منصور انصاری

اگر كره خاكي زبان داشت و درختان، رودخانه ها، آب، خاك، مراتع و جنگل ها مي توانستند آنچه بر آنان مي گذرد را با همان زبان تفهيم و تفاهم انسانها بگويند، شايد اولين سخن آنها اين بود كه آيا"ما" گنجايش شما انسانها كه شهرها و جادههايتان و جمعيت و خواستههايتان مداوم در حال گسترش است را در آينده هاي نه چندان دور داريم؟ آيا ما مي توانيم، طراوت و زيبايي، پاكي هوا و نظم و قاعده فصول سال در جغرافياي متفاوت 5 قاره جهان را در مقابل تجاوز مداوم، مستمر و گسترده شما حفظ كنيم؟ فراتر از آن"جغرافياي طبيعي" كره خاكي با نگراني پرسش خواهد كرد، گرچه نظام كلی جهان به هم پيوسته و وابسته است ولي اگر زيبايي و طراوت، پاكي هوا و نظم و قاعده فصول سال آسيب ببينند شايد شما انسانها البته نه خوب، بلکه به هر حال بتوانيد زندگي كنيد، اما اگر غلات، سبزي و صيفی، شير و گوشت و نهايتا غذای كافي نباشد چه خواهيد كرد؟ اين پرسش آينده پژوهي اگر نه  به اين صورت بلكه در وجهي ديگر براي سياست مداران و مسؤولان دولتها و تمامي اداره كنندگان ژئوپلیتيك هاي منطقه اي و قاره اي بهطور جدي، مطرح شده است كه جايگاه كشاورزي در مؤلفه هاياعمال قدرت و اداره و پايش جوامع انساني چه در عرصه اعمال سيطره، چه تعامل و گفتمان با ملت ها بي آنكه مناقشه هايي در ميان باشد كه ديگر مقبوليت خود را به كلي از دست داده است، كجاست؟ آيا مي توان بدون انديشه عميق براي تامين غذای كليه ساكنان زمين خوشبخت زيست و بدون جنگ و خونريزي كه زمانه آن در حال سپري شدن است، انسان‎ ها در چهارچوب تعامل و گفتگوي منصفانه در جغرافياهاي متفاوت با يكديگر زندگي كنند؟ اين پرسش بنيادین تدوین کنندگان راهبردهای دشوار سياسي در جهان امروز است كه به تبيين جايگاه توليدات كشاورزي وابستگي و اتكاي غير قابل انكاري دارد، شايد باور اين مفهوم در اين زمانه دشوار باشد كه بگوئيم كشاورزي از حيطه امنيت غذايی كشورها و در پي آن امنيت ملي، خود را به فعاليتي اقتصادي در ميدان رقابتهاي جهاني فرا رويانيده است. با اين نوع آينده پژوهي، نگاهسياستمداران دورانديش و متفكران سياسي در مورد كشاورزی شاخصي براي تامين معاش مردمان يك سرزمين نیست، بلكه کشاورزی از منظر ایشان عنصري تعيين كننده در اقتصاد كلان كشورها به شمار مي رود نه به اين دليل كه الزاما رقم بالايي درG.D.P را به خود اختصاص می‎ دهد بلكه به خاطر تحولي كه در حوزه جغرافياي طبيعي كره خاكي در حال وقوع است، حتي در كشورهاي پيشرفته صنعتي كه ارزش افزوده بخش كشاورزي در ساختار اقتصاد كلان نسبت به ساير فعاليت هاي اقتصادي بسيار ناچيز است باز هم كشاورزی، توليدات بازرگانی و اقتصاد آن به دل مشغولي متفكران سياسي و اداره‎ كنندگان جوامع انساني تبديل شده است، به واقع موضوع كشاورزی فقط در چهارچوب انتفاع ملي مورد مداقه قرار نمي گيرد.

يكي از دلايل اين فرآرویي و برآمد جهاني در عرصه كشاورزي، كاهش منابع آب و خاك، گسترش شهرها و رشد روز افزون جمعيت جامعه جهاني و در كنار آن افزايش سطح رفاه و تقاضاي بيشتر براي دست يابي به كميت و كيفيت بيشتر غلات و مواد غذايي سالم است. در كنار همين پديده عالمان و انديشمندان اقتصاد كشاورزي، مراكز علمي و دانشگاهي كشاورزي، به سفارش دولت ها يا موسسه‎ هاي بزرگ اقتصادي كه در حوزه توليد و صادرات كشاورزي فعالند "سبد تكنولوژي زيرساخت هاي كشاورزي"را براي بازدهي بيشتر راندمان تولید در واحد سطح و كاهش ميزان مصرف آب و فرسودگي خاك و همچنين كاهش تخريب محيط زيست پيشنهاد داده اند. اين بسته كه به مثابه زنجيره اي به هم پيوسته، بسترهاي لازم براي توليد اقتصادي و رقابتي در عرصه بازار را فراهم مي سازد، گرچه پديده اي چندان متاخر نيست و مربوط به 3 دهه گذشته است اما بسيار انسجام يافته و با حساسيت و دقت بيشتر دنبال مي شود.

تصور نگارنده اين سطور که سال ‎هاي متمادي و بيش از 31 سال در عرصه رسانه ها و مطبوعات فعاليت كرده و بالغ بر 25 سال ازآن لامحاله در عرصه كشاورزي بوده بر اين است كه تحولاتي كه توسط دولت يازدهم در حوزه كشاورزي در مسير اقدام و اجرا قرار گرفته است فقط راهبردي براي برون رفت از ركود و ايجاد اشتغال و احقاق حقوق كشاورزی و كشاورزان و تقويت اقتصاد ملی مملکت نیست "بلكه حركتي در مسير همين آينده نگري است" كه اينك به دل مشغولي استراتژين هاي سياسي در كره خاكی تبديل شده است!

اين موضوع وقتي حائز اهميت است كه دريابيم كشور ما به نسبت رشد و توجه به ساير بخش ها در عرصه كشاورزي طی سال‎ های بسیار مبتلا به نوعي غفلت و عقب افتادگی تاريخی بوده است!

کد خبر 83d5028e213e48039c1c38049a8772d1

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 10 =