شرق: محمدرضا اسکندری وزیر اسبق که چهار سال ابتدای دولت احمدی‌نژاد کلیددار بخش کشاورزی به حساب می‌آمد و خودکفایی گندم را حاصل تلاش خود در ستاد خودکفایی گندم می‌دانست، از بوته آزمایش پیروز خارج نشد. هم‌زمان با آمدن خشک‌سالی ایران که از لیست واردکنندگان گندم سازمان خواروبار کشاورزی خارج شده بود، یکباره رکورد واردات را شکست. آن روزها محمدرضا اسکندری تلاش می‌کرد همه گناه‌ها را به گردن خشک‌سالی ‌آن سال‌ها بیندازد. این روزها هم بار دیگر وزیر اسبق در نشست‌های دوستانه، مسئولان را متهم به عدم اعتقاد به خودکفایی کرده است و آنها را نفوذی دشمن معرفی می‌کند. این در حالی است که ارسلان قاسمی، نایب‌رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق تعاون، در گفت‌وگو با «شرق» از آمارسازی‌های وزارت جهاد کشاورزی در دوره اسکندری پرده برداشته و خبر می‌دهد که شرکت‌های کشاورزی سازمان اقتصادی کوثر به یمن حضور محمدرضا اسکندری در رأس این مجموعه، در شرف ورشکستگی قرار دارند. مشروح گفت‌وگو با نایب‌رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق تعاون در ادامه می‌آید: 

‌آیا اعتقاد به خودکفایی در بخش کشاورزی اعتقاد درستی است؟ 
اعتقاد به خودکفایی از دو زاویه باید مورد بررسی قرار گیرد. دستیابی به خودکفایی هم درست است و هم غلط. درست است زیرا در برخی کالاهای استراتژیک با توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که داریم شکی نباید کنیم که نیاز به خودکفایی داریم. مسائل پیرامونی در کشورمان زیاد است. به همین دلیل است که گندم را کیلویی هزارو ٤٠٠ تومان می‌خریم درحالی‌که می‌شود این محصول را در بازار جهانی به قیمت ٧٠٠ تومان خرید. تولید این محصول از نظر اقتصادی توجیه ندارد، اما مجبوریم به دلیل اینکه کالایی استراتژیک است، آن را تولید کنیم و از این زاویه باید به آن توجه کنیم. اما خودکفایی در همه محصولات کشاورزی یک کار کاملا خطا و اشتباه است. ما نمی‌توانیم در همه محصولات خودکفا باشیم زیرا برخی امکانات سرزمینی را نداریم. برخی تولیدات برای ایران گران‌تر تمام می‌شود و راحت‌تر می‌توانیم در بازار بین‌المللی آنها را تهیه کنیم. در برخی محصولات هم فناوری و تکنولوژی آن را نداریم. بنابراین مسئله خودکفایی از این دو منظر قابل‌توجه است. 

‌عملکرد وزیر اسبق در زمینه دستیابی به خودکفایی در محصولات کشاورزی خوب بود؟ 
در دو سال پایانی دولت اصلاحات بحث خودکفایی گندم پیش آمد. اسکندری مجری طرح گندم در وزارت جهاد کشاورزی بود. در آن سال‌ها این محصول، تحت مدیریت حجتی خودکفا شد. بلافاصله بعد از این داستان، اسکندری خودش وزیر جهاد کشاورزی شد. گندمی که در زمان حجتی خودکفا شده بود، به دست اسکندری رسید و خودش مسئول، سیاست‌گذار و برنامه‌ریز بخش کشاورزی شد، اما در طی چهارسالی که او وزیر بود، به بزرگ‌ترین واردکنندگان گندم تبدیل شدیم. 

‌نوسانات در تولید گندم به میزان بارندگی‌ها ارتباطی پیدا نمی‌کند؟ 
سال گذشته هم ما خودکفایی گندم داشتیم. میزان بارش‌های ما نسبت به دوره اصلاحات براساس آمارها کاهش یافته بود. خودکفایی و تولید، اصولا برنامه می‌خواهد. اسکندری گویا از این برنامه بی‌بهره بوده است زیرا گندمی که خودکفا بود را تحویل گرفت و کشور را به سمتی برد که تا سقف پنج ‌میلیون تن هم واردات داشتیم. سال گذشته با وجود کاهش بارندگی، با مدیریت و برنامه‌ریزی صحیح، در تولید گندم خودکفا شدیم. 

‌وزیر اسبق در رأس سازمان اقتصادی کوثر قرار دارد. درحال‌حاضر این سازمان یک مجموعه کاملا سودده و اقتصادی است؟ 
همه مجموعه‌های کوثر را نمی‌شناسم اما با چند تا از زیرمجموعه‌های آن سروکار داشتم. در بحث پرورش میگو در سال‌های ابتدایی که راه افتاد، کارخانه تولیدکننده غذای میگو، شرکتی به نام شرکت چینه بود. این شرکت از مجموعه‌های تحت پوشش سازمان اقتصادی کوثر بود که به مرز ورشکستگی رسیده است. یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌هایی که در تنظیم بازار نهاده‌های دامی فعالیت داشت، شرکتی به نام تکلم بود. این شرکت زیرمجموعه سازمان اقتصادی کوثر بود.
این شرکت هم به مرز نابودی رسید. با خروج شرکت تکلم از بازار انحصار و رانت در اختیار یک یا دو فرد قرار گرفت و همه می‌دانند که داستان بازار نهاده‌های دامی چیست. با توجه به این مسائل باید به وزیر اسبق گفت، چه ‌كسي نفوذی دشمن است؟ یا کسانی که با برنامه‌ریزی کار کردند و گندم را به خودکفایی رساند‌‌ند يا ديگران؟ آنها در شرایطی سخت شروع به تولید کرده‌اند. در سالی که اسکندری وزیر بود، برای اولین و آخرین‌بار نتوانستیم محصول میگو را صادر کنیم. در ٢٥ تا ٢٦ سالی که من در این زمینه فعالیت می‌کنم، فقط در دوره وزارت اسکندری بود که سازمان تعاون روستایی را وادار کردیم تا مازاد میگوی تولید‌کنندگان را خریداری کند. در آن سال به‌دلیل مشکلاتی که اتحادیه اروپا برای ما پیش آورده بود، همچنین ضعف وزارت جهاد کشاورزی، سازمان شیلات و سازمان دامپزشکی، سازمان تعاون روستایی را وارد بحث خرید میگو کردیم که هنوز تولیدکننده‌ها سه‌میلیارد تومان از این مجموعه طلبکارند و این سازمان حدود ١٠ تا ١٢ سال است که مطالبات میگوکاران را نداده است. نمی‌توان کنار گود نشست و از افراد انتقاد کرد. وقتی عملکردها را کنار هم بگذاریم، عملکردها چیز دیگری را نشان می‌دهند. اسکندری گفته است که مدیران فعلی با تکرار جمله نمی‌توانیم صرفا به فکر واردات هستند. در‌صورتی‌که عملکردها چیز دیگری را نشان می‌دهند. 

‌در دوره وزارت اسکندری شاهد واردات انواع محصولات کشاورزی بودیم؛ از میوه‌های لوکس که روی گاری فروخته می‌شد تا گندم. به نظر شما عملکرد وارداتی دولت تدبیر با آن دوره قابل مقایسه است؟ 
عملکرد حجتی و کلانتری که قبل از اسکندری فعالیت می‌کرد، با دوره اسکندری قابل مقایسه نیست. در دوره او وزارت جهاد کشاورزی یکی از مهم‌ترین کارهایش آمارسازی بود؛ یعنی اگر آمارهایی را که اسکندری در دوره خود داده بود، با جمعیت کشور مقایسه کنیم در آن سال‌ها باید خیلی مازاد تولید می‌داشتیم اما ایران به یک واردکننده تبدیل شده بود. شرکت‌هایی که در زیر مجموعه اقتصادی کوثر هستند، در حال ورشکستگی‌اند. چینه، زربال، تکلم و آبزی کوثر ورشکست شده یا در شرف ورشکستگی‌اند. شرکت‌های تحفه و شریف‌آباد هم به این داستان مبتلا می‌شوند. چگونه باید به عملکرد این دوستان نگاه کرد؟ کارنامه حجتی کاملا روشن است. کلانتری کارنامه کاملا روشنی دارد. اینکه بخواهیم درراستای منافع سیاسی افراد و به‌دلیل اینکه از کسی خوشمان می‌آید یا بدمان می‌آید، جامعه را به سمتی ببریم که بگوییم مسئولان رده بالای کشور، نفوذی دشمن هستند، سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و اعتماد عمومی سلب می‌شود. اگر اسکندری معتقد است که می‌توانیم مثل کشور هلند، تولید کنیم بزرگ‌ترین مجموعه‌های کشاورزی کشور دست خود اوست، چرا این مجموعه‌ها یکی پس از دیگری در حال نابودی است؟ 

‌ وسعت اراضی کشاورزی که تحت مدیریت مجموعه کوثر است، چقدر است؟ 
آماری از اقتصاد کوثر نداریم اما همین چهار تا پنج شرکتی که گفتم هر کدام شاخص است. شرکت زربال شاخص در بخش طیور است. شرکت شریف‌آباد در بحث دامپروری شاخص است. شرکت چینه در زمینه تولید غذای آبزیان شاخص بود. شرکت تکلم در زمینه تنظیم بازار نهاده‌های کشاورزی فعالیت‌های ارزنده‌ای داشت و نبود این شرکت و انحصار در بازار امروز یک معضل جدی برای بخش کشاورزی است. سرنوشت این شرکت‌ها چه شد؟ 

‌نکته تکمیلی دارید؟ 
بخش کشاورزی به‌صورت‌عمومی از دو مطلب رنج می‌برد. می‌خواهیم کسانی که در رأس کار هستند، این دو نکته را در نظر بگیرند. در بخش کشاورزی از نظر فناوری روز عقبیم. دومین عامل سرمایه‌گذاری است. این دو مسئله حلقه‌های مفقوده بخش کشاورزی هستند که باید دولتمردان به آن توجه کنند. بخش غیردولتی و تعاون هم به این دو مسئله توجه می‌کنند اما ابزار لازم آن در دست ما نیست. ما نمی‌توانیم با فناوری ٤٠ سال پیش با رقبای امروز رقابت کنیم. وقتی ما مرغ را به اندازه‌ای که بازار روسیه از نظر وزنی می‌پسندد، نمی‌توانیم تولید کنیم، پس نمی‌توانیم وارد آن بازار شویم. درخواست اکید ما این است که به این نکات توجه شود. اینکه گفته می‌شود مملکت ما یک مملکت خشک است، بحث درستی است. اینکه گفته می‌شود کاهش بارش داریم هم درست است. اینکه سال سختی برای کشاورزی در پیش رو داریم، صحیح است اما با مدیریت و برنامه‌ریزی مناسب همه این مسائل قابل مدیریت است. از بحران به‌وجود‌آمده، می‌توانیم فرصت بسازیم. 

کد خبر 40d852d421c94ecdaf9574cfaf751149

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمد قدسي ۰۰:۰۹ - ۱۳۹۷/۰۱/۲۸
    0 0
    من مطلب نايب رييس كميسيون تعاون جناب دكتر قاسمي را مطالعه كردم باتوجه به اين كه دركوران كار جناب مهندس اسكندري دررابطه با وضعيت ميگو توسط اقاي شم ابادي در اداره تعاون بودم دقيقا درست ميگويد دكتر قاسمي وحركتهاي اقاي اسكندري نيز براي همه روشن است كه جايگاه وي درحد مدير مياني بود نه اينكه وزير باشد