مواد غذایی> از پالم و سوسیس و کالباس تا رب و ماءالشعیر، هر چند وقت یکبار سوژه یک آلودگی می شوند. آیا همه خبرهای این آلودگی ها درست است؟ یا کسی این آلودگی ها را پنهان می کند؟

محمدحسین نجاتی: اخباری از الودگی آب، اخباری تکراری از الودگی هوا در کلانشهر ها و خبرهایی از الودگی مواد غذایی در سال ۱۳۹۳ اخبار پر رونقی بود. البته سال ۱۳۹۳ مستثنی از سال های قبل هم نبود. سالهاست که برای مثال در کشور عنوان می‌شود برنج‌های هندی وارداتی، آلوده و سرطانزاست.

بعد از آن بحث وجود سم خاصی در برنج‌های ایرانی مطرح می‌شود یا اینکه آبیاری سبزی‌های کشت‌شده در مزارع جنوبی تهران با آب فاضلاب و آب‌های آلوده است و در کنار این موارد، آلودگی بالای سوسیس و کالباس، مسمومیت گوشت‌های وارداتی از هند، شیرخشک‌های چینی و آلوده، ضدعفونی برخی شیرهای مصرفی با وایتکس، تقلبی‌بودن 99درصد آبلیمو‌های موجود در بازار، آلودگی برخی کنسرو‌های تن‌ماهی موجود در بازار و استفاده از روغن پالم در شیر و ماست مصرفی مردم، همگی به ترتیب به فهرست جریان‌سازی‌های رسانه‌ای طی چندسال اخیر در حوزه آلودگی مواد غذایی اضافه می شود.

علاوه‌بر بحث‌های مربوط به آلودگی‌های اینچنینی در مواد غذایی، استقبال مردم از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مانند وایبر نیز باعث شده سرعت اطلاعات تاییدنشده یا تاییدشده میان افکار عمومی بالا رود و این فرآیند بیش‌ازپیش به کمک شایعات نیز بیاید.

یکی از نمونه‌های این تاثیر روانی بر جامعه، روی‌آوردن مردم به خرید لبنیات سنتی پس از مطرح‌شدن مسایل مربوط به استفاده از روغن پالم در لبنیات بود. علاوه‌بر این، هرکدام از مصادیق اشاره‌شده بالا می‌تواند به تنهایی این ذهنیت را برای مردم ایجاد کند که آنها با موادغذایی‌ای در زندگی روزمره خود مواجهند که به‌جای اثرات مفید در گروه‌های غذایی مانند گوشت و پروتئین، لبنیات و سبزیجات، زمینه‌ساز بیماری‌ها و مسمومیت‌هایی برای آنها شود.

در حال حاضر به گواه آمار‌های رسمی بررسی سبد غذایی و عملکرد مردم ایران سهم پروتئین، لبنیات و سبزیجات کم است و به‌جای آن سهم کربوهیدرات‌ها، موادقندی، نشاسته‌ای و چربی‌ها در سبد غذایی بیشتر شده است.

علاوه بر این آلودگی آب و هوا نیز باعث شده مردم با حجم زیادی از آلودگی ها در زمین و اسمان و حتی در سر سفره خود مواجه شوند.

اما سوال مهم در این باره این است که عملکرد وزارت بهداشت به عنوان وزارتخانه ای که مسئول سلامتی مردم است، در سالی که گذشت چگونه با این مسایل برخورد داشته است؟

آزمون پالم برای وزارت بهداشت

در سال ۹۳ مباحث مربوط به استفاده از روغن پالم بیش از آنکه وزارت بهداشت تصور کند، خبرساز شد. مسئله روغن پالم از آنجایی آغاز شد که وزیر بهداشت در روزی که خبرنگاران زیادی او را دوره کرده بودند از برخی شرکت های تولید کننده لبنیات به شدت انتقاد کرد. او اعلام کرد: «متاسفانه برخی شرکت ها برای افزایش میزان چربی لبنیات از روغن پالم استفاده می کنند.»

بعدها حجم این مسئله به جایی رسید که مردم بیش از پیش به لبنیات سنتی روی اوردند و بعد ها مشخص شد واردات روغن پالم(نخل) تجارتی سود ده در ایران است. هرچند واردات يک سال پرآب و تاب تر و يک سال کمرنگ تر انجام شده اما به جز چهارسال در خلال 23سال گذشته هرسال این روغن به ایران وارد شده است.

اما چند تغيير مهم سبب شد اين روغن گياهي خبرساز شود و يکي از اين خبرها: «رشد 9 هزار و 500 درصدي واردات پالم در سال 91» است و دیگری رشد واردات پالم از سال 1389.

تاریخ اول یعنی سال 1391 همزمان با افزایش تحریم ها و تاریخ دوم مربوط به آغاز اجرای قانون هدفمندی یارانه هاست. دو عاملی که زخم های آن هنوز در اقتصاد کشور به چشم می خورد و ترمیم آنها شاید سال ها زمان ببرد.

با این حال آمارها نشان می دهد، پاسخ به این سوال که "ما در ایران از چه زمانی پالم خور شدیم؟" دو وجه دارد. وجه اول که نشان می دهد واردات پالم از سال 1371 وجود داشته اما وجه دوم و مهم تر اینکه در دو مقطع زمانی یعنی آغاز قانون هدفمندی یارانه ها در سال 1389 و دوم در سال 1391 و همزمان با افزایش تحریم ها، سهم پالم در مواد غذایی و لبنیات کشور افزایش یافت.

وزارت بهداشت باید توصیه کند یا مقابله؟

«سیب را با پوست نخورید»، «شیر پرچرب نخورید»، «سوسیس کالباس نخورید» این توصیه هایی از وزارت بهداشت به مردم برای مواجه با مواد غذایی نا مناسب است. اما این سوال مطرح می شود که وزارت بهداشت باید مانند پزشکی متخصص تنها به توصیه به مردم بسنده کند یا باید وارد میدان بشود و با متخلفان برخورد کند. تجربه پالم در حوزه وزارت بهداشت نشان می دهد، این وزارتخانه اقدام به معرفی متخلفان در رسانه ها نمی کند و آنرا را به قوه قضاییه معرفی می کند. مسئله ای که بیش از پیش خود را در مساله روغن پالم نشان داد.

به همین خاطر می توان کارنامه وزارت بهداشت در حوزه امنیت غذایی را کارنامه نه چندان مناسبی دانست. کارنامه ای که حتی رییس سازمان غذا و دارو را هم به دادگاه فرستاد. با این حال آنچه بیش از همه این عملکرد وزارت بهداشت را تحت شعاع خود قرار می دهد، تاثیر این عملکرد بر سلامت مردم است.

هم اکنون سرانه مصرف لبنیات در کشور در حدی بسیار اندکی و به میزان یک استکان در روز است و این میزان با هر بار افزایش قیمت لبنیات کاهش می یابد.

دکتر ربابه شیخ الاسلام، متخصص اپیدمیولوژی تغذیه چندی پیش در مقاله ای راه حل اساسی را برای حل مشکل را چنین پیشنهاد کرده بودند؛ دولت می تواند با مالیات بستن بر انواع نوشابه هایی گازدار و بی گاز از جمله شربت های مالت که در ظروف زیبا بعنوان ماء الشعیر فروخته می شود، دخیره مالی بالایی بدست آورد تا قیمت این مواد که همه به گونه ای به روند پرشتاب بیماری‌های ناواگیر شدت می بخشد، بالا برود. اقدامی که باعث می شود تا خانواده ها خرید اینگونه مواد را کاهش دهند و دولت سرمایه مالی عظیمی را که به این صورت بدست می آورد، صرف یارانه لبنیات، گوشت و سبزی و میوه و سایر محصولاتی کند که برای سلامت مردم ضروری است، اما به دلیل قیمت بالا در دسترس آنها قرار ندارد.

در جدول زیر مهم ترین ناامنی های غذایی طی سال های اخیر را بخوانید؛




کد خبر 4beeac8b14644fa487485468fb63b28a

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 3 =