محمدرضا جمشیدی
همین چند روز پیش بود که محمود حجتی وزیر جهاد کشاورزی در گردهمایی آغاز کشتهای پائیزه سال زراعی 97-96 از تداوم خودکفایی گندم در سالجاری و ایجاد مدیریت آنلاین کشت محصولات کشاورزی تا یکسال آینده خبر داد.
در گردهمایی که به ابتکار خود او از 4 سال پیش با حضور معاونانش، روسای جهادکشاورزی، کشاورزان نمونه محصولات مختلف و کارشناسان کشاورزی بهنوعی سوت آغاز کشت پائیزه را به صدا در میآورد و به عبارتی محلی است برای ارایه آخرین گزارشهای مورد نیاز و بیان نقشه راه آینده کشاورزی این مرز و بوم. با وجود آنکه از لابهلای سخنان وزیر جهادکشاورزی، معاونانش و چند کشاورز نمونهای که به ایراد سخنرانی پرداختند بارقههای امید بسیاری روشن شد، اما محمود حجتی بهخوبی مطلع است که دوران وزارت او در دولت دوازدهم در فضایی متفاوتتر از دولتهای گذشته خواهد بود.
از یک سو سکاندار وزارت صنعت، معدن و تجارت فردی است که گرایش بیشتری به حوزه تجارت به نسبت مقایسه با تولید دارد و نقطه نظرهایی که در ستاد تنظیم بازار دولت دوازدهم نیز ارایه میداد عموماً در راستای واردات بود و از اینرو به احتمال بسیار حجتی در راستای اجرای قانون انتزاع دشواریهای بسیاری در این دولت به نسبت مقایسه با دولت یازدهم خواهد داشت.
از سوی دیگر در کابینه دولت دوازدهم فرد پرنفوذی با عنوان معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیطزیست وارد شده که دیدگاههای خاصی درخصوص آب دارد و به کرات بهخصوص در مصاحبههای اخیرش تأکید کرده که مصرف آب باید در بخش کشاورزی محدود شود تا شاهد اوجگیری بحران کمبود آب و مهاجرت میلیونها نفر نباشیم.
بهطور حتم فعالیت هر وزیر جهادکشاورزی در این فضا دشوار خواهد بود، بهخصوص وزیری که یکی از ویژگیهای بارزش حرکت در راستای برنامههای چشمانداز و خودکفایی باشد.
عیسی کلانتری وزیر کشاورزی دولتهای سازندگی و اصلاحات که 12 سال سکاندار این وزارتخانه بود، یعنی از اواخر دهه 60 تا پایان دهه 70 (سال 78)، این روزها همواره به اظهارات ضد توسعه کشاورزی بهدلیل کمبود منابع آب شهرت یافته است.
با وجود آنکه تفکرات عیسی کلانتری در طول دو دهه گذشته تفاوتهای معناداری با هم دارد، اما او از ابتدای فعالیتش بهدنبال توسعه پایدار در کشاورزی بود و معتقد بود که بهدلیل محدودیتهایی که در کشاورزی داریم نباید در همه مناطق صرفاً بهدنبال افزایش سطح زیر کشت باشیم.
البته بعضی از اظهارات او نیز قابل تأمل است، بهطوری که در سال 1370 کلانتری به صراحت اعلام داشته بود که «مخالفان و منتقدان طرح توسعه نیشکر خائن، جاهل، نادان، منافق، ضد انقلاب، دلال شرکتهای خارجی و بدتر از صدام هستند و از وزارت اطلاعات خواهان برخورد با آنها هستم.»
اما در سال 1396 و پس از انتصاب بهعنوان ریاست سازمان حفاظت محیطزیست اعلام کرد: «در دهه 60 و 70 رفتارهای احساسی جایگزین رفتارهای منطقی شد و شور و شوق انقلابی برای تولید بیشتر باعث ایجاد آسیبهایی به منابع آب و خاک کشور شد. مهارکردن سیلابها از طریق ایجاد سدها باعث از بین رفتن دریاچهها و تالابها شده است. چون این اکوسیستمهای آبی با سیلابها زنده هستند.»
باز این اظهارات در جایی قابل تأملتر میشود که روزگاری عیسی کلانتری بهعنوان دبیرکل خانه کشاورز در جمع کشاورزان میگوید: «وقتی دولتی متوجه نباشد که کشاورزی مهمتر از تولید برق است آنوقت دریچه سدها که باید نیاز بخش کشاورزی کشور را تأمین کند را برای مصرف برق میبندند و از این طریق کشاورزی کشور را نابود میکنند.
سد را برای این احداث میکنند که آب مصرفی را برای شرایط بحرانی مثل خشکسالی تأمین کند، بنابراین اگر قرار باشد در خشکسالی آبی برای کشاورزی نداشته باشیم، سد را برای چهکاری احداث میکنیم؟»
وقتی به این تأکید رییس سازمان حفاظت محیطزیست که به جد ابراز میدارد بهدلیل محدودیتهای که داریم نه تنها سطح زیر کشت نباید اضافه شود، بلکه باید چند هزار هکتار از کشاورزی را کم کنیم و یا اینکه تأکید میکند ما پتانسیل تولید برای خودکفایی در کشور نداریم، بهخوبی میتوان به دشواریهای اداره کشاورزی در دولت دوازدهم پی برد.
با وجود آنکه جهادکشاورزی دولت یازدهم هم نگاهی خاص به ارتقای بهرهوری و کاهش سطح زیرکشت داشت و حتی خودکفایی سال گذشته گندم هم در شرایطی رقم خورد که شاهد کاهش سطح زیرکشت بودیم، اما بیشک باید دوئل آبی کلانتری و حجتی در دولت دوازدهم را جدی بگیریم، دوئلی که حتی رابطه حسنه حجتی و کلانتری هم ممکن است نتواند مانع آن شود.
نظر شما