منصور انصاری 

  گویا قرار نیست که آب خوشی از گلوی مرغداران کشور بدون نگرانی، عذاب و دلهره فرو رود و نفسی تازه کنند. چند سال است این صنعت در نوسان شدید قیمت به سر میبرد و در یک فرایند فراز و فرود، بازنده این صحنه پر زد و خورد تولیدی به واقع مرغدارانی هستند که تمام هست و نیست خود را به میان آورده اند که بتوانند برای جمعیت 80 میلیونی و در حال افزایش کشور بخشی از مواد پروتئینی را با نازل ترین قیمت نسبت به سایر کالاهای کشاورزی از جمله گوشت قرمز تامین کنند. در اصل این یک معضل حاکمیتی است که مسئول مستقیم و اول آن دولت و درگام دوم سازمانهای وابسته دولتی و در چند گام بعدی خود مرغداران هستند. این تولید به مثابه مرغی است که هم در عروسی سرش بریده می شود هم در عزا و ظاهرا هیچ کس هم پاسخ گو نیست؛ همه به توصیف وضع موجود می پردازند و کمتر مسئول یا سیاستگذاری برنامه ای منسجم و قابل اتکا و نتیجه بخش ارائه میدهد و گویا این بیماری مزمن و بازار پر تلاطم قرار نیست به سکون برسد.

 البته اگر منصفانه قضاوت کنیم موضوع تولید، عرضه، قیمت، بازار  تخم مرغ و به ویژه گوشت مرغ بسیار پیچیده و چند وجهی است و مهم تر از اینها، به دلیل کمبود و گرانی گوشت قرمز و ضعف قدرت خرید چند دهک اجتماعی اقتصادی بسیار سیاسی و حساس است و می توان گفت در ردیف کمبود گندم، گرانی و ارزانی نان قرار دارد، در حالی که شاهد هستیم موضوع گندم، آرد و نان در سطح کلان تا حدود زیادی حل شده است اما وضعیت گوشت مرغ همچنان در مسیر تندباد نوسان قیمت و موجهای شکننده بازارِ عرضه و تقاضا دست و پا میزند تا از مخمصه رهایی یابد. مرغداران از این وضع ناراضی اند، حتی وقتی قیمت گوشت مرغ به حاشیه سودی نسبتا منطقی می رسد مرغداران دلشوره دارند که این وضع بازار تا کی می پاید و دوام خواهد یافت. این عدم اطمینان به آینده یک شاخص زیان بخش برای هر کسب و کار است و در نهایت می تواند پایه های یک تولید ملی را سست و فروریزاند. دورانی که مسئولان برای نشان دادن عملکرد خوب خود و همچنین موفقیت در یک صنعت، با قیاسهای آماری غیر قابل اتکا می گفتند و می گویند؛ «پارسال اینقدر تولید کردهایم و امسال مثلا 20 درصد افزایش تولید داشته ایم»، سپری شده است، شاخص واقعی موفقیت این یا آن تولید ملی در عرصه بازار رقم میخورد و اینکه سرمایه گذار در مقابل سرمایه گذاری خود چقدر سود برده و چه تعداد ورشکسته و از میدان تولید کنار رفته اند. به راستی چه کار باید کرد؟ بسیاری از صاحب نظران و دست اندرکاران صنعت مرغداری به طور عمده از سه عامل برای این وضع نابسامان یاد می کنند؛ یکی آنکه تولید دارای آنچنان برنامه ای نیست که به رغم وجود واسطه های مضر و دلالان نامتعارف بتوان بازار را کنترل کرد، به عبارتی رابطه ای منطقی میان بازار و عرضه گوشت مرغ و تولید در مقاطع مختلف سال وجود ندارد.

در همین رابطه مهندس حسن زاده مدیرعامل اتحادیه سراسری مرغداران گوشتی به رسانه ها می گوید: تولید گوشت مرغ برنامه ریزی منسجم ندارد و دخالت نهادهای دولتی هم چه هنگام حمایت از تولید و چه با هدف تنظیم بازار منسجم منظم و یک دست نیست.

عامل دیگر انتقادات و اشکالاتی است که به خود مرغداران برمی گردد. از جمله فعالان این بخش، با انتقاد از هم صنفی های خود میگ ویند رعایت نکردن طول دوره (تخلیه دیرهنگام واحد و تولید مرغ با اوزان بالا)، جوجه ریزی بیش از ظرفیت واحدها و خارج از سقف پروانه، جوجه ریزی بدون مجوز و پراکنده در واحدهای بدون پروانه، جوجه ریزی عجولانه بدون توجه به بازار عرضه و تقاضا با تصور استفاده از شرایط بازار به هنگام خوب بودن قیمت گوشت مرغ. سومین راهکار کلی که میتواند در چارچوب برنامه ریزی و سیاستهای متولی امر تولید گوشت مرغ و تخممرغ، بازار را در شرایط تعادل قرار دهد، صادرات منظم و برنامه ریزی شده در قالب پروتکلهای سیاسی اقتصادی با کشورهای همجوار است. 
تاکنون از سوی وزارت جهاد کشاورزی هیچ رفت و آمدی به طور مشخص برای انعقاد چنین پروتکلهایی که حاوی صادرات حجم معینی گوشت مرغ و  تخممرغ به کشورهای همجوار حتی کشور عراق که مناسبات اقتصادی و بازرگانی خوبی با کشورمان دارد، درمیان نبوده است. صادرات توسط بخش خصوصی و به صورت تصادفی و هرازگاهی نیز هرگز کمکی به بازار آشفته و پرنوسان گوشت مرغ نخواهد کرد، بلکه نتیجه عکس و منفی بر بازار دارد. حال در شرایطی که با فرض 6 دوره جوجه ریزی، ظرفیتی بالغ بر تولید 3میلیون تن گوشت مرغ وجود دارد و مصرف داخل حداکثر و در بهترین شرایط، سالیانه یک میلیون و هفتصد تا هشتصد هزار تن است چگونه میتوان بازار را تنظیم کرد؟ مسلما این امکان وجود ندارد؛ مدیریت چنین بازار بزرگی فقط با ارائه آمار و ارقام اینکه « چه کرده ایم و چه میکنیم » بی توجهی به کسب و کار بخش خصوصی است. در جمع بندی نهایی برای برون رفت از مخمصه نوسان قیمت و آشفتگی بازار، سه راهکار کلی باید رعایت شود: برنامه ریزی کلان برای تولید متناسب با ماه های سال و اقلیمهای جغرافیایی و تنظیم میزان جدی جوجه ریزی به تفکیک استان و آموزش، ترویج و اطلاع رسانی مداوم رسانه ای برای جلب همکاری مرغداران با ارائه تحلیلهای منطقی و متقاعد کننده از سوی دولت، که نظم ومیزان سهمیه جوجه ریزی را رعایت کنند، شتابزده وارد بازار آشفتۀ ناپایدار نشوند و تولید را مقطعی نگاه نکنند، دوم؛ مسئولیت پذیری آحاد مرغداران و هماهنگی و همراهی آنان با تشکلهای خود، دوری از چشم و هم چشمی و رقابتهای غیر منطقی با خود در افزایش خارج از ظرفیت و نوبت جوجه ریزی. تا خودمرغداران در یک اتحاد صنفی اصل جوجهریزی منظم را رعایت نکنند نمیتوان به یک ثبات رسید و آخرین و سومین موضوع، صادرات در چارچوب پروتکلهای سیاسی اقتصادی با کشورهای همجوار و حمایت عملی از صادرات و دوری از صادرات تصادفی و هرازگاهی است، جز این صنعت مرغداری به مثابه تمثیلی که میگوید «ما چون مرغی هستیم که هم در عزا ذبح می شویم هم در عروسی»، همیشه در یک فضای نوسانی، پرمخاطره و به زیان مرغداران با دلهره و نگرانی به سر خواهد برد. 
در پایان، ذکر این نکته بسیار مهم است که وظیفه دولت فقط اعلام آمار افزایش تولید نیست، بلکه بهبود وضعیت تولید، تولیدکنندگان و کسب و کار، سرمایه گذاران بزرگ و کوچک و نهایتا افزایش میزان کمی و کیفیت گوشت مرغ و  تخممرغ در چارچوب امنیت غذایی یعنی دسترسی همه آحاد مردم با قدرتهای خرید متفاوت به مواد غذایی از جمله این دو محصول پروتئینی نیز باید مورد توجه جدی قرار گیرد.


کد خبر c2b87c04aedb41c78f52a99f27e57544

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 2 =