منصور انصاری

بسیاری، حتی در میان فرهیختگان، مسئولان و دست اندرکاران متخصص، به دلیل دلبستگی های اجتماعی نمی خواهند باور کنند به پایان عصر گاوآهن و تولید محصولات زراعی با خیش و ابزار سنتی رسیده ایم، تولید نیمه معیشتی و غیر اقتصادی محصولات کشاورزی، با هر قیمت تمام شده را بهترین نوع حمایت از اقشار آسیب پذیر کشاورزان خرده پا در حاشیه روستاها می دانند و همچنین می پندارند که راهکار ایجاد اشتغال در عرصه کشاورزی نیز همین است. ایشان به واقع می خواهند حمایت از این زحمتکشان صادق و دلسوز کشورمان که بسیار ضروری و جزء وظایف همگان از جمله تعهدات بلاواسطه حاکمیتی است را به صورت مستقیم و خطی و با شیوه ای راحت طلبانه حل کنند؛ لذا خواستار وضع موجود و حفظ آن هستند اما این نگرش، فقط یک پوسته زیبا و عامه پسند و در عین حال متناقض با شعار »تولید و اشتغال پایدار«، حداقل در عرصه کشاورزی است. تمامی اقتصادهای پیشرو دنیا و همه کشورهایی که اکنون اقتصاد پیشرفته تری دارند این واقعیت را دریافته اند که تولید را در هر رشته به ویژه کشاورزی، با رویکرد کاهش قیمت تمام شده و رقابت های قیمتی چه برای عرضه در داخل و چه صادرات، به صورت یک زنجیره به هم پیوسته با حلقه های متعدد قبل از مزرعه تا عرضه به بازار، سفره و حتی ضایعات پس از مصرف ببینند. آنان به تجربه سال های متمادی دریافته   اند که تولید و اشتغال پایدار در یک بنگاه تولیدی، در سایه دست‌‌ یابی به قیمت تمام شده کمتر با بهره گیری از مدرن ترین تکنولوژی ها امکان پذیر است وگرچه در یک حلقه اصلی تولید، بهره گیری از تکنولوژی های مدرن موجب کاهش اشتغال می شود ولی چون در فرایند نهایی تولید را مقرون به صرفه می کند، در پی خود زنجیره ای از چند شاخه بازرگانی ایجاد می کند که حتما در سطحی گسترده اشتغال زاست و موجب رونق اقتصادی می شود. باید تاکید شود که استفاده از تکنولوژی روز و در نتیجه دست یابی به قیمت تمام شده مناسب، سود بیشتری برای سرمایه گذار و عرصه جدی تری از ایجاد اشتغال و تداوم تولید را برای تولید کننده رقم خواهد زد و فعالیت صنایع و خدمات مرتبط اعم از ماشین آلات مورد نیاز و حتی صنایع بسته بندی را با رونق مواجه خواهد کرد. همچنین به روز کردن تکنولوژی در سایه قیمت تمام شده پایین و سود بیشتر نیز به نوبه خود عرصه ای از ایجاد اشتغال به شمار می رود زیرا سازندگان و صنایع مرتبط را با رونق مواجه می سازد.
 کسانی که همچنان حمایت از کشاورزی را حمایت قیمتی از محصول نهایی می دانند و به پشتوانه پول نفت این نوع حمایت را فریاد می زنند کسانی هستند که دانسته یا ندانسته و در دراز مدت موجب نابودی تولید، تشویق واردات، قاچاق کالا و از بین بردن اشتغال می شوند. به طور مثال؛ این دسته گمان می کنند که اگر گندم را با هر کیفیت و در هر شرایطی، 2 برابر قیمت جهانی خریداری کنند بزرگترین خدمت را به کشاورزی و کشاورزان، صاحبان صنایع کشاورزی، مردم و منافع ملی و خودکفایی کرده اند در حالی که ادامه چنین سیاست ها و برنامه هایی به تدریج قاچاق واردات گندم از مرزهای شمالی یا سایر مرزهای کشور را به عنوان تجارتی پر سود و وسوسه انگیز گسترش می دهد. حال فرض کنیم در یک برنامه پنچ ساله و محوری با استفاده از تکنولوژی های مدرن بتوانیم فقط در دو سوم از سطوح زیر کشت دیم و آبی موجود کشور و در شرایط اقلیم های متفاوت، گندم با کیفیت و میزان پروتئین بالا و سایر مواد مغذی تا مرز خوداتکایی و در حد قیمت های جهانی تولید کنیم، آیا تصور نمی شود که به رغم کاهش میزان اشتغال در مزارع، در عرصه بازرگانی و صنایع تکمیلی و تبدیلی اشتغال بیشتری ایجاد خواهد شد، انگیزه برای تولید افزایش می یابد و پایداری در تولید تثبیت می شود؟
در واقع، اگر دولت ها به دور از ظاهر قضایا و پرهیز از سیاسی کردن کشاورزی، حمایت از کشاورزان را در جزء و کل به سمت حمایت های زیرساختی و افزایش درآمد بهره برداران سوق دهند که این بخش از اقتصاد در قیاس با سایر فعالیت های تولیدی، خدماتی و صنعتی ارزش افزوده بهتری داشته باشد، موضوع کمبود سرمایه گذاری که پایه یک فعالیت اقتصادی است نیز به طور ریشه ای حل خواهد شد. 
نکته اساسی دیگر و متناسب با شرایط کنونی کشور اینکه سرمایه گذاری های خارجی در بخش کشاورزی را پر جاذبه کنیم. وزارت جهاد کشاورزی می بایست برای این مهم، از طریق دفتر امور بازرگانی و صنایع کشاورزی خود دفتری توانمند در حوزه مذاکره با طرف های خارجی برای سرمایه گذاری به ویژه در بخش صنایع وابسته و خدمات بازرگانی مشترک با طرف های ایرانی ایجاد کند. در چنین شرایطی می توان امیدوار بود که شعار «تولید و ایجاد اشتغال در اقتصاد مقاومتی» ، به عرصه اقدام و عمل فراروید و زمینه های تحقق آن فراهم شود.


کد خبر f3630667538b4a309931e7593a816e32

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 11 =