوید.
بررسیهای میدانی خبرنگاران فارس از سطح فروشگاههای زنجیرهای و سوپرمارکتهای محلی نشان میدهد نهتنها خبری از کاهش قیمتها نیست، بلکه برخی برندها چراغ خاموش بر قیمتهای خود افزودهاند. در سمت دیگر ماجرا، دامداران فریاد برآوردهاند که قیمت دستوری شیر خام، حکم تیر خلاص به صنعت دامپروری را دارد و کارخانهداران نیز از اقتصاد «دلاریزه» شدهای مینالند که در آن، همه چیز از پتروشیمی تا برق با دلار محاسبه میشود، الا محصول نهایی آنها.
برای واکاوی این کلاف پیچیده، میزگردی صریح و چالشی را در خبرگزاری فارس برگزار کردیم. در این مناظره «رضا باکری» دبیر انجمن صنایع لبنی، «احمد مقدسی» رئیس انجمن گاوداران صنعتی و «محمد فربد» سخنگوی انجمن صنایع لبنی رو در روی خبرنگار فارس نشستند تا پاسخگوی این سوال باشند: «چرا با وجود وعدههای دولتی، سفره لبنی مردم هر روز کوچکتر میشود؟»
اعتراف به رشد ۸۰ درصدی قیمت لبنیات در این مناظره از سوی انجمن صنایع لبنی مطرح شد.
آنچه در ادامه میخوانید، مشروح این گفتوگوی تفصیلی است که در آن پرده از واقعیتهای تلخی همچون «ناکارآمدی ارز ترجیحی»، «خطر کشتار گاوهای شیری» و «ریشههای گرانی ۸۰ درصدی» برداشته شده است.
پرده اول: بازی موش و گربه با مصوبات دولتی
فارس: جناب آقای باکری، گفتگو را با شما آغاز میکنیم. هفته گذشته ستاد تنظیم بازار توپ را در زمین شما انداخت. نرخ شیر خام ۲۹۵۰۰ تومان تعیین شد و قرار بود بازار آرام شود. اما مشاهدات ما نشان میدهد کارخانهها تمکینی به این مصوبه ندارند. آیا قانونگریزی در جریان است؟
رضا باکری (دبیر انجمن صنایع لبنی): ببینید، ما اینجا هستیم تا شفاف صحبت کنیم. تا همین لحظه که من با شما صحبت میکنم، ستاد تنظیم بازار هیچ مصوبهای به صورت رسمی، کتبی و قانونی به انجمن صنایع لبنی ابلاغ نکرده است! ما خبرها را در رسانهها میشنویم اما دستورالعمل اجرایی به دستمان نرسیده. با این حال، ما به عنوان نمایندگان صنعت، منتظر کاغذبازی اداری نماندیم. طی نامهای به سازمان حمایت درخواست کردیم مصوبه را بفرستند، اما چون پاسخی نیامد، خودمان پیشدستی کردیم. ما به تمام کارخانههای لبنی عضو انجمن ابلاغ کردیم که خطوط تولید ۴ قلم کالای یارانهای (شیر نایلونی، بطری کمچرب، ماست دبهای ۲.۵ کیلوگرم و پنیر ۴۰۰ گرمی یواف) را فعال کنند. این موضوع آنقدر جدی است که در ۴ روز گذشته، نمایندگان قوه قضائیه به همراه بازرسان سازمان حمایت، دوربین به دست وارد کارخانههای بزرگ شدهاند و از روند تولید فیلمبرداری کردهاند تا مستندسازی شود.
«لبنیات ارزان» کجاست؟
باکری: تولید لبنیات مثل تولید قطعات خودرو نیست که بلافاصله وارد بازار شود. محصولات لبنی، بهویژه پنیر و ماست، دوره قرنطینه بهداشتی دارند که باید طی شود تا سلامت آن تایید گردد. نکته دوم بحث لجستیک و شبکه توزیع است؛ محصولات قدیمی با قیمتهای قبلی هنوز در قفسهها هستند و باید جذب بازار شوند. نمیتوان محصول جدید را روی محصول قدیم چید. اما به مردم قول میدهم که تا یک هفته آینده، شهروندان در سراسر کشور این ۴ قلم محصول یارانهای را با برچسب قیمت مصوب در فروشگاهها مشاهده خواهند کرد.
فارس: سوال مهم اینجاست که این محصولات چند درصد از نیاز بازار را پوشش میدهند؟ تجربههای قبلی نشان داده که شیر یارانهای حکم «کیمیا» را دارد و به ندرت پیدا میشود.
باکری: برآورد ما این است که این اقلام حدود ۲۸ درصد از کل تقاضای بازار لبنیات را تشکیل میدهند. ما برنامهریزی کردهایم که دقیقاً معادل همین تقاضا تولید کنیم. شاید بپرسید چرا بیشتر نه؟ واقعیت این است که ذائقه مردم تغییر کرده است. بسیاری از مصرفکنندگان دیگر تمایلی به مصرف لبنیات کمچرب (۱.۵ درصد) ندارند، هرچند سازمان غذا و دارو و وزارت بهداشت مدام توصیه میکنند که لبنیات سالم، لبنیات کمچرب است. ما بارها از دولت خواستیم کمپینهای حمایتی برای تغییر ذائقه مردم بگذارد، اما توجهی نشد.
فارس: آقای باکری، این عدد ۲۸ درصد قانعکننده نیست. وقتی کالا در بازار نیست، شما چطور تقاضا را سنجیدید؟ مردم گلایه دارند که اصلاً نیست، نه اینکه نمیخواهند!
باکری: در ۹ ماه گذشته ما عملاً توزیع یارانهای نداشتیم و قیمتها بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا تعیین میشد. اما حالا پیشنهاد مشخص ما به دولت این است: روزانه ۲ هزار تن شیر خام را به طور اختصاصی برای تولید این ۴ قلم کالا در نظر بگیرند. این محصولات قرار است در فروشگاههای زنجیرهای (مثل شهروند) و میادین میوه و ترهبار توزیع شود. اما اجرای این طرح یک شرط بزرگ دارد: دولت باید سهم خودش را بپردازد. برآورد ما نشان میدهد مابهالتفاوت قیمت دستوری با قیمت واقعی، حدود ۳۲ هزار میلیارد تومان بار مالی دارد. ما طی نامهای به رئیسجمهور اعلام کردیم که دولت باید متعهد به پرداخت این یارانه به تولیدکننده باشد. نمیشود که بخش خصوصی از جیب خودش به مردم یارانه بدهد.
پرده دوم: کتی که برای دامدار تنگ شد
فارس: بحث را به سمت ابتدای زنجیره یعنی دامداران ببریم. آقای باکری میگوید کارخانهها شیر را گرانتر از نرخ مصوب میخرند چون دامدار ارزان نمیفروشد. آقای مقدسی، چرا مصوبه ۲۹۵۰۰ تومانی را اجرا نمیکنید؟
احمد مقدسی (رئیس انجمن گاوداران صنعتی): مشکل اصلی اینجاست که آقایان در اتاقهای در بسته مینشینند و برای ما تصمیم میگیرند. ستاد تنظیم بازار بدون دعوت از بخش خصوصی (که مالک اصلی سرمایه و گاو است) جلسه میگذارد و کتی میدوزد. این کت یا آنقدر گشاد است که به کار نمیآید، یا مثل الان آنقدر تنگ است که نفس تولیدکننده را میگیرد. ما با انجمن صنایع لبنی جلسات مفصلی داشتیم، چالشها را بررسی کردیم و حتی یک جلسه ۳ ساعته سنگین با وزیر جهاد کشاورزی داشتیم. حرف ما ساده و منطقی است: قیمت تمام شده شیر خام تابعی از قیمت نهاده (خوراک دام) است. ما محاسبه کردیم و روی میز وزیر گذاشتیم؛ اگر دولت ۱۰۰ درصد نهادههای مورد نیاز ما (جو، ذرت و سویا) را با نرخ ارز ترجیحی و مصوب تامین کند، تازه قیمت تمام شده شیر برای ما ۳۲ هزار و ۵۰۰ تومان در میآید. حالا شما بفرمایید ستاد تنظیم بازار روی چه حسابی نرخ ۲۹۵۰۰ تومان را اعلام کرده است؟ این یعنی فرمان ضرر!
فارس: یعنی شما مدعی هستید دولت نهادههای وعده داده شده را تامین نمیکند؟
مقدسی: دقیقاً! بیایید با اعداد واقعی صحبت کنیم. قیمت مصوب جو ۱۱ هزار و ۳۰۰ تومان است، اما ما در بازار آزاد مجبوریم حدود ۲۰ هزار تومان بخریم. ذرت دولتی ۱۱ هزار تومان است اما در بازار آزاد تا ۴۶ هزار تومان هم رفت و الان حدود ۳۰ هزار تومان است. سویا که فاجعه است؛ نرخ مصوب ۲۰۹۰۰ تومان، اما در بازار آزاد تا ۷۶ هزار تومان پول میدهیم! یعنی ۲ تا ۳ برابر قیمت مصوب. وقتی دولت به تعهداتش عمل نمیکند و ما ۸۰ درصد هزینههایمان را با دلار آزاد و بازار سیاه تامین میکنیم، تعیین قیمت دستوری برای شیر خام یعنی صدور حکم ورشکستگی دامدار. نتیجه این سیاست چیست؟ دامدار وقتی نتواند شکم گاو را سیر کند، گاو شیری ارزشمند را به کشتارگاه میفرستد. این اتفاق در سالهای قبل افتاد و اگر ادامه یابد، باز هم تکرار میشود. این یعنی نابودی امنیت غذایی کشور با دستان خود دولت.
پرده سوم: راز «ارز نجس» و نهادههای گمشده
فارس: وزیر جهاد کشاورزی اخیراً در ماهشهر اعلام کرد ۴ میلیون تن نهاده ترخیص شده. بانک مرکزی هم مدعی است ارز لازم را تخصیص داده. پس این نهادهها کجاست؟
مقدسی: این آمارها بازی با کلمات است. بله، بانک مرکزی میگوید امسال ۶.۹ میلیارد دلار ارز داده است. اما نکته ظریفی که نمیگویند این است که ۵.۵ میلیارد دلار از این مبلغ، بابت تسویه بدهیهای معوقه سالهای قبل بوده است! یعنی پولی که باید پارسال میدادند را امسال دادهاند. باقیمانده این مبلغ یعنی حدود ۱.۴ میلیارد دلار، برای نیاز عظیم دامداریهای کشور شوخی است. وزارت جهاد کشاورزی برای امنیت غذایی ۱۵ تا ۱۶ میلیارد دلار نیاز ارزی دارد. سازمان برنامه و بودجه طی سه سال اخیر مدام این سهمیه را کم کرده است. بگذارید صریح و بیپرده بگویم: ما تولیدکنندگان، این ارز ترجیحی را «ارز نجس» میدانیم! این ارز جز فساد، رانت برای واردکنندگان خاص و بدبختی برای تولیدکننده هیچ خروجی نداشته است. ما این ارز را نمیخواهیم.
فارس: پیشنهاد جایگزین شما چیست؟ اگر ارز ترجیحی حذف شود، قیمتها منفجر نمیشود؟
مقدسی: پیشنهاد ما کاملاً عملیاتی است. دولت سالانه ۸.۲ میلیارد دلار یارانه صرف واردات نهاده میکند که بخش زیادی از آن هدر میرود. ما میگوییم دولت این ارز را حذف کند، قیمت نهاده آزاد شود. در آن صورت قیمت شیر خام به حدود ۵۴ تا ۵۵ هزار تومان میرسد. شاید بگویید مردم توان خرید ندارند. درست است. دولت باید مابهالتفاوت این ۸.۲ میلیارد دلار را به جای اینکه به واردکننده بدهد، مستقیم به جیب مردم بریزد. محاسبات ما نشان میدهد دولت میتواند به ۵۰ تا ۶۰ میلیون نفر از اقشار آسیبپذیر، ماهانه یک میلیون تومان یارانه اختصاصی تغذیه (کالابرگ پروتئین و لبنیات) بدهد. با این کار، هم بساط رانتخواران جمع میشود، هم دامدار با قیمت واقعی تولید میکند و هم مردم قدرت خریدشان حفظ میشود. جالب است بدانید همین الان در کشورهای همسایه مثل ترکیه، قیمت شیر خام ۷۵ هزار تومان است. یعنی حتی با آزادسازی کامل، ما باز هم از ترکیه ارزانتر تولید میکنیم.
پرده چهارم: اقتصاد «دلاریزه» و افسانه بهرهوری
فارس: سوالی که مردم زیاد میپرسند این است که چرا همیشه توپ را در زمین دولت میاندازید؟ آیا بهرهوری پایین کارخانهها و دامداریهای شما باعث گرانی نیست؟ چرا مردم باید هزینه ناکارآمدی شما را بدهند؟
رضا باکری: این یک اتهام نارواست. صنعت لبنیات ایران یکی از مدرنترین صنایع کشور است. در دولت قبل، هیئتی ۳۰۰ نفره از اتحادیه اروپا به ریاست کمیسیون کشاورزی این اتحادیه به ایران آمدند. آنها از کارخانههای ما بازدید کردند و رسماً اعتراف کردند که در کل اروپا، شاید دو کارخانه با این سطح از تکنولوژی و پیشرفتگی وجود داشته باشد. مشکل ما «بهرهوری» نیست؛ مشکل ما «اقتصاد کلان بیمار» است. اقتصاد ایران عملاً «دلاریزه» شده است. برخی اقتصاددانان به درستی میگویند ریال از مبادلات تولیدی حذف شده. بگذارید مثال بزنم تا مردم بدانند گرانی از کجاست. مواد بستهبندی (پتروشیمی) که دولتی هم هست، مبنای قیمتش دلار فوب خلیج فارس است. قیمت پلیاتیلن در بورس کالا از ۴۸ هزار تومان شروع میشود و در رقابت به ۱۲۰ هزار تومان میرسد! قیمت ماده اولیه بطری (PET) از ۶۸ هزار تومان به ۲۰۰ هزار تومان رسیده است. هزینههای انرژی هم داستان خودش را دارد. قبض برق و گاز واحدهایی که قبلاً ۲۰۰ میلیون تومان بود، الان به ۲.۵ میلیارد تومان رسیده است! مالیات یک واحد تولیدی از ۲۰ میلیارد تومان در سال ۱۴۰۲ به ۲۵۰ میلیارد تومان در سال ۱۴۰۳ افزایش یافته است. وقتی دولت خودش آب، برق، گاز و مواد پتروشیمی را با نرخهای جهانی و دلاری حساب میکند و مالیات را ۱۰ برابر میکند، صحبت از بهرهوری ما در برابر این حجم از تورم تحمیلی، مثل مقایسه تلاش یک مورچه در برابر فیل است.
محمد فربد (سخنگوی انجمن صنایع لبنی): من هم اضافه کنم که صنعت لبنیات ایران به شدت رقابتی است. بیش از ۳۰۰ کارخانه فعال داریم که برای گرفتن سهم بازار با هم میجنگند. در سالهای گذشته هزار واحد لبنی کوچک چون بهرهور نبودند، تعطیل شدند. آنهایی که ماندهاند با حاشیه سود بسیار پایین کار میکنند. طبق قانون سازمان حمایت، سود مشروع صنایع لبنی باید ۱۷ درصد باشد. اما بررسیهای حسابرسی شده نشان میدهد حاشیه سود واقعی صنعت الان ۵.۶۲ درصد است. این رقم حتی هزینه استهلاک ماشینآلات ما را هم پوشش نمیدهد. هیچ کجای دنیا ضریب تبدیل قیمت شیر خام به محصول نهایی به اندازه ایران پایین و تحت فشار نیست.
پرده پنجم: تراژدی گوشت و مافیای واردات
فارس: آقای مقدسی، شما از مزیتهای گاوهای هلشتاین و تولید شیر گفتید. اما در بخش گوشت قرمز وضعیت فاجعهبار است. چرا با این همه ادعا، هنوز واردکننده گوشت هستیم؟
مقدسی: ما در زمینه ژنتیک گاوهای شیری (هلشتاین) رتبه دوم جهان را داریم و حتی اسپرم و تلیسه صادر میکنیم. در بخش گوشت هم پتانسیل خودکفایی ۱۰۰ درصدی داریم. ما ۷.۵ میلیون راس گاو در کشور داریم. روزانه ۴ هزار و ۶۷۲ راس گوساله نر متولد میشود. ما میتوانیم در کمتر از یک سال کشور را از واردات گوشت بینیاز کنیم و حتی صادرکننده شویم. ظرفیت تولید گوشت ما ۶۵۰ هزار تن در دام سنگین و ۴۰۰ هزار تن در دام سبک است که بیش از نیاز کشور است. پس مشکل کجاست؟ مشکل اینجاست که دولت به جای حمایت از تولیدکننده داخلی، فرش قرمز برای واردات پهن میکند. سال گذشته ۱ میلیارد و ۳۸۹ میلیون دلار ارز مملکت را دادند و گوشت وارد کردند. مابهالتفاوت این ارز با نرخ آزاد، حدود ۷۰ هزار میلیارد تومان رانت ایجاد کرد که دود شد و به هوا رفت. آیا گوشت برای مردم ارزان شد؟ خیر. ما به دولت گفتیم آقا! به جای اینکه این پول را به خارجیها بدهید، فقط ۱۰ هزار میلیارد تومان به عنوان تسهیلات سرمایه در گردش به دامداران داخلی بدهید تا بتوانند پرواربندی کنند. اما دریغ از یک ریال حمایت. تیرهای چراغ برق را لای چرخ تولید میگذارند و بعد میگویند چرا گوشت گران است. مافیا و انحصار در واردات نهاده و گوشت، اجازه نمیدهد تولید داخل نفس بکشد.
پرده آخر: سقوط مصرف و زنگ خطر سلامت ملی
فارس: آقای فربد، خروجی تمام این بحثها برای مردم چه بوده است؟ آمارهای شما چه میگوید؟
محمد فربد: خروجی بسیار تلخ است. بر اساس آمارهای رسمی، قیمت لبنیات در یک سال گذشته ۸۰ درصد افزایش یافته است. ما به عنوان تولیدکننده اصلاً از این گرانی راضی نیستیم، چون مشتری خود را از دست میدهیم. نتیجه این گرانیها این شده که سرانه مصرف لبنیات در ایران به حدود ۶۰ کیلوگرم در سال سقوط کرده است. برای اینکه عمق فاجعه را درک کنید، بدانید که میانگین جهانی حدود ۱۸۰ کیلوگرم و در کشورهای توسعهیافته اروپایی ۳۰۰ تا ۳۵۰ کیلوگرم است. ما به یکسوم میانگین جهانی و یکششم اروپا رسیدهایم. این یعنی نسل آینده ما با مشکلات جدی پوکی استخوان، کوتاهی قد و ضعف سیستم ایمنی مواجه خواهد شد. هزینههای درمان این بیماریها در آینده، صدها برابر یارانهای است که دولت امروز دریغ میکند.
فارس: به عنوان جمعبندی، راهکار مشترک شما سه بزرگوار برای خروج از این بنبست چیست؟
باکری: آمریکا به اندازه کل بودجه ایران (۸۲ میلیارد دلار) یارانه تغذیه به مردمش میدهد. راهکار، آزادسازی قیمتها و پرداخت یارانه مستقیم به مصرفکننده است.
مقدسی: حذف ارز ترجیحی (نجس)، تکنرخی کردن ارز و پرداخت مابهالتفاوت آن به صورت یارانه نقدی یا کالابرگ به مردم. دولت باید دست از قیمتگذاری دستوری بردارد و فقط بر کیفیت نظارت کند. اگر این جراحی انجام نشود، صنعت دامپروری و لبنیات که سالانه یک میلیارد دلار صادرات دارد، نابود خواهد شد.
۵ نکته طلایی و خروجیهای تکاندهنده این مناظره:
۱. نفرت تولیدکنندگان از ارز دولتی: رئیس انجمن گاوداران با صراحت ارز ترجیحی ۴۲۰۰ و ۲۸۵۰۰ تومانی را «ارز نجس» نامید و خواستار حذف فوری این رانت ۸.۲ میلیارد دلاری شد.
۲. اعتراف به گرانی ۸۰ درصدی: سخنگوی انجمن صنایع لبنی تایید کرد که قیمت محصولات لبنی طی یک سال اخیر ۸۰ درصد رشد داشته که منجر به کاهش شدید مصرف شده است.
۳. سقوط سرانه مصرف: مصرف لبنیات ایرانیان به ۶۰ کیلوگرم (یکسوم میانگین جهانی) رسیده که زنگ خطری ترسناک برای سلامت عمومی و هزینههای درمان در آینده است.
۴. افشاگری درباره هزینههای دلاری: دبیر انجمن صنایع لبنی فاش کرد که دولت مواد اولیه پتروشیمی، برق و گاز را با نرخهای جهانی و دلاری به تولیدکننده میفروشد اما انتظار دارد محصول نهایی ریالی و دستوری باشد.
۵. راهکار نجات: توافق هر سه مسئول بر سر یک راهکار: «حذف ارز رانتی واردات»، «آزادسازی قیمت زنجیره تولید» و «پرداخت یارانه مستقیم ۱ میلیون تومانی به کارت اعتباری ۶ دهک پایین جامعه» برای خرید پروتئین و لبنیات.


































نظر شما