کشاورزی> یحیی امیری - در آن روزگار(عهد ناصری) که افراد خیر، نیکوکار برای اسم در کردن مسجد یا کاروانسرا می‌ساختند میرزا علی اصغر خان امین السلطان علاقه‌مند شد کار نویی ارایه بدهد و نامش را سرزبان‌ها بیاندازد و ماندگار کند. پس از مشورت با جمعی از بزرگان تصمیم گرفت بخشی از زمین‌های خود در نزدیکی دروازه شهرری را «دروازه شاه عبدالعظیم، تنها دروازه جنوبی شهر بود» را به میدان فروش میوه و تره بار تهران اختصاص دهد و چنین کرد.

میدان به زودی مورد استقبال عمومی قرار گرفت و تمام داد و ستد های محصولات کشاورزی در این محل انجام می گرفت .
بعد از انقلاب و ساخت میدان بزرگ میوه و تره بار ، این محل به پارک تبدیل شد.
برای ابراهیم خان امین السلطان در سال‌های اولیه جلوس ناصرالدین شاه بر تخت سلطنت عبور از منیریه، امیریه، گلوبندک و رفت و آمد در ارک سلطنتی سخت شده بود اگرچه او و همراهان سواره از این محله‌ها عبور می‌کردند اما در مسیر محله‌ها، ازدحام عظیم هر روزه‌ای بود از کشاورزانی که بارهای شتر، قاطر و اسب و الاغ خود را از مسیر زمین و پای درخت جمع کرده برای فروش به اهالی پایتخت محله‌های پرجمعیت تهران را به اختیار خود گرفته بودند، اکثر اهالی این محله‌ها شکایت داشتند که خواب صبحگاهی‌شان با این قیل و قال‌ها آشفته شده و آسایش سلب شده بود. 

چه باید می‌شد؟  
این پرسشی بود که برای ابراهیم‌خان سواره بین راه هر روزه‌اش مطرح می‌شد. روستایی‌ها برای فروش بار خود باید به شهر می‌آمدند، اهالی تهران برای خورد و خوراک به این میوه و سبزی و حبوبات و خواروبار نیاز داشتند. اما بی‌نظمی عجیب و غریبی که هر روزه از سپیده صبح شروع و تا چند ساعتی از ظهر گذشته ادامه داشت آسایش مردم و حتی خود او را سلب کرده بود. او در باکو ، مسکو و ایروان دیده بود که کشاورزان برای فروش محصولات خود در میدانی بزرگ جمع می‌شوند و این شلوغی‌ها فقط در یک میدان متمرکز شده و برای تمامی اهالی شهر سلب آسایش نمی‌شود. 
در آن روزگار که افراد خیر، نیکوکار برای اسم در کردن مسجد یا کاروانسرا می‌ساختند او هم علاقه‌مند شد کار نوین ارایه بدهد و نامش را سرزبان‌ها بیاندازد و ماندگار کند. پس از مشورت با جمعی از بزرگان تصمیم گرفت بخشی از زمین‌های خود در نزدیکی دروازه شهرری را «دروازه شاه عبدالعظیم ، تنها دروازه جنوبی شهر بود. دروازه شاه عبدالعظیم یا دروازه اصفهان در طول شرقی دیوار حصار جنوبی ساخته شده بود . محل این دروازه را می توان با خیابان مولوی و ابتدای بازار حضرتی مطابق دانست. این دروازه در مسیر ارتباط تهران با نواحی جنوبی و مرقد حضرت عبدالعظیم و شهرهای قم و اصفهان قرار داشت. دروازه شاه عبدالعظیم در میان محله بازار و و محله چال میدان قرار داشت» (محمدرضا چیت ساز دانش آموخته تاریخ ایران) تبدیل به میدان فروش صیفی جات و خواروبار تهرانی‌ها کند. این محل را به‌دلیل این‌که که اکثر صیفی‌کارها از اطراف شاه عبدالعظیم به تهران می‌آمدند انتخاب کرده بود که به محله‌های مسکونی و پرجمعیت پامنار و سرچشمه تهران نزدیک بود. این میدان در سال‌های آغازین حصار نداشت ولی جای مناسبی بود برای بارگیری شتر‌ها و ارابه‌ها که صیفی‌جات زمین‌های شهرری را به تهران می‌آوردند. پس، داروغه‌ها مأموریت یافتند وقتی دروازه شهر باز می‌شود و کشاورزها برای فروش اجناس می‌خواهند داخل شهر شوند، مستقیم به این میدان هدایت شوند. اوایل کار مقاومت‌هایی شده بود، اما به‌زودی همه فهمیدند خرید و فروش در این میدان هم به صرفه دکاندارهاست و هم کشاورزها. میدان امین‌السطان به‌زودی محل شناخته شده‌‌ای برای کشاورزها شد، هم باغدار‌های دماوند و شمیران و مازندران، هم صیفی‌کارهای اطراف تهران. بعدها به همت میرزا علی‌اصغرخان اتابک اعظم (امین‌السلطان دوم) فرزند ابراهیم خان این میدان گسترش داده شد و تا چند دهه بعد بارهای هیزم، ذغال و خواربار تهران در این میدان عرضه شده و به فروش می‌رفت. برای تاجرانی که با شترهای خود بارهایی از میوه و تره‌بار و خشکبار و گندم و حبوبات و تنباکو از شهرهای دور و نزدیک تهران برای فروش می‌آوردند این محل بهترین مکان برای تجارت کشاورزی شده بود، نوشته‌ایم کشاورزی ولی باید بلافاصله یادآور شویم در آن روزگار که از صنعت خبری نبود همه دادوستدها محصولات کشاوری بود و تجارت روی این کالاها انجام می‌گرفت.  

حجره‌ها و حجره‌دارها 
تهران یکی دو هزار جمعیتی آن روزها، شهری جمع و جور و محدود بود، 12دروازه داشت (دروازه شمیران-دروازه دولت-دروازه یوسف آباد – دروازه شاه عبدالعظیم-دروازه غار-دروازه نازی آباد-دروازه ماشین دودی-دروازه دوشان تپه-دروازه دولاب-دروازه خراسان-دروازه باغ شاه-دروازه قزوین) و اولین ورودکنندگان هر روزه شهر، کشاورزان بودند که مستقیم به میدان امین‌السطان می‌رفتند، دکان‌های شهر در اولین آمارگیری سال 1301 سرجمع به چیزی حدود 150 باب مغازه محدود می‌شد اما به گفته آقای عبدالحسین رحیمی عضو هیأت مدیره و مدیرعامل سازمان میادین میوه و تره‌بار شهرداری در سطح تهران بزرگ امروزه 12 هزار مغازه میوه و تره‌بار فروشی فعالیت دارند. 
اولین تحولی که در کار خرید و فروش میدان امین‌السلطان اتفاق افتاد حجره‌سازی در بخش‌های شمالی و جنوبی میدان بود، رفت‌وآمدها زیاد شد و ضرورت داشت فروشندگان هر کالایی جایی متمرکز شوند، حجره‌دارها این مشکل را آسان کردند، آنها به‌زودی جلوی حجره فضای باز را به فروش یک یا دو رقم کالا مربوط کردند، سردرختی‌ها یکجا، حبوبات یکجا، صیفی‌جات یکجا، هیزم و ذغال هم یکجا. 

اوج کار میدان در طلوع آفتاب 
در اوایل دوره پهلوی، دروازه‌ها به مرور برداشته شد. شهر گسترش پیدا کرد و میدان امین‌السلطان، بزرگ‌ترین و مهمترین مرکز خرید و فروش کالاهای کشاورزی، زمان اوج کار پیدا کرد و برای خود شهری شد که شب و روز نداشت، در واقع شب‌ها از ساعت 12 به بعد زمان بارگیری جلوی حجره‌ها بود، محصولات کشاورزی به‌دلیل حساسیت بعد از چین و پژمرده شدن سریع باید به فروش می‌رفت. 
چین‌‌های هر روزه از حدود 12 شب به میدان آورده می‌شد و قبل از طلوع آفتاب مغازه‌دارها برای خرید روزانه خود در این میدان فعال می‌شدند. شلوغی‌های صبح پردامنه و وسیع بود، مغازه‌دارها باید اجناس خود را زودتر به مغازه می‌بردند، خانواده‌ها برای خرید روزانه خود بعد از راهی کردن مرد خانه به اداره و بچه‌ها به مدرسه، وارد مغازه می‌شدند، غذای ظهر با خریدهای صبح هر روز آماده می‌شد. در حوالی دهه 20 میدان امین السلطان بامداد پُر جنب و جوش داشت که تا حوالی ظهر این شلوغی‌ها کمرنگ می‌شد، بعدازظهرهای میدان خلوت و آرام بود؛ کارکنان میدان در این ساعات به کارهای شخصی خود می‌پرداختند. 

افت قیمت ساعت به ساعت 
میدان امین السلطان تا قبل از انقلاب اسلامی پرترددترین و مهمترین بازار تجارت کشاورزی تهران محسوب می‌شد. نبض اقتصاد کشور در این میدان و در حجره‌های تاجران خوشنام و پرآوازه می‌طپید. حجره‌داران در قیمت‌گذاری تمام کالاها نقش داشتند. کشاورز باری را برای حجره‌دار مورد اعتماد خود می‌آورد، او نمی‌دانست از بابت فروش آن چه مبلغی عایدش می‌شود. تقی منصوری فرزند حاج محمد تقی منصوری یکی از قدیمی‌ترین و خوشنام‌ترین حجره‌دارهای میدان امین‌السلطان می‌گوید: 
پدرم بعد از اذان صبح به حجره می‌آمد، اول گشتی در میدان می‌زد و از وضعیت موجودی بارهای آورده شد با خبر می‌شد و اگر زمینه عرضه کالایی در آن روز کم بود قیمت بالایی در نظر می گرفت، تمام هنر او در تجربه بود، خبرگی‌اش را از منظم کارکردن در میدان به‌دست آورده بود هرگز به یاد ندارم او قبل از طلوع آفتاب پشت میزش یا پای قپان در میدان حضور نداشته باشد. قیمتی که در ساعت 6 صبح اعلام می‌کرد در 10 صبح کاهش می‌داد و اگر باری روی زمین مانده بود در این ساعت به پایین‌ترین نرخ خود می‌رسید. تمام هنر او این بود که با بازی قیمت‌ها بار کشاورز را قبل از ظهر بفروشد. 

کاروانسرای خانات 
میدان امین السلطان به‌زودی صاحب همان شهرکی شد که ابراهیم خان امین السلطان در رؤیاهایش می‌دید. کالاهای کشاورزی از سراسر ایران به این میدان آورده می‌شد. کار چنان رونق گرفت که دست‌اندرکاران به فکر تفکیک بخش‌هایی از فعالیت‌های آن شدند. 
هیزم و ذغال به کوچه ذغالی‌ها (جنب چهارراه سرچشمه) منتقل شد. سبزی ها در یک مجموعه جداگانه در قسمت جنوبی میدان و به‌نام میدان سبزی‌جات منتقل شد. مرغ و جوجه و خروس و انواع پرنده‌ها به یکی از کوچه‌های جنب میدان امین‌السلطان که به‌ زودی به‌نام کوچه مرغی‌ها شهرت پیدا کرد برای خود بازار جداگانه‌ای پیدا کرد. گوسفند و بز در فضای باز نبش جنوب غربی چهارراه مولوی، کاه و یونجه هم به حوالی کاروانسرای خانات که این روزها بازار بزرگ حبوبات شده است. کاروانسرای خانات که بعد از شکل‌گیری میدان امین‌السلطان شهرت گرفت محل استراحت کشاورزها بود که برای فروش بار خود به میدان آمده بودند. آنجا بساط چای و قلیان و دیزی برقرار بود، کاروانسرای هرندی هم تا مدت‌ها محل استراحت و خورد و خوراک کشاورزها شده بود. کمی بالاتر از چهارراه مولوی بازار مال فروش‌ها قرار داشت، جایی که اسب و خر و قاطر خرید و فروش می‌شد. 

بازار مهندسی شده کشاورزی 
میدان امین‌السلطان به‌خاطر شهرت و موفقیت تجاری خود، به زودی الگوی میادین دیگر شهرهای ایران شد. در روزگاری که این میدان تنها مرکز خرید و فروش انواع کالاهای کشاورزی بود هر مجموعه‌ای که بر آن افزوده می‌شد هم‌خوانی با اقتصاد سنتی ایرانی ها داشت. به پیش‌بینی ابراهیم خان بازار تهران که از حوالی میدان ارگ شکل گرف�%2
کد خبر 62d6dd770e2947d198fa6b964b74f827

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 13 =