محمدرضا جمشیدی

بر اساس اعلام بانک جهانی میانگین آب مصرف سرانه جهان حدود 580 متر مکعب برای هر نفر در سال است که این رقم در ایران 1300 متر مکعب است

طبق گزارشهای وزرات نیرو میزان هدر رفت آب در ایران 28 تا 30 درصد است ،‌در حالیکه این میزان هدر روی در دنیا 9 تا 12 درصد گزارش شده است .

همچنین در حالیکه سرانه آب تجدید پذیر کشور در سال 1340  حدود5 هزار متر مکعب بوده این مقدار در سال 1385 به 1750 متر مکعب رسیده که به معنی نزدیک شدن به مرحله تنش آبی است .

نکته مهم دیگر این است که منابع آب تجدید شونده ایران هم اکنون 25 درصد متوسط جهانی آن است و بیش از 130 میلیارد متر مکعب از منابع آبی موجود در کشور تجدید شونده است .

این آمار به خوبی بیان کننده آن است که به رغم طرح های 10 ساله و گسترش سیستم های نوین آبیاری در مزارع کشاورزی که در یکی دو سال اخیر رکورد زنی هم شده است ،‌هنوز تا رسیدن به سر منزل مقصود راه طولانی مانده است وبرای ارتقای بهره وری در زمینه استفاده از منابع آبی کشور راه طولانی وجود دارد و با توجه به مصرف 90 درصد منابع آبی در کشاورزی توسعه آبیاری تحت فشار عزمی ملی می طلبد .

سال هاست از مکانیزه نبودن کشاورزی کشور سخن به میان آمده تاکیدات خاصی هم در این خصوص توسط متولیان بخش کشاورزی شده و حرکت هایی هم صورت گرفته ،‌اما واقعیت این است که با همه تلاش های انجام شده هم اکنون ضریب نفوذ ماشین الات کشاورزی کشوربین یک تا 1/18 درصد است و براساس هدفگذاری برنامه پنجم توسعه ضریب مکانیزاسیون کشاورزی به
1/5درصد ( اسب بخار ) می رسد .

در این وادی پرسش این است که آیا رسیدن به ضریب 1/5 درصد سنخیتی  با کشاورزی مکانیزه می توان داشته باشد ؟ به راستی در کشاورزی که هنوز کمباین های تخصصی باغی درباغ هایش راه نیافتاده و متاسفانه کماکان در مناطقی با کمباین گندم ،‌برنج برداشت می شود می توان در جستجوی بهره وری بود.

منکر تلاش های وزارت جهاد کشاورزی نمی توان بود چراکه با حمایت های این وزارتخانه در دو سال اخیر شاخص درجه مکانیزاسیون نشای برنج از یک درصد به 27 درصد رسیده است و حتی در راستای توسعه مکانیزاسیون تسهیلات سرمایه در گردش دو سالانه با سود هفت درصدی در اختیار تولید کنندگان قرار می گیرد ،‌اما هنوز هم برخی انحصارات در تولید  و واردات ماشین الات کشاورزی مانع از مکانیزه شدن واقعی مزارع در کشور شده است .

بپذیریم هنوز هم در زمینه ترویج ، تناوب زراعی و الگوی کشت ،‌ورود دانش آموختگان کشاورزی به مزارع ،‌اعطای تسهیلات بانکی ،‌سرمایه گذاری اصولی و زیر بنایی در کشاورزی ،‌انگیزه بخشیدن به بخش خصوصی برای ورود به بخش پرریسک کشاورزی ،‌توسعه روش های نوین آبیاری ،‌نرخگذاری تضمینی خرید محصولات کشاورزی ،‌تنظیم بازار و قطع دست واسطه ها و دلالان که سود اصلی کشاورزی به جیب آن ها می رود و از همه مهم تر بهره وری کشاورزی ضعف های پر شماری در این بخش پر مزیت مشاهده می شود .

البته نمی توان منکر ضربه های سنگینی که واردات بی رویه در سال های اخیر به پیکره کشاورزی وارد کرده شد و پذیرفت در شرایط فعلی مدیریت واردات مسکنی برای بقای اقتصاد در کشاورزی کشور است .

اما به نظر می رسد آنقدر که مقوله واردات در رسانه ها  به بوق و کرنا گذاشته شده به مسایل پایه ای و اساسی این بخش که باعث آسیب پذیری این بخش مقابل واردات شده است کمتر توجه شده است .

در نظر داشته باشیم بهره وری در بخش کشاورزی یکی از مهمترین  فاکتور های توسعه پایدار است که عموما در کشور های در حال توسعه مانند ایران با وجود مزیت های پر شمار بی توجهی به آن کشاورزی را از توجیه اقتصادی خود خارج کرده است و نسبت به موافه های خارجی نظیر صادرات بسیار آسیب پذیر کرده است .

کد خبر 21743

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 7 =