۰ نفر
۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۵
صنایع غذایی> مرگ خاموش، نام ترسناكي براي ديابت است؛ هرچند كه اين بيماري آن قدرها كه براي ايراني ها ترسناك شده براي ساير مردم جهان ترسناك نيست. دليل ترس ايراني‌ها از ديابت هم البته بي‌حساب نيست. هر روز تعداد افرادي كه با بيماري قند خون يا مرض قند در اطراف ما روزگار مي‌گذرانند بيشتر و بيشتر مي‌شود.
هرچند كه اين بيماري در جهان روبه‌رشد است اما در ايران هم با سرعت عجيب و نگران‌كننده‌يي رشد مي‌كند و هم با هزينه‌هاي هولناك‌تري. كوري، قطع دست‌وپا، امراض قلبي و درنهايت مرگ تصاويري است كه در ايران بيشتر با ديابت تداعي مي‌شود. درحالي كه عاقبت ديابت اين قدرها هولناك نيست اگر به موقع شناسايي و كنترل شود. اما مگر مي‌توان جلوي سود كردن واردكننده‌هاي عنصر اصلي ديابت را گرفت؟


واردكننده‌هاي شكر كه با رانتي كه از دولت در سال‌هاي 85 و بعد از آن گرفتند (ارز دولتي)، واردات شكر را چنان شتابي دادند كه نه تنها كارخانه‌هاي قند و شكر را تعطيل كردند و صنعت را خواباندند بلكه فقط در سال 85-86، چيزي حدود 3.5 ميليارد دلار هم هزينه درمان ديابت روي دست دولت گذاشتند؛ هزينه‌يي كه نه تنها دولت وقت واردكننده كه چندين دولت بعد را نيز درگير حساب‌وكتاب خود كرده است.

ديابت يا بيماري قند خون يك اختلال متابوليسم يا سوخت‌وسازي در بدن است كه توانايي توليد انسولين را از بين مي‌برد و در نهايت بدن نمي‌تواند قند خون را پايين بياورد. ديابت يا مرض قند، ‌آن طور كه بين مردم ايران رايج است، بيماري پنهان و زمانبري است كه همين ويژگي هم خطر آن را درجهان چندين برابر مي‌كند.

اما ميزان شيوع و گستردگي اين بيماري در خاورميانه نيز ركورد‌دار است. به گزارش «تعادل» براساس آمار موسسه بين‌المللي ديابت (IDF) از 10 كشور ركورددار نرخ شيوع ديابت در سال 2010 ميلادي ‌6 كشور در خاورميانه قرار داشتند؛ امارت متحده عربي با نرخ رشد 18.7درصدي، ‌عربستان با نرخ رشد 16.8درصدي، بحرين با نرخ رشد 15.4 درصدي، كويت با نرخ رشد 14.6درصدي، ‌عمان با نرخ رشد 13.4درصدي و مالزي با نرخ رشد 11.6 درصدي ركورد داران ديابتي جهان هستند.

رشد شيوع جهاني ديابت به گزارش سازمان جهاني بهداشت (WHO)، 9درصد در ميان بزرگسالان تخمين زده شده كه در سال 2012 منجر به مرگ 1.5 ميليون تن به صورت مستقيم شده است. جالب اينجاست كه بيشتر از 80درصد مرگ هاي ديابتي در كشورهاي با درآمد متوسط و پايين رخ مي‌دهد و اين سازمان پيش بيني كرده كه ديابت تا سال 2030 هفتمين دليل عمده مرگ جهان خواهد بود.  يكي از مهم‌ترين دلايل رشد ديابت در جهان تغيير سبك زندگي و به ويژه عادات غذايي مردم است؛ رشد شهرنشيني در كشورهاي درحال توسعه و توسعه نيافته كه 80درصد مرگ هاي ناشي از ديابت را به دوش مي‌كشند، افزايش مصرف غذاهاي آماده و كربوهيدرات و از همه مهم‌تر افزايش مصرف شكر مهم‌ترين دلايل رشد ديابت است.

جالب‌تر اينكه كشورهايي كه بيشترين آمار ابتلا به ديابت را در جهان دارند و عمدتا در همسايگي يا نزديكي ايران نيز قرار دارند، عمده مصرف‌كننده‌هاي كربوهيدرات و شكر در جهان هستند. براساس آمار مركز بين‌المللي استاتيستا، كشورهاي امارات متحده عربي و ايران در ميان 10 كشور اصلي واردكننده شكر در سال‌هاي 2013 تا 2014 جا خوش كرده‌اند.

به گزارش «تعادل» از اين مركز مطالعات آماري، چين در اين مدت 4.33ميليون تن، اندونزي 4.09 ميليون تن، امريكا 3.36ميليون تن، اتحاديه اروپا 3.3 ميليون تن، امارات متجده عربي 2.14ميليون تن، بنگلادش 2.07ميليون تن، كره جنوبي 1.91ميليون تن، مالزي 1.9ميليون تن، الجزيره 1.85ميليون تن و درنهايت ايران با 1.63ميليون تن شكر وارد كشور و سبد غذايي مردم خود به شكل هاي مختلف كرده‌اند.  مطالعات پزشكي و علمي بسياري نيز نشان داده كه ميان مصرف شكر و افزايش احتمال ابتلا به ديابت رابطه مستقيم و محكمي وجود دارد. اما آنچه مصرف شكر را در جامعه‌يي افزايش مي‌دهد ذايقه مردم است؛ ذايقه‌يي كه بيشتر بازار آن را تعيين مي‌كند و شكل مي‌دهد. براي نمونه، قوت غالب ايراني‌ها در دهه 40 و 50 شمسي هيچ‌گاه برنج نبود. از زماني كه دولت وقت در دهه 60، با دادن يارانه در غالب كوپن، مردم را به مصرف كالاهايي مانند برنج و روغن تشويق كرد، برنج كم كم به غذاي عمده ايراني‌ها بدل شد و امروز واردات آن، كمر توليد داخل و بودجه دولت را خم كرده است.

شكر هم همين راه را طي كرده و مي‌كند. زماني كه تمايل واردكننده‌ها به واردات شكر با ارز دولتي و به عبارتي، رانت دولتي، روزبه‌روز بيشتر مي‌شود، حجم شكر در بازار هم افزايش پيدا مي‌كند. در نتيجه اين روند، قيمت شكر هم در اثر عرضه، براي مردم و صنايع غذايي معقول و قابل تحمل مي‌شود. از آنجا كه اقتصاد زيربناي فرهنگ است‌تا رفتاري عارضه اقتصادي نداشته باشد، ترويج يا حذف نمي‌شود. همان طور كه بستن كمربند ايمني در حين رانندگي با افزايش جريمه‌ها بين مردم باب شد و برنج با قيمت پايين جاي خود را چنان طي 30 سال سر سفره ايراني‌ها باز كرد كه امروز دولت فكر حذف آن را طي30 سال آينده در سر دارد تا از هزينه‌هاي واردات آن شانه خالي كند.

براساس آماري كه وزارت بهداشت دولت يازدهم در اختيار «تعادل» قرار داده، ميزان شيوع ديابت در ايران بيشتر در سنين بالاي 30سال است و هم‌اكنون 12-10 درصد جمعيت شهري و 6-5درصد جمعيت روستايي را درگير كرده است. اما نرخ شيوع ديابت در ايران سالانه 8درصد است در 4سال اخير نسبت به كل جمعيت روند صعودي پرشتابي را تجربه كرده است.

صعود همزمان واردات شكر و ديابت به قله

اسدالله‌رجب،رييس انجمن ديابت ايران نيز در گفت‌وگو با «تعادل» مي‌گويد: 25 سال پيش، تعداد ديابتي‌هاي ايران بيش از 600 هزار نفر بود و امروز بيش از 10برابر شده و به بيشتر از 7ميليون نفر رسيده است. اين روند ابتلا روند رشد پرشتابي است.

اين روند پرشتاب تنها به رشد ديابت در ايران محدود نمي‌شود. بذر اين روند خطرناك در سال‌هاي مياني دهه 90 شمسي كاشته شد.

زماني كه از سال 85 واردات شكر ناگهان 18برابر شد واز 80هزار تن سهم بخش خصوصي در سال 84 به 1485هزار تن در سال 85 رسيد.  در حقيقت، واردات شكر از زماني كه دست دولت بود در سراشيبي حركت مي‌كرد اما از زماني كه به دست خصوصي افتاد تنها دو سال طول كشيد كه واردكننده‌ها سوراخ كسب سود از مابه التفاوت ارز دولتي و خصوصي را پيدا كنند. واردكننده در سال 86 كمي از شتاب واردات شكر به بازار ايران كاستند و به واردات 962 هزار تن رضايت دادند. دولت هم در اين سال با شدت قابل توجهي بر ترمز واردات خود كوبيد و يك ميليون تن را به 208هزار تن رساند. اين افت و خيز در سال‌هاي آتي ادامه پيدا كرد ولي هيچ‌گاه از 900هزار تن كمتر نشد.

به‌طور كلي ايران طي كمتر از يك دهه، از سال 84 تا ميانه 93، حدود 13ميليون و 357هزار تن شكر وارد كرد. اما اوج واردات در سال 85 بود كه ارزش آن برابر است با يك ميليارد و 17ميليون دلار؛ پولي كه دو برابر آن در همان سال و سال بعدترش هزينه درمان ديابت در كشور شد.

 824 دلار هزينه سرانه ديابت

براساس گزارشي كه وزارت بهداشت در اختيار «تعادل» قرار داده است هزينه تمام شده ديابت در سال 2009 (85-86) حدود 3.78ميليارد دلار امريكا بوده كه شامل 2.04ميليارد دلار هزينه مستقيم درماني و غيردرماني و 1.73ميليارد دلار هزينه غيرمستقيم مي‌شده است. هزينه سرانه مستقيم اين بيماري نيز 824.6دلار و هزينه سرانه غيرمستقيم آن 864.8 دلار است.

منظور از هزينه‌هاي مستقيم، هزينه‌هاي عوارض با سهم 48.9درصدي و هزينه‌هاي دارو با سهم 23.8 درصدي است. عوارض بيماري ديابت هم، بيماري‌هاي قلبي و عروقي (با سهم 42.3درصدي از كل هزينه‌هاي درمان)، نفروپاتي يا بيماري كليوي ثانويه (23درصد) و عوارض چشمي (14درصد است) هستند. اما هزينه‌هاي غيرمستقيم ديابت هم شامل از كارا فتادگي (335.7ميليون دلار)، ناتواني موقت (452.4ميليون دلار) و كاهش بهره وري به دليل مرگ زودرس (950.3ميليون دلار) در سال 2009 بوده است. تعداد ديابتي‌ها در ايران سال 2009 نزديك به 2ميليون و نيم تخمين زده شد.

تعداد بيماران مبتلا به ديابت بعد از گذشت 6سال قطعا رشد چند برابري داشته هرچند كه آمار جديدتري نه در وزارت بهداشت و نه در انجمن ديابت ايران وجود ندارد. با اين حال، واقعيت در نبود آمار واطلاعات رنگ نمي‌بازد و چه بسا در نبود دانش و آگاهي، باشدت بيشتري هم جولان دهد. از طرفي هزينه‌هاي درمان هم كه با رشدي چند برابر تورم عمومي در حال افزايش است، اين بيماري را براي مردم و دولت هولناك‌تر مي‌كند. مردمي كه سبد غذايي و عادات مصرفيشان را بيش از رسانه‌ها، بازار و واردكننده‌ها و دولت مي‌چيند و مي‌سازد.

منبع:روزنامه تعادل

مريم بورقاني
کد خبر 123e3b15b2e142e5a81e29284ea52d00

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 16 =