احمد پورفلاح - رئیس اتاق ايران و ايتاليا
در جريان حضور پرتعداد چهارمين هيات ايتاليایي در تهران در روزهاى 29 و 30 نوامبر (8 و 9 آذر ماه) و بر مبناى برنامه از پيش تعيين شده، بازدید از دو واحد صنعتی نزدیک به تهران در پاسخ به درخواست گروهى از مديران بنگاههاى ايتاليايي (فعال در ساخت خطوط توليدى و تجهيزات صنعتى) برنامهریزی شد.
در بعد از ظهر روز نهم آذر براى بازديد از اين دو واحد صنعتي به طرف هشتگرد كرج حركت كرديم. اولين كارخانهاي كه بازديد كرديم يك مجتمع عظيم صنعتى بود كه در زمينه ساخت بتونير، كانتينر، بدنه كاميون، بدنه تريلر و كانتينرهاى يخچالدار فعالیت میکرد. وسعت كارخانه و سالنها، تجهيزات نصب شده و در حال كار ماشينآلات، اشتياق كارگران به انجام دلسوزانه كارى كه میکردند، نظم و ترتيب حاكم در جاى جاي اين مجموعه توانمند، همه و همه گواه حضور يك مديريت علمى و كارآ در گوشه گوشه اين واحد بود. استقبال و بدرقه صميمانه مديران ارشد و مسوولان روابطعمومى اين مجتمع از ديگر نكات مورد توجه هيات بازديدكننده بود. در راه بازگشت از اين سايت، اغلب اعضای ايتاليايي همراه، به دفعات اعلام کردند كه «باورنكردني و دور از انتظارمان بود، چقدر همه چيز در حد عالى قرار داشت.» كارخانه ديگرى كه مورد بازديد هيات قرار گرفت كارخانهاى در رشته مواد غذايي (ماكارونى و اسپاگتى) بود (زرماکارون)؛ كارخانهاى به غايت تميز، زيبا، مرتب و منظم. در جاىجاى اين مجموعه بزرگ نقش اعمال مديريت علمى و عملى كاملا ديده ميشد. در راه بازگشت، دوستان ايتالياييمان بارها گفتند: «واقعا افتخارآميز است.» آنها ميگفتند در اطراف رم واحدهايي به اين بزرگى و با اين درجه از توانمندي نداريم.
توضيح دادم كه با وجود اينكه در راه صنعتى شدن در ايران، محدوديتهاى زيادى وجود داشت و وجود دارد، با این وجود در اقصى نقاط ایران، واحدهاى اينچنيني و بزرگتر و كوچكتر فراوان ديده ميشود. به آنها گفتم كه اگر ايرانى فرصت و ابزار كافى در اختيارش قرار بگيرد، شاهكار خلق ميکند. خلاصه همراه دوستان ايتاليايی با حس خوبى به تهران برگشتیم، ولى در سراسر شب اين فكر من را در بر گرفته بود كه چرا ما نسبت به اين توانمنديها غافليم و اينگونه فرصتها را از دست ميدهيم. در مواقع بحرانى به ياري صنایع نميشتابيم، در مواقع فراوانى فراموشش ميكنيم، قوانين ياريدهنده صنعت را اجرايي نميكنيم، تشكلهاى در برگيرنده صنعتی را به بازى نميگيريم. بهطور كلى، صنایع را قبول نداريم و همراهي این بخش را در حركتهاى اقتصادى مغتنم نميداريم. در نهايت نه آنها را بهطور كامل رها كردهایم و نه آنها را مسوولانه حمايت كردهايم. هر روز بر مبناى مصلحت صرف، يكطرفه سياستگذارى ميكنيم و باد ميكاريم و توفان درو ميكنيم. اميد به اينكه دولت تدبير و اميد به كمك ساير سطوح تاثيرگذار، فرصت باقيمانده را دريابد و به يارى واحدهايي بشتابد كه هنوز رمقى براى سرپا ماندن دارند.
در جريان حضور پرتعداد چهارمين هيات ايتاليایي در تهران در روزهاى 29 و 30 نوامبر (8 و 9 آذر ماه) و بر مبناى برنامه از پيش تعيين شده، بازدید از دو واحد صنعتی نزدیک به تهران در پاسخ به درخواست گروهى از مديران بنگاههاى ايتاليايي (فعال در ساخت خطوط توليدى و تجهيزات صنعتى) برنامهریزی شد.
در بعد از ظهر روز نهم آذر براى بازديد از اين دو واحد صنعتي به طرف هشتگرد كرج حركت كرديم. اولين كارخانهاي كه بازديد كرديم يك مجتمع عظيم صنعتى بود كه در زمينه ساخت بتونير، كانتينر، بدنه كاميون، بدنه تريلر و كانتينرهاى يخچالدار فعالیت میکرد. وسعت كارخانه و سالنها، تجهيزات نصب شده و در حال كار ماشينآلات، اشتياق كارگران به انجام دلسوزانه كارى كه میکردند، نظم و ترتيب حاكم در جاى جاي اين مجموعه توانمند، همه و همه گواه حضور يك مديريت علمى و كارآ در گوشه گوشه اين واحد بود. استقبال و بدرقه صميمانه مديران ارشد و مسوولان روابطعمومى اين مجتمع از ديگر نكات مورد توجه هيات بازديدكننده بود. در راه بازگشت از اين سايت، اغلب اعضای ايتاليايي همراه، به دفعات اعلام کردند كه «باورنكردني و دور از انتظارمان بود، چقدر همه چيز در حد عالى قرار داشت.» كارخانه ديگرى كه مورد بازديد هيات قرار گرفت كارخانهاى در رشته مواد غذايي (ماكارونى و اسپاگتى) بود (زرماکارون)؛ كارخانهاى به غايت تميز، زيبا، مرتب و منظم. در جاىجاى اين مجموعه بزرگ نقش اعمال مديريت علمى و عملى كاملا ديده ميشد. در راه بازگشت، دوستان ايتالياييمان بارها گفتند: «واقعا افتخارآميز است.» آنها ميگفتند در اطراف رم واحدهايي به اين بزرگى و با اين درجه از توانمندي نداريم.
توضيح دادم كه با وجود اينكه در راه صنعتى شدن در ايران، محدوديتهاى زيادى وجود داشت و وجود دارد، با این وجود در اقصى نقاط ایران، واحدهاى اينچنيني و بزرگتر و كوچكتر فراوان ديده ميشود. به آنها گفتم كه اگر ايرانى فرصت و ابزار كافى در اختيارش قرار بگيرد، شاهكار خلق ميکند. خلاصه همراه دوستان ايتاليايی با حس خوبى به تهران برگشتیم، ولى در سراسر شب اين فكر من را در بر گرفته بود كه چرا ما نسبت به اين توانمنديها غافليم و اينگونه فرصتها را از دست ميدهيم. در مواقع بحرانى به ياري صنایع نميشتابيم، در مواقع فراوانى فراموشش ميكنيم، قوانين ياريدهنده صنعت را اجرايي نميكنيم، تشكلهاى در برگيرنده صنعتی را به بازى نميگيريم. بهطور كلى، صنایع را قبول نداريم و همراهي این بخش را در حركتهاى اقتصادى مغتنم نميداريم. در نهايت نه آنها را بهطور كامل رها كردهایم و نه آنها را مسوولانه حمايت كردهايم. هر روز بر مبناى مصلحت صرف، يكطرفه سياستگذارى ميكنيم و باد ميكاريم و توفان درو ميكنيم. اميد به اينكه دولت تدبير و اميد به كمك ساير سطوح تاثيرگذار، فرصت باقيمانده را دريابد و به يارى واحدهايي بشتابد كه هنوز رمقى براى سرپا ماندن دارند.
نظر شما