کشاورزی> اقتصاد غذا - وحید زندی‌فخر

1) اسم مهران مدیری که می‌آید، ناخودآگاه لبخندی دلنشین بر گوشه لب‌هایمان شکل می‌گیرد و گاهی هم ما را یاد تکیه کلام‌های بعضاً نامفهوم سریال‌هایش می‌اندازد. او کمدین است؛ از آن کمدین‌هایی که شاید کمتر بتوان مثالش را در کشور پیدا کرد؛ بنابراین مردم با چشم دیگری به او می‌نگرند. روی حرف‌هایش حساب می‌کنند و رفتارهایش در ذهن‌ها تا مدتی طولانی حک می‌شود. هرچه می‌گوید، کلمه‌به‌کلمه بر فکر، عقیده و احساس مخاطب نفوذ کرده و حال او را عوض می‌کند. مدیری در مدیریت برنامه‌های طنز، به‌گونه‌ای بیننده را تسخیر می‌کند که می‌تواند تلخ‌ترین حرف‌ها و شکایت‌ها را با زبانی خنده‌دار و کمدی‌وار به کاسه گوش و چشم مخاطبان ریخته و از آن قالبی را بیرون بکشد که خودش می‌خواهد. گاهی نصیحت می‌کند و گاهی نیش‌تر می‌زند. به همین دلیل، بیننده مانند گروگانی در دستان اوست و هرجا که اراده کند، می‌بردشان. 
2) دورهمی؛ یکی از آخرین کارهای مدیری که شاید به‌گونه‌ای تقلید از خندوانه یا برنامه‌های خارجی از این دست باشد، از شبکه نسیم پخش می‌شود. او برخی مواقع، میهمانانش را به چالش می‌کشد، وارد حیطه خصوصی افراد می‌شود و در انتها یک تصویر قابل درک از فرد مورد نظر در اذهان عمومی می‌سازد و تقریباً همیشه در انتهای برنامه، رودرروی مخاطب قرار گرفته و با زبانی عامیانه و گاهاً طنزآلود، گره‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی روز جامعه را پیش چشم او باز کرده و ذهن بیننده را تا نزدیکی‌های عمق ماجرا می‌برد. به‌گونه‌ای که اگر کسی در میان مخاطبان، رفتاری غیرمعقول در همان زمینه مورد بحث داشته باشد، با گفته‌های مدیری هم‌ذات‌پنداری کرده و سعی می‌کند در اصلاح خود بکوشد.
3) پس چنین تأثیرگذاری ژرفی، می‌طلبد تا از مدیری، الگویی ناب بسازد که تک‌تک گفته‌ها، رفتارها و حتی اندیشه‌هایش در راستایی باشد که گمراهی به بار نیاورده و مردم را از جاده اصلی حقیقت، منحرف نکند، اما به‌نظر می‌رسد در یکی از برنامه‌های دورهمی، حقیقت‌جویی و راست‌اندیشی مدیری، زیر سؤال می‌رود؛ پرسشی که شاید بسیاری از عوام، آن را بدون پاسخ با جان دل می‌پذیرند و احتمالاً تا آخر عمر، در مقابل نظریه مخالف آن، گارد گرفته و به هیچ عنوان گفته‌های او را فراموش نمی‌کنند؛ حتی اگر خلاف اظهارات مدیری، از نظر علمی اثبات شده باشد. این همان نقطه‌ای است که رسالت یک هنرمند را تعیین می‌کند. وقتی مدیری رو به 80 میلیون ایرانی، اطلاعات غلط درباره محصولات تراریخته یا به تعبیر مخالفان آن دستکاری شده ژنتیکی می‌دهد و اذعان می‌کند که این محصولات بدون هیچ نظارتی با حجم انبوه وارد کشور می‌شود، به‌گونه‌ای روح و روان مردم را به بازی گرفته و کلماتی که در زبان ساده و عامیانه‌اش وجود دارد، تا عمیق‌ترین لایه‌های اجتماع نفوذ می‌کند.
4) "وسیله کسب علم، نباید به دست نادان بیفتد"، "باید به حال علم، تأسف خورد که بازیچه دست چنین کسانی می‌شود"، "اگر دانش را به خاطر کسب درآمد فرا می‌گیرید، در حق آنهایی که به خاطر خود علم، آن را می‌آموزند، جفا کرده‌اید." اینها دیالوگ‌های طعنه‌آمیزی است که لابه‌لای نمایش‌های برنامه مورد نظر بین بازیگران رد و بدل می‌شود. به عبارتی، مدیری می‌خواهد به بیننده این نکته را القا کند که در حال حاضر، علم ژنتیک به دست کسانی افتاده که تنها به فکر جیب خود هستند و در حقیقت نادانند. او آنها را فریب‌کار، طماع، ستمگر و ساده‌تر از همه سودجو می‌خواند و در حالی که به‌نظر می‌رسد خودش هیچ اطلاع درستی از این علم نداشته، می‌گوید: "یک روز فرا می‌رسد که پودر مخصوصی به شما می‌دهند که با حل شدن آن در آب، سیب‌زمینی تشکیل می‌شود!" آیا به‌راستی، رسالت علم ژنتیک، چنین است؟ مدیری، بهانه عالمان ژنتیک را تهیه غذای مردم می‌داند و مخاطب را چنان از این موضوع می‌ترساند که به تمام غذاهای موجود در عالم، مشکوک می‌شود؛ مخاطبی که شاید اطلاعی از نحوه اصلاحات ژنتیکی ندارد و نمی‌داند دایره تراریخته تا کدام شعاع، کشیده می‌شود.
5) مدیری در این سکانس، مردم را از سلامت تغذیه‌ای می‌ترساند و به آنها هشدار می‌دهد که مراقب آنچه که می‌خورند، باشند؛ اما اگر کمی به عقب برگردیم، رفتار بسیار متناقضی را از این هنرمندی که به اصطلاح الگوی جامعه ایرانی است، خواهیم دید. او در نشست خبری، در مقابل دوربین‌های شکارچی، با افتخار سیگارش را روشن می‌کند و اجازه می‌دهد که از او عکس بگیرند! به همین راحتی مخاطب را در دامی گرفتار می‌کند که از دایره مضرات سیگار، بیرون است. او در یک برنامه، عملاً مردم را با رفتار خود، به کشیدن سیگار دعوت کرده و در برنامه‌ای دیگر، همین مخاطب را از سرطان حاصل از مصرف محصولات تراریخته می‌ترساند. کدام حرکت را باید باور کرد؟ آیا تنها تهدید سلامتی مردم در تغذیه محصولات تراریخته -فارغ از درستی و نادرستی این ادعا- خلاصه می‌شود یا مرز آن تا پک‌های ممتد سیگار هم می‌رسد؟ چنین پارادوکسی از یک هنرمند الگو، از نظر روان‌شناختی چه ریشه‌ای دارد؟ آیا او واقعاً نگران سلامت مردم است؟


کد خبر 44503c18fabe4e5c8664762f6684b975

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • حقیقت ۱۲:۲۹ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۱
    0 4
    با سلام هرچقدر که بخواهند عالمان هم بگویند تراریخته بد است باز هم ما می خواهیم بگوییم خوب است . اصلا تا ارگانیک هست چرا تراریخته ؟ بحث کشورهایی که دیگر تولید تراریخته ندارد هنوز هم هست ؟ حاصلخیزی کشور ما بسیار خوب است و این همه فارغ التحصیل کشاورزی و زراعت اما هیچکدام زحمت ندادند بر سر مزارع بروند و به کشاورز مشاوره بدهند . امروز در تمامی علوم نگاه کنید هر جه می گویند سه ما تا یک سال بعد دوباره آن نظریه غلط اعلام می شود و مردم خسته دیگر حرف ها باور ندارند و هرچه را هم که امروزه می گویند آخرش به سرطان ختم می کنند و با سرطان سخن خود را تمام می کنند. بستنی نخورید سرطانزاست . و... با این سردرگمی در علم چگونه با ژنتیک می خواهند با تجربه تازه وارد تغدیه شوند که رابطه مستقیمی با سلامت مردم دارد؟؟؟؟؟؟!!!!!!!! برنامه ششم توسعه را هم بخوانید حرف های مدیری را برای تراریخته نوشته است.
  • زهرا ۱۵:۲۷ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۱
    0 0
    در پاسخ به خواننده گرامی با عنوان حقیقت نوشت ذکر چند نکته حقیقی و واقعی و طرح چند پرسش ضروری به نظر میرسد. 1)برخلاف جریان سازی صورت گرفته آنچه علمای ژنتیک متفق القول اظهار کرده اند سلامت محصولات تراریخته واجد مجوز تجاری سازی است که در بازار موجودند 2)بحث ممنوعیت تولید و مصرف تراریخته در کشورها افسانه ای است که با اندکی زحمت و توجه به قوانین کشور ها و مراجعه به مراجع رسمی و معتبر کشور ها و نه ادعا های بی پایه و اساس به راحتی قابل دسترس خواهد بود. برای تاکید بر مشروعیت و مجاز بودن تراریخته در اتحادیه اروپایی به عنوان می توان به مصوبه سال 2015 این اتحادیه اشاره کرد که مصرف محصولات تراریخته را مجاز دانسته و کشوری که قصد ممنوع کردن هر یک از رخدادهای تراریخته را داشته باشد باید ادله ای برای ممانعت از مصرف آن در کشور بیاورد و تا کنون نیز چنین اتفاقی نیوفتاده است و مصرف تراریخته در این کشورها مجاز است. 3)این که ایرران کشوری پهناور است بی شک موقعیت مناسبی برای کشاورزی فراهم می آورد اما آیا همه این زمین های بایر و وسیع از حاصلخیزی مناسبی برای کشاورزی برخوردارند؟ خیر کمبود مواد آلی و بحران آب و به طور کلی اقلیم گرم و خشک و فرسایش بی رویه از جمله مشکلات حاد و بارز گریبانگیر کشاورزی است. 4)قطعا یافته های نوین می توانند منجر به نقض یافته های قبلی در فناوری شوند اما برای اطلاع لازم است بدانید که بیست سال پس از گذشت کشت و مصرف محصولات تراریخته عوارض سوئی برای بشر از جانب این محصولات متوجه انسان و محیط زیست نبوده است. 5)گرچه برآورد می شود یافته های بشر از آنچه تا کنون کشف نرده کمتر است اما نسبت دادن سردر گمی به متخصان علم ژنتیک به نظر اندکی بی انصافی است چرا که بسیاری از پیشرفت های زندگی کنونی مرهون علم ژنتیک است 6)ضمن احترام به سابقه فاخر آقای مدیری و تیم حرفه ای ایشان در طنز لازم است توجه کنید که برنامه ششم در حمایت از فناوری تراریخته و مهندسی ژنتیک و در راستای سیاست های نظام نگارش شده است. حمایتی که در سالهای نه چندان دور از این فناوری دریغ شد با آرزوی سربلندی برای ایران عزیز
  • راس الغول ۰۴:۰۲ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۴
    0 0
    می دانستید که سیگار تا پنجاه سال تبلیغ می شد و کسی نمی دانست سرطان زاست؟ بله گند محصولات تراریخته هم مثل سیگار ۵۰ سال دیگر در می آید و شما هم مثل بز اخفش دنبال 'بازار" بدوید و خیالپردازی که دارید محصولات "علم" را، مصرف می کنید. در ضمن مثل تمام ایرانیها که از روی شکمشان حرف می زنند فرق علم ، تکنولوژی، محصولات تکنولوژی و حاصل محصولات تکنولوژی را نمی دانید. نمی دانید که اگر ما ابزار تغییر ژن را داشته باشیم، و علم ژنتیک بتوانتد تغییرات ژنتیکی آن ابزار را تایید کند، دلیل بر این نمی شود که فهمیده باشیم آن ژنها چگونه کار می کنند- که چنین علمی هنوز وجود ندارند. برای محصولات تراریخته: آنها را تنها در معرض اشعه رادیواکتیو قرار می دهند و سپس در آزمایشگاه بررسی می کنند تا ببینند ظاهر آنها تغییری نکرده باشد و بین محصولات تغیر یافته بدنبال آنهایی که بهتر محصول می دهند می گردند. رابطه اینکار کاملا رندم با علم ژنتیک مثل رابطه گودرزی با شقایق ست. چنین علمی تنها در خیالات شما وجود دارد که بتواند با بررسی تغییر ژنتیکی تمام خاصیتهای محصول جدید را پیشبینی کند و خیال شما را از بابت سلامتی انها تایید کند علمزدگان عزیز.