محمدرضا جمشیدی
گره معضلات تولید نان در کشور، به سامان رسیدن صنعت نان و به عبارتی تولید کیفی نان تبدیل به کلاف سردرگمی شده است که نه طرح ملی در حد طرح نان صنعتی که پای رییس جمهور را هم به گشایش نخستین واحد تولیدیاش باز میکند، گشایشی حاصل کرد و نه آزادسازی نصفه و نیمه قیمت آرد دردهای این صنعت را دوا کرده است.
طرح نان صنعتی نشان داد مشکل تولید نان کشور با راهاندازی واحدهای 40 تنی و 50 تنی بدون توجه به ذائقه هموطنان حل شدنی نیست و سرانجام اینکه کلاف استفاده از جوششیرین در پروسه تولید نان سنتی نیز همچنان سردرگم باقیمانده و گویا جوششیرین خیال خروج از پروسه تولید نان سنتی را ندارد.
اگر بخواهیم دلایل شکست اجرای طرح نان صنعتی را بررسی کنیم، بیشک باید از «سهنان» بهعنوان یک استثنا گذر کنیم، چرا که عشق و علاقه و توان مالی بالا در کنار مدیریت مدرن این مجموعه برخلاف طرح شکست خورده نان صنعتی چراغ تولید نان صنعتی در کشور را روشن نگاه داشته است، اما غالب تولیدکنندگانی که با طرح نان صنعتی به جرگه تولیدکنندگان این صنف پیوستهاند امروز حال و روز مساعدی ندارند.
در چنین وانفسایی که عمر چند دولت 8 ساله نیز توان به سامان رساندن قوت لایموت مردم ایران زمین را نداشت بهنظر میرسد صنعتی کردن پروسه تولید نان سنتی بتواند کلید قفلهای پرشمار صنعت نان در کشور باشد. راه کم هزینهتری که نیاز به چند دهه صرف زمان برای تغییر ذائقه ندارد و از سوی دیگر باید پذیرفت که صرفاً با تغییر ذائقه تولید نان نباید بهدنبال ساماندهی صنعت نان بود. از سوی دیگر بهرغم استراتژیک بودن نان در کشور سیاستگزاران این عرصه باید سایه سنگین نگاه سیاسی را از سرنان بردارند و با آزادسازی و حاکم کردن قاعده بنیادی اقتصاد، یعنی عرضه و تقاضا بهدنبال استقرار ساختار علمی در صنعت نان باشند، چرا که سرانجام هر بخشی که با قیمتگذاری دستوری و حمایتهای خارج از قواعد اقتصادی مواجه شود جز شکست، فساد و بیکیفیتی نخواهد بود.
در چنین شرایطی آموزش نانوایان سنتی و ارایه تسهیلات در راستای بهسازی فضای تولید، ارتقای ماشینآلات پخت نان سنتی و تقویت نظارت بر تولید کیفی آرد و پروسه تولید بهداشتی نان میتواند گشاینده گرههای کور این صنعت و نسخه نهایی ساماندهی صنعت نان باشد.
گره معضلات تولید نان در کشور، به سامان رسیدن صنعت نان و به عبارتی تولید کیفی نان تبدیل به کلاف سردرگمی شده است که نه طرح ملی در حد طرح نان صنعتی که پای رییس جمهور را هم به گشایش نخستین واحد تولیدیاش باز میکند، گشایشی حاصل کرد و نه آزادسازی نصفه و نیمه قیمت آرد دردهای این صنعت را دوا کرده است.
طرح نان صنعتی نشان داد مشکل تولید نان کشور با راهاندازی واحدهای 40 تنی و 50 تنی بدون توجه به ذائقه هموطنان حل شدنی نیست و سرانجام اینکه کلاف استفاده از جوششیرین در پروسه تولید نان سنتی نیز همچنان سردرگم باقیمانده و گویا جوششیرین خیال خروج از پروسه تولید نان سنتی را ندارد.
اگر بخواهیم دلایل شکست اجرای طرح نان صنعتی را بررسی کنیم، بیشک باید از «سهنان» بهعنوان یک استثنا گذر کنیم، چرا که عشق و علاقه و توان مالی بالا در کنار مدیریت مدرن این مجموعه برخلاف طرح شکست خورده نان صنعتی چراغ تولید نان صنعتی در کشور را روشن نگاه داشته است، اما غالب تولیدکنندگانی که با طرح نان صنعتی به جرگه تولیدکنندگان این صنف پیوستهاند امروز حال و روز مساعدی ندارند.
در چنین وانفسایی که عمر چند دولت 8 ساله نیز توان به سامان رساندن قوت لایموت مردم ایران زمین را نداشت بهنظر میرسد صنعتی کردن پروسه تولید نان سنتی بتواند کلید قفلهای پرشمار صنعت نان در کشور باشد. راه کم هزینهتری که نیاز به چند دهه صرف زمان برای تغییر ذائقه ندارد و از سوی دیگر باید پذیرفت که صرفاً با تغییر ذائقه تولید نان نباید بهدنبال ساماندهی صنعت نان بود. از سوی دیگر بهرغم استراتژیک بودن نان در کشور سیاستگزاران این عرصه باید سایه سنگین نگاه سیاسی را از سرنان بردارند و با آزادسازی و حاکم کردن قاعده بنیادی اقتصاد، یعنی عرضه و تقاضا بهدنبال استقرار ساختار علمی در صنعت نان باشند، چرا که سرانجام هر بخشی که با قیمتگذاری دستوری و حمایتهای خارج از قواعد اقتصادی مواجه شود جز شکست، فساد و بیکیفیتی نخواهد بود.
در چنین شرایطی آموزش نانوایان سنتی و ارایه تسهیلات در راستای بهسازی فضای تولید، ارتقای ماشینآلات پخت نان سنتی و تقویت نظارت بر تولید کیفی آرد و پروسه تولید بهداشتی نان میتواند گشاینده گرههای کور این صنعت و نسخه نهایی ساماندهی صنعت نان باشد.
نظر شما