محمدرضا جمشیدی
به طور حتم شما هم با واژه هایی نظیر گرانی قیمت گوجه فرنگی در زمستان هرسال، افزایش ناگهانی قیمت خرما در ماه مبارک رمضان و به طور کلی افزایش غیرقابل عرف و فی البداهه هر محصولی در زمان پیک مصرف و افزایش تقاضا آشنا هستید.
و یا قبول دارید روئت برنامه هایی نظیر قرعه کشی اهدای خودرو به صورت هفتگی برای خریداران برنج و چای خارجی کم کم در حال تبدیل شدن به یکی از آیتم های ثابت برنامه های تلویزیونی شده بود.
اما آیا به راستی به این فکر افتاده ایم که در یکی دو سال گذشته چرا همه این آیتم های ثابت در حال کم رنگ شدن است.
مگر همیشه حتی قبل از تصویب قانون انتزاع در تحلیل های رسانه ها ،دارا بودن عینک بخشی نگری و نگاه همه جانبه تولید محور جهادکشاورزی را آفت واگذاری تنظیم بازار به این مجموعه نمی دانستیم؟، اما به راستی آیا امروز به آن حدتی که تصور می کردیم، این گمان قابل اثبات است؟!
با اتخاذ سیاست های اصولی همین وزارتخانه بخشی نگر! در زمستان سال 93 مصرفکنندگان ناگزیر به تهیه گوجه فرنگی های کیلویی 10 هزار تومان و 8 هزار تومان نشدند.
در ماه مبارک رمضان با خرمای لوکس افطار نکردند و سرانجام اینکه آنگونه هم که تصور می کردیم این نگاه جانبدارانه به ضرر مصرفکنندگان تمام نشد.
درست است که اقلامی نظیر برنج و... با افزایش قیمت روبه رو شد، اما قیمت گوشت قرمز به رغم تورم کلی کشور و تداوم خشکسالی ثابت ماند و قیمت برنج هم به تأسی از تورم و افزایش هزینه های تولید رو به افزایش رفت.
با وجود آنکه در تنظیم بازار میوه شب عید سال گذشته نواقصی مشاهده شد، اما اندکی بی انصافی است که به کارنامه وزارت جهادکشاورزی در تنظیم بازار محصولات کشاورزی نمره قبولی نداد. به راستی آن همه منافع واردات برنج و چای که به جیب عده ای خاص می رفت چه شد؟ مجموعه ای که با تدابیر به کار گرفته از قبیل تأمین به موقع نهاده های کشاورزی از قبیل کود، سم، بذر و.... و همچنین با روان سازی چرخ های مکانیزاسیون در مزارع و تغییر الگوی کشت، تعیین اصولی نرخ خرید تضمینی محصولات کشاورزی و تلاش برای اعلام به موقع آن، در عمل خون تازه ای را در بخش کشاورزی تزریق کرده و کشاورزی را از بیراهه ها حداقل به ریل توسعه رسانده است.
از سوی دیگر امسال شاهد آن هستیم که به رغم تداوم خشکسالی و بلااستفاده ماندن 500 هزار هکتار از اراضی دیم، روند تولید و خرید گندم روند رو به رشدی بوده که می توان ردپای سیاست درست را به خوبی در این اتفاق نظاره گر بود.
همه این احوالات مناسب اگرچه منکر ضعف های ساختاری موجود و حاکم در بخش کشاورزی نمی شود و کماکان پرسش های اساسی را متوجه مدیریت بخش کشاورزی می کند، اما به نظر می رسد نگاه تاریک و یکسونگرانه به بخش کشاورزی بدون در نظر گرفتن مصائب تاریخی موجود و شرایطی که سکان کشاورزی به دستان تیم محمود حجتی وزیر جهادکشاورزی دولت یازدهم افتاد اندکی بی انصافی باشد و شایسته است برای رسیدن به هنجار مطلوب ،ضعف ها و قوت ها را در ترازویی واحد، مورد ارزیابی قرار دهیم.
همین چند روز پیش شاهد گردهمایی مدیران جهادکشاورزی از اقصی نقاط کشور برای برنامه ریزی آغاز سال زراعی جدید بودیم، اقدام مؤثری که نه تنها باعث هماهنگی بیشتر مدیران وزارتخانه می شود و روابط را از حالت خشک بوروکراتیک به حرکت تیمی مبدل می کند، بلکه گام بلند دیگری در راستای موضوع روز کردن کشاورزی برای جامعه تلقی می شود.
به طور حتم شما هم با واژه هایی نظیر گرانی قیمت گوجه فرنگی در زمستان هرسال، افزایش ناگهانی قیمت خرما در ماه مبارک رمضان و به طور کلی افزایش غیرقابل عرف و فی البداهه هر محصولی در زمان پیک مصرف و افزایش تقاضا آشنا هستید.
و یا قبول دارید روئت برنامه هایی نظیر قرعه کشی اهدای خودرو به صورت هفتگی برای خریداران برنج و چای خارجی کم کم در حال تبدیل شدن به یکی از آیتم های ثابت برنامه های تلویزیونی شده بود.
اما آیا به راستی به این فکر افتاده ایم که در یکی دو سال گذشته چرا همه این آیتم های ثابت در حال کم رنگ شدن است.
مگر همیشه حتی قبل از تصویب قانون انتزاع در تحلیل های رسانه ها ،دارا بودن عینک بخشی نگری و نگاه همه جانبه تولید محور جهادکشاورزی را آفت واگذاری تنظیم بازار به این مجموعه نمی دانستیم؟، اما به راستی آیا امروز به آن حدتی که تصور می کردیم، این گمان قابل اثبات است؟!
با اتخاذ سیاست های اصولی همین وزارتخانه بخشی نگر! در زمستان سال 93 مصرفکنندگان ناگزیر به تهیه گوجه فرنگی های کیلویی 10 هزار تومان و 8 هزار تومان نشدند.
در ماه مبارک رمضان با خرمای لوکس افطار نکردند و سرانجام اینکه آنگونه هم که تصور می کردیم این نگاه جانبدارانه به ضرر مصرفکنندگان تمام نشد.
درست است که اقلامی نظیر برنج و... با افزایش قیمت روبه رو شد، اما قیمت گوشت قرمز به رغم تورم کلی کشور و تداوم خشکسالی ثابت ماند و قیمت برنج هم به تأسی از تورم و افزایش هزینه های تولید رو به افزایش رفت.
با وجود آنکه در تنظیم بازار میوه شب عید سال گذشته نواقصی مشاهده شد، اما اندکی بی انصافی است که به کارنامه وزارت جهادکشاورزی در تنظیم بازار محصولات کشاورزی نمره قبولی نداد. به راستی آن همه منافع واردات برنج و چای که به جیب عده ای خاص می رفت چه شد؟ مجموعه ای که با تدابیر به کار گرفته از قبیل تأمین به موقع نهاده های کشاورزی از قبیل کود، سم، بذر و.... و همچنین با روان سازی چرخ های مکانیزاسیون در مزارع و تغییر الگوی کشت، تعیین اصولی نرخ خرید تضمینی محصولات کشاورزی و تلاش برای اعلام به موقع آن، در عمل خون تازه ای را در بخش کشاورزی تزریق کرده و کشاورزی را از بیراهه ها حداقل به ریل توسعه رسانده است.
از سوی دیگر امسال شاهد آن هستیم که به رغم تداوم خشکسالی و بلااستفاده ماندن 500 هزار هکتار از اراضی دیم، روند تولید و خرید گندم روند رو به رشدی بوده که می توان ردپای سیاست درست را به خوبی در این اتفاق نظاره گر بود.
همه این احوالات مناسب اگرچه منکر ضعف های ساختاری موجود و حاکم در بخش کشاورزی نمی شود و کماکان پرسش های اساسی را متوجه مدیریت بخش کشاورزی می کند، اما به نظر می رسد نگاه تاریک و یکسونگرانه به بخش کشاورزی بدون در نظر گرفتن مصائب تاریخی موجود و شرایطی که سکان کشاورزی به دستان تیم محمود حجتی وزیر جهادکشاورزی دولت یازدهم افتاد اندکی بی انصافی باشد و شایسته است برای رسیدن به هنجار مطلوب ،ضعف ها و قوت ها را در ترازویی واحد، مورد ارزیابی قرار دهیم.
همین چند روز پیش شاهد گردهمایی مدیران جهادکشاورزی از اقصی نقاط کشور برای برنامه ریزی آغاز سال زراعی جدید بودیم، اقدام مؤثری که نه تنها باعث هماهنگی بیشتر مدیران وزارتخانه می شود و روابط را از حالت خشک بوروکراتیک به حرکت تیمی مبدل می کند، بلکه گام بلند دیگری در راستای موضوع روز کردن کشاورزی برای جامعه تلقی می شود.
نظر شما